کیک

/keyk/

    kick
    pastry
    cake
    flea

فارسی به انگلیسی

کیک ارد ذرت
fritter

کیک بی شیرینی
crumpet

کیک پر کره
shortbread

کیک پف کرده
spongecake

کیک پفکی
spongecake

کیک پنیر
cheesecake

کیک پوند
poundcake

کیک خامه ای
gateau, gteau

کیک خامه دار
torte

کیک خاکی
flea - beetle

کیک خشخاش
seedcake

کیک در تنبان
disquletude

کیک زیره
seedcake

کیک شکلاتی
devils-food cake

کیک صبحانه
teacake

کیک فنجانی
cupcake

کیک گرم
hot cake

کیک لایه ای
jellyroll

کیک لایه لایه
gateau, gteau, layer cake

کیک مانند
cakey, caky

مترادف ها

cake (اسم)
کیک، قالب، قرص

chigoe (اسم)
کیک، کک

flea (اسم)
کیک، کک

پیشنهاد کاربران

منبع. عکس فرهنگ پاشنگ
منبع. عکس فرهنگ ریشه واژگان فارسی دکتر علی نورایی
واژه ی کیک از ریشه ی واژه ی کیلک فارسی هست خود واژه ی کیلک از ریشه ی دو واژه ی کی و لک فارسی هست
زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود.
...
[مشاهده متن کامل]

• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴
• تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴
• حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است )
• فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵
• غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶
• فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹

کیککیککیککیککیککیک
1 - کَک = بُرغوث - بُرغوثة. flea
2 - امروز خیلیها به جای فیک ( Fake ) کیک را میگن!
3 - کَیک ( عربی ) : مَن لاخیر فیه،
لیس بشئ مُهِم
4 - کَیکاء: السرطان، عدیم الفائدة، . . .
راجع:
کک
...
[مشاهده متن کامل]

کپک
برغوث
کنه
Cake ( الکیکة )
Kake ( کمشة الکراتیة )
Kaka
Kick ( رفسة )
Kic
Kik
Kyke
Keek
Fake ( خُدعة )
Freak
Fact
Face

What does Kike mean? What do people hate Jews? Learn how Kike is an an offensive, derogatory term for a Jewish person.

. . .

کِیِک در زبان لکی و گویش لری یعنی: انگشت، و جمعی انگشتان یعنی کِیِکِی
و در چهل سرو آمده:
تو دِر اوچهِ دِر ساقی
مه ِ دِر ایچه دِر بَنِم
کس نیا کس نَرواَ کِیکِش بَوَنِم
یعنی تو اونجا صحیح و سالم هستی
...
[مشاهده متن کامل]

و من اینجا زندانی و محبوسم
کسی نمیاد و نمیره که من انگشتش رو ببندم که پیام من رو به تو برسونه

کیک ( انگلیسی: Cake ) فیلمی در ژانر درام به کارگردانی دانیل بارنز است که در سال ۲۰۱۴ منتشر شد.
• جنیفر آنیستون
• آدریانا بارازا
• فلیسیتی هافمن
• ویلیام اچ میسی
• آنا کندریک
• سم ورتینگتون
...
[مشاهده متن کامل]

• کریس مسینا
• میمی گومر
• ماریان ژان - باپتیست
• میستی اوپهام
• اشلی کرو

کیک
منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/کیک_(فیلم_۲۰۱۴)
میتوان بجای واژه کیک از واژه "اسفنجانک"استفاده کرد چون بافت شیرینی کیک شبیه اسفنج است
واژه کیک به معنی آنچه که امروز بکار می رود ، از زبان انگلیسی به فارسی آمده است ، ولی این واژه هند و اروپایی است با واژه هایی مثل کاکا ( در گیلگی کیک تابه ای است که در نروژی باستان هم کاکا گفته می شود ) و کوکو از یک ریشه است
در ترکی اغوزی به معنی آهو
شیرینی=Pastry
شیرینی فروشی=P�tisserie
کُلوچه= cookie
کلوچه از kulāčag میاد که به معنی نان گرد کوچک بوده
تُردَک=cracker
نان خشک نازکی که بیشتر شور یا بی مزه درست می شود
کوکه= cake
...
[مشاهده متن کامل]

کوکه از ریشه هندو - اروپایی - gōg می آید ( در کوردی کرمانجی هم به توپ gog می گویند )
پختینه، کاک = biscuit
بیسکوییت در بریتانیا و کوکی در آمریکا به کار برده می شود
کاک گونه ای نان شیرین نازک است. عرب ها و سامی تبار ها از زبان های هندو - اروپایی gog را وام گرفته و کاک در کشور های عربی کعک خوانده می شود
کوکو=Quice
کاکا به گیلکی گونه ای پنکیک است
کُلُمپه هم می تواند واژه ای هم مانای Pie باشد

شیرینی تُردَک =کیک
منابع• http://Khandandel.alireza@gimel.com
چنگال
زبان های ایرانی = کاک
پرت کردن به بیرون
مثلا میگه کیک نکن
شیرینی
معنی kick یعنی شوت کردن توپ
کیک ( cake ) :[صنعت قند]ماده جامدی که توسط صافی ها از شربتها جداسازی شده و به صورت قشری در پشت صافیها باقی می ماند .
کیک :واژه ای هند واروپائی مشترک بین زبان فارسی وانگلیسی به معنای نان شیرین این کلمه را درخراسان کاک در زبان تالشی کوکا ودراصفهان کاکولی می گوبند درکرمانشاه نوعی نان لواش شیرین را کاک می گویند که همه این
...
[مشاهده متن کامل]
کلمات با کلمه کیک ازیک ریشه میباشند. در زبان ترکی ما به فطیرونان شیرین" کؤکه : می گوییم . به نظر می رسد کؤکه با واژه " کؤک" ترکی به معنی چاق و پف کرده همریشه باشد .

کیک kik: [اصطلاح صنایع دستی] تارهای پشمی که از هم جدا شده اند؛ رشته های پشم
کیک زرد :کیک هسته ای
از نظر من کیک میشود پای
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٩)

بپرس