ابرام

/~ebrAm/

    importunity
    insistence
    persistence
    confirmation
    urgency
    insisting

فارسی به انگلیسی

ابرام امیز
high-pressure

ابرام کردن
importune, to confirm, to insist (on)

مترادف ها

persistence (اسم)
ایستادگی، دوام، ابرام، ماندگاری، اصرار، پافشاری، سماجت، مقاومت

confirmation (اسم)
تاکید، تصدیق، تایید، شهادت، تثبیت، ابرام، استقرار

request (اسم)
درخواست، طلب، خواهش، خواست، ابرام، تقاضا

importunity (اسم)
ابرام، اصرار

persistency (اسم)
دوام، ابرام، اصرار، پافشاری، سماجت

پیشنهاد کاربران

یعنی الحاح
مثالی از ایستادگی و مقاومت در برابر بیان حقیقت:
روز بسیار گرمی بود که زیر تابش آفتاب، آدمی اذیت می شد. حضرت از او پرسید: چه شده که در چنین وقتی از خانه بیرون آمدی؟ عرضه داشت: تقاضامندم مرا واگذار! حضرت فرمود: امکان ندارد. از او ابرام و از حضرت اصرار تا آنکه گفت: صدای گریه عیال را از تنگدستی شنیدم. چشمان علی ( علیه السّلام ) پر از آب شد، قضیه خود را هم بیان فرمود و گفت: اینک این یک دینار که من جهت عیالم قرض کردم بگیر! تو را بر خود مقدم داشتم.
...
[مشاهده متن کامل]

اَبرام یعنی پدر، والا
تایید، اصرار، پافشاری
پافشاری و اصرار کردن
ابرام مخفف واژه ابراهیم هست , . . .
پافشاری اصرار
اِبرام در حقوق یعنی تایید
مثال : رای تجدید نظر خواسته ابرام میشود
تائید کردن چیزی
درحقوق به معنی تاییدواستحکام بخشیدن به حکم
درعامه به معنی اصرار ، تاکید وپافشاری کردن در امری
اصرار
پافشاری
مستحکم کردن
دلزدگی
( از لذات دنیا با چندان وخامت، عاقبت ابرام نمی باشد. )
کلیه و دمنه
تایید کردن
ایول به این اسم ناناز و باشکوه که از سر تا پاش بزرگی و قدرت می باره به نظر ما یکی از بهترینهاست. . .
در زبان لری بختیاری اسم
ابراهیم به صورت زیر بیان می شود
ابرام. برام. براهیم. بریم
اصرار داشتن ، پافشاری در کاری
اصرار ، پافشاری
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٨)

بپرس