بررسیِ واژگانِ " نَی، نیتَن، نیدَن، آنیدن، نَیِش" در زبانِ پارسی:
پیش از هر چیز باید گفت که " نیتَن : nitan" یا " نیدَن :nidan" در زبانِ پارسیِ میانه - پهلوی به چمِ "هدایت کردن، سوق دادن، راهنمایی کردن" بوده و بُن کنونیِ آن، " نَی: nay" بوده است.
... [مشاهده متن کامل]
کارواژه یِ " نیتَن/نیدَن" در پارسیِ میانه - پهلوی با پیشوندِ " آ " نیز آمده است یعنی " آنیدَن".
" آ " در کارواژه یِ " آنیدَن" همان نقشِ پیشوندی در واژگانِ " آشُفتَن، آشنا، آزُردَن، آرامیدن، آسودن، آگاهیدن، آهنجیدن و. . . " را دارد ( به پانوشتِ " آ " یا پانوشتِ " پیشوندهایِ کارواژه" در همین تارنما وابِنگرید. )
" آنیدَن" در زبانِ پارسیِ میانه - پهلوی به چمِ "هدایت کردن، رهنمودن، سوق دادن، رساندن" بوده و بُنِ کُنونیِ آن " آنَی " بوده است ( تکواژها: " آ - نَی" ) .
ولی پرسشی که به میان می آید، این است که واژه یِ " نَی " از کجا آمده است؟
پاسخ:
" نَی " کارواژه ای بوده است که در زبانهایِ پارسیِ باستان، اوستاییِ کهن و جوان بکار می رفته است و بنابر نبیگِ "فرهنگنامه یِ زبانِ ایرانیِ باستان" به چمهایِ زیر بوده است:
1. 1 - ( کسی را ) هدایت کردن، رهنمودن، راهبری کردن، سوق دادن
2. 1 - هدایت و راهنمایی کردن به - ، بردن به - ، آوردن به - ، رساندن به - ،
3. 1 - هدایت کردنِ کسی ( یاچیزی ) به سمتی که از کسی یا چیزِ دیگری دور شود، دور کردن.
کارواژه یِ "نیتَن/نیدَن" در زبانِ پارسیِ میانه - پهلوی با همین کارواژه یِ " نَی" همریشه است.
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
پیشنهاد1:
در زبانِ اوستایی واژه یِ " نَی " با پیشوندهایی همراه بوده است. در زبانِ پارسیِ کُنونی نیز می توان کارواژه یِ " نیدَن" را با پیشوندهایی همراه ساخت و نوکارواژگانی را پدید آورد؛ چنانکه در پارسیِ میانه کارواژه یِ " آنیدَن" بکارگرفته می شد. برای نمونه: پیشوندهایِ " وی/گُ ، وا ، اَندَر ، بَر و . . . "
پیشنهاد2:
با بکارگیریِ واژگانِ " نیدَن/آنیدَن" می توان به آسانی واژگانی همچون " نَیِش:nayesh / آنَیِش"، " نیدمان/آنیدمان"، " نَیِه:nayeh/آنَیِه" و. . . را بدست آورد. برایِ نمونه:
نَیِش یا آنَیِش به جایِ واژه یِ آلمانیِ Leitung به چمِ "هدایت، راهبری، مدیریت".
پیشنهاد3:
بنابر پیشنهادهایِ 1 ، 2 و پانوشتِ اینجانب در زیرواژه یِ " وا"، می توان به جایِ واژه یِ آلمانیِ " ableiten" به چمِ " مشتق گرفتن، استخراج کردن" واژه یِ " وانیدن" و به جایِ " ableitung" به چمِ " مشتق، استخراج" واژه یِ " وانَیِش : vanayesh" را بکاربرد.
پیشنهاد4:
رویهمرفته کارواژه هایِ " نیدَن/آنیدَن" برابر با کارواژه هایِ " leiten ، fuehren" در زبانِ آلمانی و واژگانی همچون " conduct، lead " در زبانهای اروپایی است. به جایِ " duce" ( در introduce ) نیز می توان از همین کارواژه هایِ " نیدَن/آنیدَن" بهره گرفت.
پیشنهاد5:
بنابر پیشنهاد 4 می توان "منتهی شدن به، منجر شدن به" را برابر با " آنیده شدن به/آنیدن به" دانست، چنانکه در زبانِ آلمانی نیز " منتهی/منجر شدن به" برابر با " fuehren zu " است. برای نمونه
" فلان چیز به بهمان چیز "منتهی می شود"". = "فلان چیز به بهمان چیز " آنیده می شود"" یا " فلان چیز به بهمان چیز " می آنَیَد"".
نکته 1:
چنانچه کارواژه هایِ " نیدَن/ آنیدَن" در زبانِ پارسی بازیابی شوند، نباید مصدرهایِ ساختگی همچون " برآنیدن ( برآن شدن ) ، ازآنیدن، ازآنِش ( تعلق ) " بکارگرفته شوند؛چراکه ما در اینجا یک " آنیدَن" داریم که یکی برآمده از " آن" است و دیگری " آنَی".
پس ما از بکارگیریِ مصدرهایِ ساختگیِ " برآنیدن، ازآنیدن" به گونه ای که برآمده از " آن" باشد، می پرهیزیم.
دیدگاه1:
واژگانِ " نای " و " نِی" در زبانِ پارسی با کارواژه یِ " نیدَن" در زبانِ پارسیِ میانه - پهلوی و " نَی " در اوستایی - پارسیِ باستان همریشه هستند؛ چنانکه در زبانهایِ اروپایی " duct ( مجرا، لوله ) و conduct" با یکدیگر همریشه هستند.
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
پَسگشتها ( references ) :
1 - بخشهایِ 1042 و 1043 از نبیگِ "فرهنگنامه یِ زبانِ ایرانیِ باستان" نوشته یِ " کریستین بارتولومه"
2 - رویبرگِ 828 از نبیگِ " فرهنگِ واژه هایِ اوستا"
3 - رویبرگهایِ 10 و 59 از نبیگِ " فرهنگنامه یِ کوچک پهلوی"
4 - تارنمایِ ویکیپدیایِ "فعل در زبان پارسی میانه"
در عامیانه عراقی یعنی ( من )
همان ( انأ ) بوده
آنی در علم ریاضیات به معنی لحظه ای استفاده می شود
در بحث مشتق توابع ۱. اهنگ متوسط داریم و ۲. آهنگ آنی یا لحظه ای
پاسی
در استعمالات عرب و حتی در قرآن مجید می بینیم که در برخی موارد از واژه "اِنّا" و در موارد دیگر از واژه "اِنَّنا" ، همچنین گاه از واژه "اِنّی" و گاه از "اِنَّنی" استفاده می شود.
در این زمینه باید گفت، "اِنّا" در اصل "اِنّنا" بوده، ترکیبی از "اِنّ" و ضمیر متکلم مع الغیر "نا"!
... [مشاهده متن کامل]
و "اِنّی" نیز در اصل "اِنَّنی" بوده، ترکیبی از اِنَّ و نون وقایه و ضمیر متکلم وحده"ی"
به دلیل اجتماع سه نون، یکی از نون ها را می توان برای تخفیف حذف کرد.
همان گونه که در علم ادب بیان شده، حروفی در کلام عرب وجود دارند که اگر آورده نشوند خلل و اشکالی در اصل معنا به وجود نمی آید، ولی آوردنشان در کلام سبب تأکید کلام می شود. بنابراین هرگاه متکلم احساس کند کلامش علاوه بر تأکید شدن به سبب اِنَّ نیاز به تأکید بیشتری دارد، نون را در کلامش می آورد و با لفظ "اِنَّنی" یا "اِنَّنا" با مخاطب سخن می گوید، مانند سخن موسی و هارون ( علیه السلام ) با پروردگار متعال برای رساندن و القای ترس بیش از حد از روبرو شدن با فرعون و جواب پروردگار به آنان مبنی بر تأکید بر معیت و همراهی با آنان جهت از بین بردن این ترس مفرَط در آیات:
قالا رَبَّنا إِنَّنا نَخافُ أَنْ یَفْرُطَ عَلَیْنا أَوْ أَنْ یَطْغی ( طه، 45 ) .
قالَ لا تَخافا إِنَّنِی مَعَکُما أَسْمَعُ وَ أَرى ( طه، 46 ) .
هر گاه نیاز به تأکید مضاعف نباشد نون آورده نمی شود. بنابر این، آوردن و نیاوردن نون، دایر مدار احتیاج به تأکید مضاعف و عدم احتیاج به آن است که تشخیص مصادیق آن با توجه لوازم زمانی و مکانی بر عهده متکلم حکیم می باشد. ( برگرفته از سایت شیعه نیوز )
معرفی یادسپاری به روش ساخت تصویر ذهنی ( با حافظه سپاری چندین کلمه با هم ) :
در یک خانواده ی ترک، آنا ( مادر به ترکی ) و آتا ( پدر به ترکی ) و آتیه ( نام دخترشان در این قصه و به معنی آینده ) در آشپزخانه مشغول آشپزی هستند آنا می گوید، آتیه، آنی ( فورا ) یک آنیه ی ( ظرف ) آب بیار که غذامون سوخت، آتیه در آنی ( در لحظه ای ) ، آینه شمع دان بدست آنا می دهد آتا داد می زند آتیه ، آنا آنیه می خواست نه آینه، و بعد غرغر می کند که چه دختری آنا تربیت کرده است و آتیه قول می دهد که در آتی ( آینده ) بیشتر دقت کند. [البته آنیه جمع است و به معنای ظرف هاست، دقت شود. ( جمع انا ) ]
... [مشاهده متن کامل]
این داستان، که نوعی بازی با کلمات است همراه با تصور ذهنی ان می تواند یادسپاری کلماتی چون آنا، آتا، آنی، آنیه، آتیه را آسان تر و مدت ماندگاری در حافظه را از جهت تداعی داستان در ذهن بیشتر کند. برای یادسپاری بهتر توصیه هایی شده است از جمله ارتباط برقرار کردن کلمات جدید با کلمات آشنای قبلی، افزودن طنز و حالت غیر طبیعی دادن به داستان، دیدن تصویر ذهنی همراه با رنگ و صدا و حرکت و احساس وغیره؛ پیروز باشید.
آنی : آنی یک واژه ایرانی است به معنای فوراً . این واژه در لغتنامه ی سغدی به شکل یونیثyōnēɵ و به معنای: درجا، یهو، یکمرتبه ، ثبت شده است.
در عربی آنی از ماده انا ( بر وزن صدا و فنا ) به معنی ساعت و مقداری از وقت است .
منم
منم که
انی. [ اَن ْ نا ] ( ع اِ ) کجا، از کجا، چه وقت، چگونه. باید ببینیم در جمله کدام معنی مناسب است گاها از چهار معنی گفته شده یکی با جمله سازگار خواهد بود.
انی یعنی بزرگی/عظیم/کبیر
سریع
زود
سه سوت!
اِنی یکی از نام های اصیل ایرانی به زبان کردی باستان می باشد. مردم محله در کرد معتقد هستند که اِنی به معنی بزرگ، بزرگ زاده و عظیم می باشد.
در گویش بازاری و تهرانی ( کوچه بازاری ) به آن: جیرینگی گویند.
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٥)