ابنه

/~obne/

    itching in the fundamental
    prurience
    itching in the fundement

پیشنهاد کاربران

خوش پسر. [ خوَش ْ / خُش ْ پ ِ س َ ] ( اِ مرکب ) پسر خوشگل. امرد. پسر زیباروی. ساده :
و در موضع سقاة هر خوش پسری ظریف منظری. . . کمر بر میان بسته. . . ( جهانگشای جوینی ) .
گروهی نشینند با خوش پسر
...
[مشاهده متن کامل]

که ما پاکبازیم و صاحبنظر.
سعدی.
آن خوش پسر برآمد از خانه می کشیده
مایل به اوفتادن چون میوه رسیده.
صائب ( از آنندراج ) .

bottom boy ( n. )
( US gay ) one who enjoys anal intercourse
به نقل از کتاب مدیر مدرسه آل احمد
اُبنه داشتن ( اصطلاح )

بپرس