کیف

/keyf/

    purse
    bag
    briefcase
    brief-bag
    portfolio
    intoxicating
    drug
    enjoyment
    pleasure
    condition of health
    exhilaration
    fun
    satchel
    tote bag
    treat
    wallop
    intoxicating drug
    opiate
    kick
    pleasurable thrill
    [ext.]enjoyment
    kiev

فارسی به انگلیسی

کیف اسناد
briefcase

کیف اور
exhilarative, pleasurable

کیف بغلی
pocketbook, wallet, pocket - book, letter - case, purse

کیف پستچی
mailbag

کیف پول
bag, billfold, purse, wallet

کیف پول زنانه
pocketbook

کیف جیبی
wallet

کیف چرمی
briefcase

کیف دادن
exhilarate, to intoxicate or inebriate, to give pleasure

کیف داشتن
exhilarate

کیف دستی
briefcase, handbag, valise

کیف دستی زنانه
bag, purse, reticule, handbag

کیف دیپلمات
attach case

کیف زنانه
bag, handbag

کیف سامسونت
attach case

کیف سفری لولادار
gladstone (b

کیف ما اتفق
at random

کیف کردن
disport, luxuriate, revel

کیف کوچک
grip

مترادف ها

pleasure (اسم)
لذت، کیف، خوشی، انبساط، خوش وقتی، عیش، شهوترانی

bag (اسم)
کیسه، کیف، ساک، خورجین، چنته، جوال

briefcase (اسم)
کیف، سامسونت، کیف اسناد

valise (اسم)
کیف، خورجین، چمدان، جامه دان، کیسه چرمی

titillation (اسم)
هیجان، لذت، کیف، غلغلک، غلغلک اوری

revel (اسم)
کیف

intoxication (اسم)
کیف، مستی

kef (اسم)
کیف، نشئه، حشیش، بنگ

jollity (اسم)
کیف، خوشی، عیاشی، خوش وقتی، زیور، عیش

پیشنهاد کاربران

کیف بروزن سیف عربی که معنی شمشیر دارد کیف معنی لذت و خوشی دارد
شاید دوغ کفیر که با گیاه وحشی کفیر درست میکردند و حتی آن را کشاورزان پیش از انقلاب مانند کراویه کشت میکردند ولی بعضی آیات عظام آن را تحریم کردند والی اگر تحریم نمیشد الآن گرانترین نوشابه بود در سبزوار
...
[مشاهده متن کامل]
یکی بود روی گاری سنتی وار توی مشک که روی یخ انداخته بود دوغ کفیر که نشاط آور است میفروخت شاید کیف را از کفیر گرفته ااند چون در سبزوار در فاصله دو کیلومتر لهجه متفاوت است مثلا لهجه خسروگرد با ابارش متفاوت است لهجه مسکن با روستای استیر متفاوت است

زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود.
...
[مشاهده متن کامل]

• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴
• تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴
• حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است )
• فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵
• غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶
• فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹
درجواب شما ها
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
▪️انسان کور را می توان درمان کرد اما نادان متعصب را هرگز. . . !
تعصب کور کورانه انسان بینا را کودن می کند. تعصب یک امر اشتباه است، حال فرقی نمی کند که این تعصب نسبت به دین، مذهب، نژاد، قوم، رنگ و حتی فردی باشد. تعصب، تعصب نام دارد. انسان متعصب برای مخفی کردن ضعف اجتماعی خود همواره در حال فرافکنی، تهمت، افترا، دروغ پردازی و جعل سازی نسبت به منتقدان خویش است.
غافل از اینکه برجسته ترین راه شناخت یک انسان بزرگ، اعتراف شجاعانه او به اشتباهات گذشته ی خویش است. از تعصب بپرهیزیم؛ تعصب، بیجا و بجا ندارد. تعصب، تعصب است. هر کس به وسعت تفکرش آزاد است. . . !
✍کریستوفر هیچنز

منبع. عکس فرهنگ پاشنگ
واژه ی کیف از ریشه ی واژه کیپ فارسی خود واژه ی کیپ از ریشه ی واژه ی کپ فارسی است
کیفکیفکیفکیف
کیف کلمه ای تورکی است که به معنی لذت و خوشی بکار می رود و کلماتی مثل کیفلی به معنی مست کیفیر نوعی نوشیدنی خوشی اورنده کیفچی یعنی اهل حال و کیفون به معنی چطوری از همین ریشه هستند وبا کیف فارسی و کیف احوال عربی فرق می کند
پایتخت اوکراین کیف/kiyef/ است.
برای یادسپاری آسانتر می توان با کلمات بازی کرد مثلاً جنگ اوکراین بخاطر کیف انگلیسی ( نام سریالی ) است.
جناب اورهان و نادر عزیز که فرمودید کیف به ترکی میشه چانتا و ریشه ترکی دارد. لطفاً دوست من اگه سواد نداری مجبور نیستی که چرندیات بگی لطفاً خودتونو آبله نشون ندید. چانتا یک واژه فارسی هست از ریشه کلمه تنجیدن.
...
[مشاهده متن کامل]
شما کافیست یه سری به سایت اتیمولوژی ترکیه بزنید و این واژه چانتا یا همون چنته ( به ترکی : �anta ) سرچ کنید نوشته از ریشه تنجیدن ، آنچه می باشد که وارد زبان ترکی شده است. پس چانتا یا همون چنته یک واژه فارسی می باشد از ریشه آنچه و یا تنجیدن که وارد زبان ترکی شده است.

هرچیزی و هر کالائی در گرو و مرهون کیفیت آن است در این واژه مرحوم دهخدا خودش نشئه و منگ مخدرات بوده یا مست شراب و شنگول چرس و بنگ بوده که سرخوشی و لذت لذایذ را نشئه مخدرات و مسکرات و تدخین بنگیات معنی نموده ایران شانس فرهنگستان نداشته از اول خشت فرهنگستان های ما کج نهاده شده است
مرحوم علامه دهخدا واژگان پیش پا افتاده را حتی نتوانسته معنی کند کیف لذت و خوشی هرچیز را میگویند حتی در پیاده روی در خراسان رسم است که اگر سواره ای برسد بزرگ جمع پیاده هارا بخواهد راکب سواری خود. کند آن
...
[مشاهده متن کامل]
فرد میگوید دوستدارم کیفانه با دوستان قدم بزنم آیا پیاده روی هم تخدیر مواد مخدر است که دهخدا معنی کرده یا ایران بعد از فروپاشی ساسانی به چاپلوسی و بت سازی و بت پرستی عادت کرده خداوند ادبیات دهخدا بوده و خداوند چهار مضراب ابوالحسن صبا که اصلا خالق چهار مضراب نبوده و چهار مضراب زنگشتر متعلق به مرحوم درویشخان و سید عشقی است که مرحوم پدرم عاشق زنگ شتر بیات اصفهان سید عشقی بود و عاشق زنگشتر سگاه درویشخان و زنگ شتر چهارگاه استاد کسایی که به زنگ شتر سلام علیکم سلام علیکم معروف شد در مقابل مرحومان خالقی یاحقی همایون خرم شهنازی ملک و استاد ماشاءلله خراسانی که الحق خداوندگار چهارمضراب بود و ناگفته نماند که تمام بزرگ ارکستر ایران این یکی از ان یکی برتر و بهتر بودند و تنها صبا اثر قابل توجهی ندارد

بَگ=bag=کیف
اورهان جهت اطلاع بهتون باید بگم که بعضی کلمات در زبان ترکی ریشه پارسی دارند باید قبول کنی مثل موز و میوه و . . . . . . . . .
اینگونه که به نگر آید، "کیف از واژه ی پارسی "کیپ" به چم پُر، بسته شده و به هم آمده، گرفته شده است.
واژه کیپ در زبان لری نیز به دیسه "گِپ" کاربرد دارد.
کیف در تورکی میشه چانتا که بصورت چنته وارد فارسی شده
کیف عربی هم داریم چگونه و بشئه و حال
معنی کَیفَ = چگونه و چطور
چطور
ابزار بر
امروزه در زبان ترکی نیز کلمه " کیف" همان " کیف" گفته می شود ولی معدل ترکی آن در ترکی قدیم، " چنته" و هئیبه" بوده است. امروزه واژه " چنته" در کنایه های ترکی به کار می رود. مثال: "فلانی نین چنته سینده بیر شئی وار" کنایه از بودن علم و اطلاعات و استعداد در شخصی در مورد چیزی.
...
[مشاهده متن کامل]

کلمه کیف در شهر خسروشاه آذربایجان و بعضی از توابع آن وقتی به صورت تنها گفته شود، همان کیف است ولی هنگامی که ضمایر ترکی به آخر آن اضافه شود، به صورت "کیفت" تلفظ می شود. مثال: کیفتیمی وئر به جای کیفیمی وئر به معنی کیفم را بده. گویا کلمه کیف هم مانند کلمه های خورشت و بالشت فارسی است که امروزه به صورت خورش و بالش در آمده و در گویش شهر خسروشاه دوباره " ت" آخر کلمه " کیف" اضافه شده است.

اشیاییی که خانم ها لوازنی که نیاز دارند را داخل ان قرار داده و با خود حمل میکنند
( = لذت، حال ) این واژه عربی است و پارسی آن اینهاست:
ناندا nãndã ( سنسکریت: ناندی، نَندَ )
رَپَک ( اوستایی )
اَوَس، کِلی، پریتی، priti پریتا، pritã پریا، pryã رَتی، نیرام ( سنسکریت )
رَمیتا ( سنسکریت: رَمیتَ )
دیشاگ ( سنسکریت: دیشاگَجَ )
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٩)

بپرس