احاطه

/~ehAte/

    command
    inclusion
    conversance
    full knowledge
    surrounding

فارسی به انگلیسی

احاطه شدن
fence

احاطه شده توسط صخره
rockbound

احاطه کردن
circle, embrace, encase, enclose, enclosure, enfold, engulf, beset, fence, girdle, hoop, include, pocket, rim, ring, straiten, surround, swathe, whelm, zone, envelop, to surround, wreathe

احاطه کردن با دست
span

احاطه کننده
ambient

مترادف ها

environment (اسم)
محیط، احاطه، اطراف، پرگیر، دوروبر

envelopment (اسم)
پوشش، احاطه، لفاف

surround (اسم)
محاصره، احاطه

cincture (اسم)
حلقه، کمربند، احاطه

siege (اسم)
احاطه، عرش، سریر

پیشنهاد کاربران

اِحاطه: ١. فراگیری، پیرامونگیری، دربرگیری، دورگیری، راەگیری، رهگیری ٢. مهارت، چیرگی
🇮🇷 همتای پارسی: پَربندی 🇮🇷
کلمه ( احاطه ) از ماده ( حاط ) به معنای حفظ است ، و دیوار را هم از جهت اینکه مکانی را محصور و محفوظ می کند حایط می گویند،
و خدا را از این جهت محیط به کل شی ء می گویند که بر هر چیز مسلط و آنرا از هر جهت حافظ است ، و هیچ موجودی و هیچ جزئی از موجودات از تحت قدرت او بیرون نیست ، و وقتی گفته می شود: فلانی را بلا و مصیبت احاطه کرده و معنایش این است که بطوری به وی روی آورده که تمامی درهای نجات را برویش بسته است ، و دیگر گریزگاهی ندارد، و نیز از همین باب است که می گویند: ( فلان احیط به ) یعنی فلانی هلاک و یا فاسد شد و یا درهای نجات و خلاصی به رویش بسته گردید، خدای تعالی هم فرموده : ( و احیط بثمره فاصبح یقلب کفیه علی ما انفق فیها ) و نیز فرموده : ( و ظنوا انهم احیط بهم دعوا اللّه مخلصین له الدین ) و بهمین معنا است جمله مورد بحث : ( الا ان یحاط بکم ) یعنی مگر آنکه دچار آنچنان گرفتاری شوید که به کلی قدرت و استطاعت را از شما سلب کند، و دیگر نتوانید فرزندم را برگردانید.
...
[مشاهده متن کامل]

( ترجمه ی تفسیر المیزان )

دسترسی پیدا کردن و تسلط بر چیزی
( مثلا ما نمیتونیم ب ذات خدا احاطه پیدا کنیم )
بکام کشیده

بپرس