average
فارسی به انگلیسی
مترادف ها
مساوی، معدل، یکسان، شبیه، همانند، متعادل، مقابل، هم پایه، برابر، متساوی، همگن، متوازن، هم اندازه، موازی، متکی بر حقوق مشترک
معدل
معدل، متعادل و متساوی، متساوی از هر نظر
معدل، تصحیح شده
معدل، متوازن، هم وزن
پیشنهاد کاربران
در پارسی میانه: مَیانَک
در پارسی نو: میانگین
در پارسی نو: میانگین
میانگین:معدل.
میانش:معتدل.
میانش:معتدل.
معدل
معنی:میانگین _ نمره _ درصد
معنی:میانگین _ نمره _ درصد
میانگین