نوازش

/navAzeS/

    caress
    fondling
    brush
    pity

فارسی به انگلیسی

نوازش دادن به طور سطحی و ملایم
brush

نوازش کردن
caress, coddle, pet, stroke, soothe, snog, to caress, to fondle

نوازش کردن از روی عشق
fondle

نوازش کردن از روی محبت
fondle

مترادف ها

caress (اسم)
دلجویی، نوازش، عطوفت

blandishment (اسم)
نوازش، ریشخند، چاپلوس

endearment (اسم)
نوازش، عطوفت

پیشنهاد کاربران

منبع. عکس فرهنگ ریشه های هندواروپایی زبان فارسی
واژه ی نوازش از ریشه ی واژه ی نوا فارسی هست
نوازشنوازشنوازشنوازش
ملکه نوازش
مهربانی
تفقد، دلجویی، شفقت، مرحمت، ملاطفت، مهربانی، نواخت

نوازش : /navāzeš/ نَوازش ( اسم مصدر از نوازیدن ) ، 1 - از روی مهربانی دست بر سر و روی کسی کشیدن؛ 2 - به آرامی و پیاپی لمس کردن، مهربانی، لطف؛ 3 - ( در قدیم ) تسلی و دلجویی، بخشش و عطا، ترنم و تغنی؛ 4 - عمل نواختن آلات موسیقی. اسم نوازش مورد تایید ثبت احوال کشور برای نامگذاری دختر است .
ناز کردن
علاقه ورزیدن

بپرس