میغ

/miq/

    fog
    cloud

فارسی به انگلیسی

میغ الود
foggy or cloudy

میغ سان
vaporous

میغ واره
nebula

پیشنهاد کاربران

منبع. عکس فرهنگ پاشنگ
زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود.
...
[مشاهده متن کامل]

• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴
• تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴
• حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است )
• فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵
• غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶
• فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹

میغمیغمیغمیغ
میغ: ( در زبان عربی ) ابری با پاره های بزرگ ؛قلع. کسف. ؛. ( لغتنامه دهخدا )
به سرهنگی حمایل کردن تیغ / بسا مه را که پوشد چهره در میغ
یعنی تیغ سرهنگی حمایل کردن بسیار میشود که سر را به باد دهد و ماه چهره را در میغ خاک می پوشاند .
( خسرو و شیرین از نظامی )
مثلاً
غریوید بر اسمان همچو میغ
به دام خداوند شمشیر و تیغ
هم خانواده ای داره واژه ی میغ؟
میغ ابری است از گاز و خاک در فضای میانستاره یی.
میغ به معنی nebula یا سحابی است از mighlā پوروا هندوایرانی واروپایی است که mist انگلیسی همریشه است.
میغ
میغ از کلمه مئغا megha سانسکریت به معنی ابر گرفته شده است
میغا یا مغا ( meagha ) :در زبان سانسکریت به معنی ایر هست
میغ: دکتر کزازی در مورد واژه ی " میغ" می نویسد : ( ( میغ، به معنی ابر، در پهلوی مغmeg و در پارتی مگ mēg بوده است. ریختی دیگر از آن "میز"، در پهلوی مزmēz می تواند بود به معنی پیشاب که در مِسْتن و" میزیدن" به معنی شاشیدن کاربرد یافته است. ) ) .
...
[مشاهده متن کامل]

( ( زه گرد سواران هوا بست میغ
چو برق درخشنده پولادِ تیغ. ) )
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، ۱۳۸۵، ص ۳۷۴. )

میغ و قوس قزح = ابر و رنگین کمان
ابر
مه غلیظ
ابر ، ابر پر صدا
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٣)

بپرس