ابگونه

/~Abgune/

    liquid
    fluid
    rinse

فارسی به انگلیسی

ابگونه پاک ساز صورت
toner

ابگونه پرانده شده
squirt

ابگونه حاوی پادتن ایمنی زا
antitoxin

ابگونه ریخته شده
slop

ابگونه سازی
liquefaction

ابگونه شدن
dissolve, liquefy

ابگونه شونده
liquescent

ابگونه ضد یخ
antifreeze

ابگونه گری کردن
liquefy

ابگونه معطر
cologne

ابگونه ها
hydrometry

ابگونه های الکلی متانل دار
methylated spirits

ابگونه کردن
liquefy, liquidize

ابگونه کف دار
suds

مترادف ها

water (اسم)
اب، مایع، ابگونه، پیشاب

fluid (اسم)
مایع، ابگونه

liquid (اسم)
مایع، ابگونه

liquid (صفت)
سائل، روان، سیال، ابگونه، پول شدنی، چیز ابکی، نقد شو، سهل وساده

fluid (صفت)
سائل، روان، سیال، ابگونه، نرم وا بکی

پیشنهاد کاربران

بپرس