یهود

/yahud/

    the jew
    israel
    the jews

فارسی به انگلیسی

یهود ستیز
antisemite, antisemitic

پیشنهاد کاربران

" ابراهیم" از واژه یِ " برَهما، براهما، برَهمَن" برگرفته شده است. " برَهمَن" ها پیشوایان آیین برهمایی بودند. این را به آسانی می توانید از ویژگی هایِ آیین برهمایی بویژه آزمایشهایِ ایزدی دریافت. در خوش بینانه ترین باور تنها یک وام گیری رُخ داده است.
Jude و Judin و Juden به ترتیب با تلفظ های یوده ، یودین ، یودِن به زبان آلمانی ؛ اولی مذکر و دومی موئنث و سومی جمع. Jew و Jwes به ترتیب با تلفظ های جو و جوز؛ اولی مفرد و دومی جمع به زبان انگلیسی. حرف J
...
[مشاهده متن کامل]
در زبان آلمانی یوت تلفظ می شود و در کلمات نقش حرف ی را بازی می کند و در زبان انگلیسی جَی و نقش حرف جیم را. حال این احتمال شاید نزدیکتر به حقیقت باشد که مترجمین فارسی زبان در ترجمه متون دینی از این دو زبان به فارسی توجه دقیق به این اختلاف لفظی نداشته بوده باشند. بهر حال واژه جوده در اصل و ریشه به زبان فارسی و دارای دو معنا بوده یکی خبری به معنای جوینده ده و دیگری امری یعنی ده را بجوی. نام سرزمین کلده در اصل و ریشه یعنی به زبان خود ساکنین به شکل کُل ده و کلدانیان به شکل کُل دانیان به معنای دانیان یا آگاهان به کُل. واژه فارسی جهود یک کلمه رمزی بوده و در اصل به شکل جوده تلفظ و بیان میشده. برداشتن حرف ه و پیوستن آن به حرف ج یعنی راز دار نمودن آن. خیلی از کلمات در زبان فارسی یافت میشوند که به پسوند ده ختم میگردند مانند؛ گوینده ( گوین ده ) ، شنونده ( شنون ده ) ، بوینده ( بوین ده ) ، چشنده ( چشن ده ) و لمس کننده ( لمس کنن ده ) و نام هائی از قبیل دهخدا نه به معنای کدخدا بلکه به شکل ۱۰ خدا . فرمانده ( فرمان ده ) . امروز می توانیم فارغ از تعصبات دینی و مذهبی از خود به پرسیم که منظور از ده آیا تعداد اعداد یک رقمی از صفر تا نُه ( ۰ تا ۹ ) بوده به تعداد انگشتان دست یا پای انسان یا ده امر به معروف و نهی از منکر موسا تحت عنوان ده فرمان یا دو عدد ۰ و ۱ سمبل ها یا نشان های عددی نیستی و هستی و دو پایه سیستم یا سامانه عددی دوال و دو حرف عددی زبان کامپیوتری در علم اینفورماتیک . در این پرس و جو می توانیم یقین داشته باشیم که منظور از ده فرا باستانی، کاتگوری ها یا مفاهیم دهگانه ارسطو فیلسوف یونان باستان در شرح و توضیح هستی و وجود نبوده، زیرا ارسطو تقریبان هزار سال بعد از موسا میزیسته، در صورتیکه راز عدد ده ( ۱۰ ) به دوران زندگی ابراهیم و شاید اجداد دور دست وی بسوی گذشته بر میگردد. در همین زمینه لازم به اشاره میدانم که واژه رمزی دهّر در اصل و ریشه به زبان فارسی ماقبل اوستائی بوده و سپس به سانسکریت راه یافته . این واژه توسط خردمندان گم نام ایرانی به دو شکل زیر تلفظ و بیان میشده؛ یکی بصورت 《 ده هر 》 به این معنا که هر فرد انسانی ده تائی می باشد و دیگری یکبار از راست به چپ و یکبار از چپ به راست تا وسط به شکل 《ده ره 》. به این معنا که هرفرد انسانی در طول ده راه دایره وار در حرکت و سفر می باشد که فقط یکی از راه های دهگانه به خود وی تعلق دارد و نُه راه دیگر به ۹ انسان دیگر. این ده انسان در آفرینش اولیه ملکوتی یا آسمانی محتوای هرکدام از گیتی ها یا کیهان ها و یا جهان های متناهی، مساوی، موازی و بیشمار در نهایت کمال ایده آل خوبی و زیبایی، اعتدال و نظم و هماهنگی با کمیت و کیفیت بهشت برین بطور همزمان و همسن و در یک سن معتدل ملکوتی و هرکدام در نهایت کمال ایده آل خوبی و زیبایی، توانائی و دانائی و هنرمندی آفریده شده و از عشق و زندگی جاودانه برخوردار گردیده اند. آن ده انسان آسمانی در طول سفر دنیوی دایره وار مقطعی و نزولی و صعودی محتوای کیهان ها یا جهان ها بین دو بهشت برین متوالی یعنی بین مبدء و معاد حقیقی و واقعی ( از دیدگاه علمی و نه دینی و فلسفی و عرفانی ) در طول هم و پشت سر همدیگر و سلسله وار در ده دنیا زیر سقف ده آسمان و روی ده کره زمین به ظهور و پیدایش نمیرسند بلکه در هفت عالم یا دنیا زیر سقف هفت آسمان و روی هفت کره زمین. در همین زمینه معنای پیام آسمانی هفت سین ایرانیان که در پشت پرده مراسم چیدن سفره هفت سین پنهان بوده و تاکنون توسط خود ایرانیان و دیگران کشف نگردیده، از دیدگاه خردمندان گمنام در یافت کننده آن خبر خدائی به معنای زیر بوده : هفت سامان کلی کیهانی. به زبان امروز و آینده: این گیتی یا کیهان و یا جهانی که در آن زندگی می کنیم، فقط دارای یک سامان یا نظام کلی کوانتمی نمی باشد بلکه هفت سامان یا نظام کلی کوانتمی در قالب هفت عالم یا دنیا به شکل آسمان ها و زمین های هفتگانه و هرآنچه که بین آنهاست. آسمان های هفتگانه ابراهیم چیز دیگری نبوده غیر از معنای پیام هفت سین در اعصار دور دست قبل از پیدایش فرهنگ ها و تمدن های سومر و اوگاریت و ایلام و مصر که هرکدام قدمتی پنج و شش هزار ساله دارند. شمع دان هفت شمعی قوم یهود تحت نام منورا ، یادآور آسمان های هفتگانه ابراهیم می باشد بدون اینکه پیشوایان و مراجع تقلید دین یهود منجمله خود موسا که به امر یهوه آنرا از شمش یکپارچه طلا تولید کرده است، معنای آسمان های هفتگانه را درک کرده و مفهوم آنرا فهمیده بوده باشند. حتا پیامبر اسلام هم نتوانسته معنا و مفهوم السماوات سبع و الارض را کشف نماید.

بماند که یهودند، جهودند
درین عالَم پرعِلم، جهولند
شاعر: ناشناس
شما کفر میگی
Noah با تلفظ نوآه ( نوح ) از دیدگاه والدین سومری به معنای آه یا دَم نو در مقایسه با دَم کهنه و قدیمی یعنی آدم. واژه آدام ( Adam با تلفظ آدام به زبان های غربی ) در زبان و فرهنگ قوم سومر و قبل از تولد نوآه موجود و یک بینش و باور به معنای زیر بوده است: دَم زندگی بخش اولیه یا آغازین که دمای آن در کلیه جهات مکانی و بیمکانی بسوی بیکرانی و بیشماری و در طول زمان و بیزمانی بسوی آینده های دور دست هرگز به سردی نمی گراید و شعله های آتش آن هیچگاه خاموش نمی شوند. موسا هزاران سال بعد آن بینش و باور حقیقی را به یک نام تبدیل نموده و آنرا بر روی اولین مرد آفریده شده توسط یَهوَه در باغ پردیس یا فردوس یا جنت و یا بهشت نهاده و از این طریق رد پای آن بینش و باور و معنای آن واژه و ریشه زبانی و فرهنگی و سرزمینی آنرا طوری خاک مالی نموده که آیندگان نتوانند رد پای آنرا پیدا کنند و به سرچشمه آن حقیقت برسند.
...
[مشاهده متن کامل]

Abraham با تلفظ آبراهام ( ابراهیم ) از سه کلمه به شکل زیر ساخته شده است : Ab به معنای آب و rah به معنای راه و am با تلفظ اَم ضمیر متصل یا نشانه صفت ملکی اول شخص مفرد. لذا این نام از دیدگاه یکی از والدین فارسی زبان سومری ( در دوران پدر سالاری معمولا از دیدگاه پدر ) به معنای زیر بوده است : توشه نوشیدنی راه یعنی آب یا روشنائی راه من و نه به معنای پدر اقوام بطور عام و یا پدر قوم یهود و عرب بطور خاص. نام وی در دوران کودکی نوجوانی Abram با تلفظ آبرام در اصل و ریشه به شکل ابر اَم تلفظ و از دیدگاه پدر به معنای ابر سایه و باران بخش من.
Ismael با تلفظ های ایسما اِل یا ایسما ایل ( اسماعیل ) از دیدگاه پدر و مادر یعنی آبراهام و هاجر کنیز مصری سرا و سارای وی به معنای زیر بوده است: این ست اِل یا ایل ما.
Isaak یا Isaac با تلفظ های ایساّک ( به زبان آلمانی و آیزاک یا آیساک به زبان انگلیسی و اسحاق به زبان عربی و ایسهَک یا ایشاک به زبان عبری ) در اصل و ریشه به شکل ایسا اَک تلفظ می شده و به معنای ایسای کوچک بوده است و نه به معنای آنکه خندید.
Isa با تلفظ ایسا ( عیسی ) در اصل و ریشه و در عصر آبراهام مخفف عبارت فارسی زیر بوده است : این سا
به معنای شبیه یا مثل و مانند این.
Jakob و Jacob با تلفظ یاکوب به زبان آلمانی ( یعقوب به زبان عربی و جَی کوب به زبان انگلیسی ) در اصل و ریشه به شکل جاکوب و به معنای کوبنده جا بوده است.
Isau با تلفظ ایساو ( عیسو به زبان عربی ) برادر دوقلو و بزرگتر جاکوب به معنای آب ایستا یا آب جاری نشو.
J در زبان آلمانی یوت تلفظ می شود و در کلمات نقش حرف ی را بازی می کند و به زبان انگلیسی جَی و در کلمات نقش حرف ج را.
Kanaan با تلفظ کانا آن ( به زبان عربی کنعان ) به زبان فارسی سومری به معنای معدن یا کان یا خانه آن ( An ) و آن نام خدای پدر در زبان و فرهنگ قوم سومر و ضمیر سوم شخص مفرد و اشاره به دور در زبان فارسی امروز .
Jehuda با تلفظ یِهودا به زبان آلمانی و Jehudi با تلفظ یِهودی و Jehudim با تلفظ یهودیم ( در زبان عبری به معنای ما یهود هستیم ) .
Gijur با تلفظ جی جور یک فرمول کلامی است در رسم و مقررات halacha با تلفظ حالا خا مندرج در تلمود برای بیان آن و رعایت کردن توسط کسانی که پیرو دین یهود می شوند. این کلمات در اصل و ریشه فارسی بوده اند به معنای خواستار لحظه حال یا اینکه حلا میخواهم و دیگری به معنای جوینده جا یا جوینده پناهگاه دینی.
پسوند da به زبان آلمانی اشاره به آنجا می باشد و لذا Jehuda با تلفظ جی هو دا به معنای زیر بوده است : آنجا جا یا مکان یا خانه هو می باشد در مقایسه و رقابت با خانه آن ( کنعان ) . کلمه هو نام خدای پدر در زبان و فرهنگ قوم فارسی زبان ایلام
( Elam با تلفظ اِل آم یا ایل عام ( عربی : عیلام ) ) بوده و توسط قوم اکّد ( اک کد به معنای کوتاه قد ) اقتباس و به یاهو تبدیل گردیده و سپس در زبان عبری به شکل یَهوَه ( Jhwh ) در آمده و در زبان پارسی به اَهو تحول یافته است به معنای هو اولیه یا آغازین و یا ازلی و ابدی. اهو را مَزِدا در اصل و ریشه به معنای زیر بوده است : هو اولیه یا آغازین را از خاطره پاک نکن ( مَزِدا ) بلکه آنرا همیشه به یاد داشته باش تا پیر نشوی و همیشه جوان بمانی البته مشروط بر اینکه در قدم اول یک پیاله از شربت تهیه شده از شیره یا عصاره گیاه موهومی هوم بنوشی. اوستا در اصل به دو شکل زیر بوده است ؛ یکی هوسِتا به معنای ستاینده هو و دیگری آوسِتا به معنای ستاینده آب یکی از عناصر چهارگانه ( اربعه ) فلسفی.
Judah با تلفظ جو ده به احتمال قوی بصورت فعل امر و خطاب به شنونده در اصل و ریشه به معنای زیر بوده باشد : ده را جستجو کن. شاید منظور از نفس ها یا خود ها یا من های دهگانه هرکدام از افراد انسانی بوده باشد و نهفته در پشت پرده ظاهر لفظی واژه اوستائی خویدوده به معنای خود تو ده تائی.
Jehudah با تلفظ جی هو ده . یعنی جا یا مکان سکونت یا تمپل هو در وجود هر فرد انسانی ده تا می باشد.

یهود از ماده هود ( بر وزن صوت ) به معنی بازگشت توأم با نرمی و آرامش است و به طوری که بعضی از لغویین گفته اند ، هم بازگشت از خیر به شر را شامل می شود و هم از شر به خیر را ولی در بسیاری از موارد به معنی توبه و بازگشت به اطاعت فرمان خدا آمده است .
...
[مشاهده متن کامل]

راغب در کتاب مفردات از بعضی نقل می کند : که نامگذاری قوم یهود به این نام ، بخاطر سخن هُدْنَا إِلَیْک است که با خدا داشتند و در واقع این نام یکنوع مدح و ستایش از آنها بوده و زنده کننده خاطره بازگشت آنها به سوی خدا ، سپس معنی اصلی فراموش شده و به عنوان نامی روی این قوم و ملت باقی مانده است . " وَ اکتُب لَنَا فی هَذِهِ الدُّنْیَا حَسنَةً وَ فی الاَخِرَةِ إِنَّا هُدْنَا إِلَیْک"

حرف “ج” در برخی از زبانهای لاتین مثل اسپانیایی، پرتقالی و غیره به گویش “ی” تبدیل میشود. اگرچه در زبان پارسی واژه “جهود” در تاریج به “یهود” تبدیل شده، ولی همچنان در بیشی از زبانها مثل انگلیسی و حتی عبری
...
[مشاهده متن کامل]
واژه “یهود”، “جود” یا ” جو” تلفذ میشود ( Jude, Jew, Jewish ) . از دید یهودیان ایران تلفذ “جود” یا ” جهود” یک نوع دشنام تلقی میشود که دلیل آن در تاریخ معاصر ناواضح است. بنابراین به این قوم و دین واژه یهود یا کَلیمی ( آورنده کلام خدا ) منسوب شده است.

جهود

بپرس