مقاومت

/moqAvemat/

    opposition
    resistance
    tenacity
    tolerance
    resistor

فارسی به انگلیسی

مقاومت مرکب
impedance

مقاومت منفی
civil disobedience, passive resistance

مقاومت ناپذیر
irresistible

مقاومت کردن
resist, stand, withstand, buck

مقاومت کردن با جاخالی دادن
fend

مقاومت کننده
resister

مترادف ها

resistance (اسم)
ایستادگی، سختی، مخالفت، استحکام، پایداری، مقاومت، معارضه، عایق مقاومت

persistence (اسم)
ایستادگی، دوام، ابرام، ماندگاری، اصرار، پافشاری، سماجت، مقاومت

opposition (اسم)
ضدیت، مخالفت، تضاد، مقابله، مقاومت

insistence (اسم)
اصرار، پافشاری، سماجت، مقاومت

resistor (اسم)
مقاومت، اسباب مقاوم در برابر برق، عنصر مقاوم

پیشنهاد کاربران

ریشه ایرانی دارد اگر همخانواده با واژه استقامت باشد که گویا اینطور است و با واژه قوی همخانواده نیست :
ریشه واژگان ایرانی استگاک ( ستگ=جلوگیری اک پسوند کنندگی مانند شکاک=شک کننده ) و استگامت ( ستگ ا مت=پسوند همراهی مانند مدومت=شیرینمند ) که عرب آنها را اصطکاک و استقامت مینویسد در لغتنامه سکا - ختن به شکل staig - * به معنای پیکار مقاومت to fight - resist ثبت شده است.
...
[مشاهده متن کامل]

شاید مقاوت هنخانواده واژه قوی باشد که در این صورت
کَوی = غول، قهرمان
{به گمانم عرب واژه �قوی� را از همین واژه گرفته و از آن قوت و مقوی و قوا و . . . را ساخته است}
بن مایه: فرهنگ سغدی، دکتر بدرالزمان قریب
...
[مشاهده متن کامل]

و این بیت هم از سعدی :
حکایت شنو کآن گوِ نامجوی
پسندیده پی بود و فرخنده خوی
دست کم هفتاد درصد واژه های عربی ، ریشه ایرانی دارند ، شاید به این دلیل که ایرانیان در ساخت زبان عربی امروز نقش داشتند !!!!

معنی الف و ت در کلمه مقاومت چیه؟
معنی الف وت در مقاومت
سلف در الکترونیک
مقاومت: همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست:
ایستادگی، پایداری ( دری ) .
پتیستات patistāt ( سغدی: پتستات patstāt )
زگ zog ( مانوی )
استینیک estinik ( پهلوی: ستینیک stinik )
ارسنیا arsenyā ( پارتی: ارسنیاه arsenyāh ) .
...
[مشاهده متن کامل]

آوردن این هفت واژه ی پارسی به جای یک واژه ی عربی، برای آن است که
1 - نشانگر پرباری زبان پارسی در برابر عربی است.
2 - دست شاعر و نویسنده برای به کارگیری یک معنی با واژه های گوناگون باز باشد.
3 - از واژه های باستانی برای نام خانوادگی، نام کالا یا شرکت بهره برداری شود.
4 - به هنگام ساختن ترکیب برای مقاومت، مانند مقاومت مصالح، مقاومت داخلی، مقاومت منفی و. . . هر کدام از این واژه ها را که با جایگزین پارسی واژه ی ترکیبی خوش آهنگ و سبک تر است، می توان به کار برد. برای نمونه همتای پارسی واژه ی عربی مصالح، ایشتاکا می باشد که در سنسکریت: ایشته کا ishtakā بوده است: پس جایگزین پارسی ترکیب: مقاومت مصالح ( که هشت بخش است ) این می تواند باشد: زُگ ایشتاکا ( که چهار بخش است ) .

تاب آوری
[اصطلاح تخصصی ارزهای دیجیتال]
Resistance ( Line/Level )
بالاترین سطح قیمت یک دارایی در یک دوره خاص.
مقاومت: پَتایش
رشادت مستحکم
گرم درآمدن . [ گ َ دَ م َ دَ ] ( مص مرکب ) سخت مقاومت کردن . دلیری کردن . پایداری سخت : جنگ سخت آنجای بود. . . آن ملاعین گرم درآمدند خاصه در مقابله ٔ امیر. ( تاریخ بیهقی ) .
پایداری، ایستادگی
مقاومت یعنی اهل بهشت که بواسطه بهشتی بودن خود زمین را ترک کردن و تمام قدرتهارو تقدیم شیطان رجیم کردن
راسخ بودن. . . . محکم بودن . . . پایداری. . . .
یکی از المان های الکتریکی است که وظیفه ایستادگی در برابر جریان ( I ) را دارد. این ایستادگی با تلف کردن جریان به صورت گرما میسر می شود
به یکی از زبانهای ایرانی مقاومت میشه برخودان بسیار هم زیباست ایرانیم هستش کردیه. . .

متن فارسی آهنگ مقاومت میوز
روبه رو
رویا رویی
مواجعه
مقاومت ( Resistance ) :[پزشکی ] مجموع مکانیسم های بدن که سدّی در مقابل حمله یا تزاید عوامل عفونتزا یا اثرات سوء فرآورده های سمّی آنها ایجاد می کند، مقاومت نامیده می شود.
ایستادگی
سرسختی
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢١)

بپرس