مینیاتور

/miniyAtor/

    miniature

فارسی به انگلیسی

مینیاتور ساز
miniaturist

مترادف ها

miniature (اسم)
سرلوحه، مینیاتور، نقاشی با تذهیب

پیشنهاد کاربران

واژه مینیاتور
معادل ابجد 717
تعداد حروف 8
تلفظ min[i]yātor
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم ) [فرانسوی: miniature] ( هنر )
مختصات ( تُ ) [ فر. ] ( اِ. )
آواشناسی miniyAtor
الگوی تکیه WWWS
...
[مشاهده متن کامل]

شمارگان هجا 4
منبع لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی عمید
فرهنگ فارسی معین
فرهنگ واژه های سره
فرهنگ فارسی هوشیار
واژگان مترادف و متضاد

طلای مینیاتور
اجسام واقعی در سایز بسایر کوچک
مثلا صندلی ظریف و بسیار کوچک برای تماشا و دکور
بنام خدا
با سلام، مینیاتور از دو کلمه minimum و nature تشکیل شده وادغام این دو کلمه که اولی به معنی کوچک و دومی به معنای طبیعت هست کلمه مینیاتور را که ترجمه ان طبیعت و ذات کوچک و ظریف هست میباشد و به همه چیز میشود انرا تعمیم داد هر چیزی که کوچک و ازظرافت زیبایی بر خوردار باشد به ان کلمه مینیاتوری تلقی میشود . مثلا یک تندیس مینیاتوری و کلی اشیا دیگر .
...
[مشاهده متن کامل]

با تشکر.

نقاش

بپرس