کیش

/kiS/

    check
    creed
    faith
    religion
    quiche
    shoo!

فارسی به انگلیسی

کیش مات
checkmate

کیش و مات
checkmate

کیش کردن
bait, check, to check, to shoo, to drive away

کیش کردن سگ
sic

مترادف ها

faith (اسم)
پیمان، اعتماد، دین، اعتقاد، باور، عقیده، ایمان، کیش، مذهب

religion (اسم)
دین، کیش، مذهب، ایین

creed (اسم)
عقیده، طریقت، کیش، ملت

پیشنهاد کاربران

کیش ؛ مفهوم کلیدواژه ی کیش مرتبط با توضیح مطلب زیر؛
کشور ؛ ریخت کامل تر این کلیدواژه کیشور می باشد. این کلیدواژه یک کانسپت کلامی متشکل از دو کلمه ی کیش و ورز می باشد که کلمه ی اصلی در کلمه ی کشور کلیدواژه ی کیش می باشد و مفهومی که در باطن این کلمه وجود دارد به معنی محافظت و پاسبانی و مراقبت و نگهبانی و حراست می باشد جهت ایجاد ورزیدگی و ورآمدن یا برآمدن. حالا اینکه این مفهوم نهفته در باطن آن چطور در این کلمه نمایان است به شرح زیر می باشد ؛
...
[مشاهده متن کامل]

کیشور سرزمینی که مردمانش، کیش و آئین شان کشیک دادن از کشور وجودشان است. مفهوم این کلیدواژه مرتبط با دو کلمه ی کشمیر و کاشمر به معنی کشور دارای امیر
کشیک دادن به مفهوم مراقبت کردن نگاهبانی کردن پاسبانی کردن.
و کیش به مفهوم آیین و آموزه هایی که مراقبت و کشیک دادن از نفس توسط شخص کشیش یا شخص مراقب یا پاسبان در آن آموزش داده می شود.
کشیک ؛ پاسبانی از گوهر وجود پاسبانی از حرفهای لغو و بیهوده مراقبت از پر خوری و پر گویی پاسبانی از فطرت و طینت و. . .
کیش ؛ آیین و آموزه های کشیک دادن
کشیک ؛ پاسبان و مراقب
اصطلاح رایج که گفته می شود مگه کشکیه به معنی بدون محافظ
کیشته ؛ میوه هایی که با خشک کردن آن از فساد آن جلوگیری و محافظت می شود.
کِشتی ؛ مرکب ، جهاز یا ظرف یا مخزن بزرگی که بر روی آب انداخته می شود و کالا جهت نقل و انتقال و تجارت در آن محافظت می شود.
کُشتی ؛ نوعی از ورزش با سبکی خاص جهت محافظت از خود.
کاشتن ؛ نهادن دانه یا بذر در خاک تحت حفاظت جهت رشد و نمو
کشتن ؛ تهی کردن غالب بدن یک جاندار که روح و جان در آن محفوظ است.
کشک ؛ نوعی از فرآیند تولید محصول جهت حفظ و ماندگاری بیشتر لبنیات که با خشک کردن و رطوبت زدایی از لبنیات که عمدتاً از ماست و دوغ تهیه می شود.
کشکول ؛ کاسه یا ظرفی از جنس سفال یا چوب یا چرم و پارچه و غیره جهت جمع آوری و نگهداری از چیزی با ارزش.
کوشک ؛ قلعه ی دارای محافظ
کاشان ؛ سرزمین محافظت شده
کاشی ؛ روکش محافظ دیوار
کَش ؛ به مقدار زمین تحت حفاظت برای کاشت محصولات کَش گفته می شود. کش تنبان هم از این جهت که محافظ و نگهدارنده تنبان می باشد گفته می شود. کلمه ی کش با تغییر ریخت در کلمه ی آغوش با ریخت اصلی آکوش استفاده شده است با اصطلاح اینکه می گوییم بیا در آغوش من یعنی بیا تحت حفاظت من. کلمه ی کَشی یِر یا cashier نیز که در زبان انگلیسی به معنی صندوقدار ترجمه و برگردان شده است در اصل به معنی محافظ می باشد. اصطلاح کَشی یا نعلبکی که در زیر فنجان قرار داده می شود نیز به معنی محافظ فنجان دارای مفهوم می باشد.
کوشش ؛ تلاش برای مراقبت و حفاظت از خود.
کشف ؛ بدست آوردن چیزی از درون یک محفظه حفاظت شده مثل اصطلاح کشف حجاب که کلمه ی حجاب منشعب از کلمه ی حج به معنی نیاز و گرسنگی می باشد و حرف افزونه ی ( ب ) در انتهای کلمه ی حجاب جهت ایجاد اسم افزوده شده است.
ناگفته نماند که در زبان ترکی به کلمه ی گرسنه آج گفته می شود و مفهوم آج مرتبط با کلمه ی حج به مفهوم نیاز می باشد.

منبع عکس. فرهنگ پاشنگ
کیشکیشکیشکیش
شهر کیش، مرکز بخش کیش از شهرستان بندر لنگه در استان هرمزگان در جنوب ایران است. این شهر در جزیرهٔ کیش قرار دارد.
بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵ جمعیت این مکان ۳۹٬۸۵۳ نفر ( ۱۳٬۴۰۳ خانوار ) بوده است.
کیشکیشکیشکیشکیشکیش
منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/کیش_(شهر)
کیشِ بلند: ایمان متعالی
جوی اب پر اب. بزرگتر از جوی و کوچکتر از رود
گویش قاسم اباد رفسنجان
کیش یک واژه اقتباس شده از زبان سومری که به همراه خط میخی به پارسی راه پیدا کرده
مانند عربی که به همراه الفبایش کلمات متعدد زیادی به آن وارد شده است .
کیش
کیش راه زندگی مردم یک کشور.
کیش = قانون امروزی
کیش را دین گفته نمی توانیم و اما مانند دین است.
دین = برنامه
دین بهی = برنامه نیک زندگی.
کیش = برنامه پیشبرد یک کشور ( قانون ) .
...
[مشاهده متن کامل]

کیش = کار و زحمت با برنامه.
کیش = شناخت اصلیت مردم یک سرزمین.
کیش ما مردم افغانستان ( شخص پرستی و برادر کشی ) .

۱. جزیره کیش در جنوب ایران
۲. کیش کردن در رابطه با حیوانات بکار میره. مثلا نصف شب چندتا گربه دارن تو خیابون دعوا میکنن و خوابتونو بهم زدن. بعد همتون بیدار میشید. بعد پدرتون میگه برو کیشِشون کن ( در اینجا کیش کردن یعنی اینکه ترسوندن و رد کردنشون با صدا و حرکات هجومی )
...
[مشاهده متن کامل]

همینطور کلمه ایست برای راندن و فراری دادن حیوانات.
مثلا میگن کیشتِه یا کیشششش که مثلا حیوونه بترسه
۳. یه کیش هم داریم با "شدن" بکار میره. یعنی کیش شدن که در اصل کیش و مات هم میگن
که در شطرنج بکار میره.
در واقع تهدید شاه توسط مهره ی رقیب
۴. در زمان قدیم کیش به معنی دین بود
۵. نوعی پارچه که از کتان بافته میشه
۶. جعبه / تیر دان
۷. پر مرغ / پری که بر سر تیر بسته میشود

کیش:
دکتر کزازی در مورد واژه ی " کیش" می نویسد : ( ( کیش در پهلوی با همین ریخت بکار می رفته است . کیش ، در پارسی ، واژه ای است هم معنی با دین؛امادر پهلوی تنها برای دین های بیراه و تباه به کار می رفته است: آیین زرتشتی ، یا " بِهْ دین"دین خوانده می شده است و آیین های دیگر کیش . کیش از دودمان واژه های" اهریمنی" است :در اوستایی و پهلوی، پاره ای از واژگان دو گونه ی ناساز و آشتیْ ناپذیر دارند: گونه ای اهورایی است و گونه ای اهریمنی؛ هرگز یکی از این دو به جای دیگری به کار نمی تواند رفت. این واژه ها، آنگاه که به پارسی دری رسیده اند، در پی ِ از میان رفتن زمینه ی باور شناختی در کاربردشان ، چونان واژگانی هم معنی کاربرد یافته اند: دین و کیش ، تن و کالبد، دهان و زفر یا دهان و پوزه، پوییدن و دویدن و از این گونه واژگان اند . گاه واژه ی اهریمنی به شیوه ای ، سویه ی باور شناختی خویش را در پارسی پاس داشته است. نمونه را واژه ی "پوزه" در این زبان ، تنها برای جانوران به کار می رود و کاربرد آن برای انسان از سر خوارْداشت و دشنام است. ) )
...
[مشاهده متن کامل]

( ( به رسم نماز آمدندیش پیش
وز آن جایگه برگرفتند کیش. ) )
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 237. )

کیش تحریف کلمه کُشت و حرف ندا برای راندن مرغ وتحدید کردن به کشتن مرغ بوده همچنین این کلمه در بازی شطرنج کیش به معنای تحدید به کشتن مهره می باشد .
یک جزیره در خلیج فارس در کشور ایران
کیش CULT :[اصطلاح جامعه شناسی] یک گروه فرعی مذهبی، که افرادی کم و بیش به آن وابسته اند اما فاقد هرگونه ساخت دایمی است.
منبع https://rasekhoon. net
رود کوچکی ما داریم انشعابی از رودخانه دائمی است از قدیم بهش میگن کیش آبی نفهمیدم چرا بهش میگن منبعی براش گیر نیاوردم ولی از گذشتگان مونده
به زبان خوانساری پارسی باستان
با کسره ک و سکون ی
کفش
در زبان خوانساری - پارسی باستان
با کسره ک و ساکن ی
به معنی کفش میباشد.
مذهب - آیین - روش - مسلک - طریقت
کیش در خلیج فارس نزدیک سواحل ایران در پنجاه‏ میلی جنوب بندر لنگه واقع شده است طولش نه میل و پهنا چهار میل است. در سال 1941 تقریبا 1500 نفر جمعیت داشته، زراعت، ماهیگیری و صید مروارید پیشه عمدهء اهالی‏ آنجاست. کیش بین قرون 11 و 14 میلادی کانون مهم تجارتی خلیج فارس به شمار میرفته، بعدا پیشرفت و جنب‏وجوش بندر هرمز سبب شکست کار این جزیره شده است. » مارکوس ناتان ادلر در ترجمه سفرنامه ممتاز بنیامین تودلائی ( اسپانیائی ) در حاشیه صفحهء 62 نوشته است که جزیره کیش از سال 1820 تا 1879 در دست نیروی دریائی انگلستان‏ بود و لرد کرزن نایب السلطنه هندوستان در ژانویه 1904 ضمن مسافرت رسمی در سراسر خلیج فارس به آنجا هم رفته است. و نوشت هرگاه خواننده شرح بیشتری راجع به آن جزیره‏ طالب باشد به مقالهء روزنامه تایمز شماره 18 ژانویه 1904 مراجعه کند». این جانب در سفر اخیر به آن دیار به کتابخانه بسیار مجهز روزنامه تایمز در عمارت جدید آن مراجعه و با همکاری بی‏دریغ سرپرست آرشیو روزنامه مزبور از مقالهء مفصل موردنظر فتوکپی تهیه کرده است. از ملاحظه مندرجات این مقاله روشن شد که شادروان ادلر مترجم سفرنامه ربی - بنیامین جزیره کیش را با قشم Kishm اشتباه کرده و آن دو واحد جداگانه را یکی پنداشته‏ بود و نیز معلوم شد که عالیجناب نایب السلطنه به جزیرهء قشم رفته بود نه کیش و راجع به جزیره‏ قشم هم خلاصه شرح 18 ژانویه 1904 روزنامهء تایمز در زیر ملاحظه میشود«این جزیره چنانکه‏ اهالی آنجاست بدرستی می‏نامند«جزیره طویل»بوسیلهء تنگ باریک و سخت‏گذری با طول شصت‏ میل بین بندر عباس و لنگه از سرزمین ایران جدا شده است. آنجا دیر زمانی پیش هنگام مبارزه‏ با راهزنان دریائی که مقابل آنجا در سواحل عربستان لانه داشتند پایگاه دریائی انگلستان‏ بود. گرمای طاقت‏فرسا و کمیابی آب سرانجام موجب رها کردن این پایگاه شد و بطوریکه‏ وضع صخره‏های آن از دور در دریا نشان میدهد دیگر مثل دوره نثارخوس ( دریادار اسکندر مقدونی ) و آریانوس ( تاریخ‏نگار اسکندر ) و یا حتی دوران تصرف پرتغالیها انواع محصولات‏ و یا بطوریکه نوشته‏اند ذرت و میوه‏جات و بخصوص انگورهای لذیذ ندارد ولی خالی از خاک‏ حاصلخیز نیست و همین کشتزارهای محدود آذوقه اهالی قشم را که در آن موقع تقریبا 12 هزار نفر بوده‏اند فراهم میساخته است.
...
[مشاهده متن کامل]

شرح بیشتر مندرجات مقاله مذکور که جنبهء سیاسی دارد دربارهء مختل و منتفی شده‏ سفر لرد کرزن به بوشهر و بن‏بست سیاسی مهمی است که در قبال توقعات بیش از اندازهء مسافر مغرور و رفتار شهامت‏آمیز متقابل علاء الدوله والی فارس ( پدر جان محمد خان ) پیش آمده بود، به فرصت دیگری موکول میشود.
دربارهء جزیرهء کیش آقای وایت هوس که چند سال پیش از طرف دستگاه باستان‏ شناسی انگلستان اکتشاف شایان توجهی در سیراف نزدیک بندر طاهری کنونی در استان فارس‏ کرده است در شماره سال جاری نشریهء وزین مؤسسهء ایرانشناسی بریتانیا مینویسد:پس از سقوط بندر سیراف جزیرهء کیش که در 200 کیلومتری جنوب آنجا واقع است مرکز عمدهء تجارت‏ بین المللی شد. تاریخ این جزیره چندان روشن نیست. فرمانروایان محلی در قرن یازدهم

رخ دادن وضعیتی در بازی شطرنج به معنی در معرض خطر قرار گرفتن شاه حریف که در صورت عدم توانایی شاه برای فرار یا مسدود کردن مسیر حمله منجر به مات می شود.
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٨)

بپرس