starchy, amylaceous, farinaceous
نشاسته حیوانی
glycogen
نشاسته دار
farinaceous, starchy
نشاسته ذرت
cornstarch
نشاسته کاساو
cassava
فارسی به انگلیسی
نشاسته حیوانی
نشاسته دار
نشاسته ذرت
نشاسته کاساو
مترادف ها
ارد، ارد نرم، نشاسته
تشریفات، نشاسته، اهار
پیشنهاد کاربران
نشاسته واژه ای فارسی است و به معنای ته نشین و از ریشه �نشستن� می باشد این واژه با واژه �نی سد � در زبان سانسکریت هم ریشه می باشدکه از 2 بخش نی ( پایین ) و سد ( نشستن ) ساخته شده است واژه �سد� ریشه واژه های sedia در ایتالیایی و seat در انگلیسی می باشد .
نشاسته ( nashasteh ) در گویش بختیاری به معنای نابهنگام است مثلا کسی که بدون دلیل پیراهن سیاه بپوشد بهش می گویند چرا نشاسته پیراهن سیاه پوشیدی؟
امولن. . . . .
امولن