رصد
بزخو
نهانگاه را در پارسی نهفت و نهان گویند و کمین واژ عربیست از کمن و کامن و مکنون
که تا زنده ام چرمه جفت منست
خم چرخ گردان نهفت منست
فردوسی
سپاهیان بناگهان نهان گشودند و دود از نهاد ان سپاه دشمنان براورد
برون امدند از نهان نابگاه
کمین بچم نهانگاه عربیست از کمن
و در این سروده فردوسی از کم است
بر ان نامور تیر باران گرفت
کمانش کمین سواران گرفت
در زبان ترکمنی به معنی مثل و مانند، و پسوند شباهت هست.
مثل ؛برق کمین به معنای مثل برق
کَمین
واژه ای پارسی ست : کَمین : کَم - این
کَم : سورشی دیگر از خَم است.
- این : پسوند همانندی .
کَمین : مانند حالت و چگونگی خَم کردن یا خمیدن برای دیده نشدن و نهفته شدن
در کمین ایستادن
قلا
کمین:[اصطلاح نظامی]عبارت است حمله یا تک توام با غافلگیری به دشمن که در حال حرکت بوده و یا بطور موقت متوقف شده است، هدف کمین دستگیری یا انهدام نیروی دشمن میباشد.
دانشنامه دفاعی ( نحن صامدون )
خودنهانید
در زبان لری بختیاری به معنی
شکمو. komin
در زبان لری به شکمو، ، کمین
Komin می گویند
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)