پاساژ

/pAsAZ/

    arcade
    galleria
    mall
    passage
    shopping center

مترادف ها

passage (اسم)
راهرو، تصویب، قطعه، گذرگاه، روی داد، نقل قول، عبور، معبر، سیر، عبارت، انقضاء، گذر، پاساژ، اجازه عبور، حق عبور، کار کردن مزاج، عابر، ممر، سفر دریا، عبارت منتخبه از یک کتاب

پیشنهاد کاربران

پاساژ ؛ مفاهیمی که در درون این کلیدواژه نهفته است ؛ ( پاسبانی یا پاسگاهی یا پست دادن در یک پاسارگاد ، پاسخ دادن ، عبور یا گذرگاه و انتقال یا ارسال و فرستادن و کنترل و محاسبه ) یعنی ارسال و انتقالی که همراه با نگهبانی و مراقبت و دیده بانی و محاسبه شده در محل عبور و مرور باشد.
...
[مشاهده متن کامل]

ریشه ی اصلی کلمه ی پاساژ، پاس می باشد. و مفهوم پاس اشاره به یک جریان سیال و پاسکال با حرکت رو به جلو و رو به پیشرفت در یک کال جریان دار را دارد. جهت تایید این مطلب اصطلاح پس از آن در مکالمات در حال استفاده می باشد. که کلمه ی پس در اینجا در جایگاه های کاربردی مختلف اشاره به پیش رو و جلو و آینده دارد. یا اصطلاح پس پریروز به مفهوم روزی که از آن عبور کردیم و به پیش افتادیم. و اصطلاح پس انداز به مفهوم پس انداختن برای آینده.
این کلیدواژه در نگارش زبان انگلیسی Passage به مفهوم گذرگاه و معبر می باشد. مثل اصطلاح gate pass که به عنوان دروازه ی ورود و خروج همراه با نگهبان در ساختمان ها استفاده می شود.
در بازی فوتبال، پاس دادن توپ مفهوم یک انتقال کنترل شده همراه با دیده بانی و مراقبت در واقعیت کار وجود دارد.
در دانشگاه ها اصطلاح پاس نمودن درس یا پاس نمودن ترم درسی رایج می باشد.
در اصطلاح محلی جنوب کشور مثل بوشهر و لرهای لرستان و دیگر نقاط اصطلاح ( سیم بسی کن تا بیاد ) یعنی برای من بفرست تا بیاد.

بازارسر پوش که نمونه آن بازار سر پوشیده سبزوار هنوز قسمت جنوبی آن در امتداد خیابان اسرار جنوبی دایر است که به صورت صلیب از شمال به جنوب و از شرق به غرب بوده که در زمان پهلوی بدون توجه. به میراث باستان
...
[مشاهده متن کامل]
شمالی و شرقی و غربی آن خراب و تعریض خیابان بیهق و خیابان اسرار شده ولی در همان قسمت باقیمانده مشت نمونه خروار است چون چند تا تیمچه و کاروانسرای بزرگ جهت بارگیری و بار اندازی قافله های شتر وجود دارد

مرکز خرید
پوشینگاه

بپرس