مصادره

/mosAdere/

    expropriation
    seizure
    confiscation
    requisition
    fine

فارسی به انگلیسی

مصادره اموال و سلب حقوق مدنی
attainder

مصادره مانند
confiscatory

مصادره کردن
confiscate, dispossess, expropriate, requisition, seize, commandeer, condemn, impress

مترادف ها

impressment (اسم)
جدیت، حرارت، مصادره، اعمال زور، بکار اجباری گماری، اثر گذاری

seizure (اسم)
ربایش، تصرف، مصادره، غصب، حمله ناگهانی مرض

confiscation (اسم)
مصادره، ضبط، غصب، مصادره یا ضبط

expropriation (اسم)
مصادره، غصب، سلب مالکیت

sequestration (اسم)
تجزیه، توقیف، تفرقه، مصادره، ضبط، جدا سازی، انزوا، توقیف غیر قانونی

پیشنهاد کاربران

" بازستان. باز گرفت. باز اِساند. بازاساندی.
گرفتند. باز اساندن ":مصادره.
زورسِتانی، سِتانِش به زور، مضبوط ساختن، جلب کردن
مصادره ( از کلمه لاتین confiscatio �تحویل به fiscus، یعنی انتقال به خزانه� ) یک شکل قانونی توقیف توسط دولت یا سایر مقامات عمومی است. این کلمه همچنین در گویش عوام، غارت اموال یا دارایی های یک فرد، تحت اشکال و عنوان های قانونی، یا هرگونه تصرف در اموال به عنوان مجازات یا اجرای قانون به کار می رود.
برگرفت
زورگیری
مُصادره
بازگیری ، بازگرفت ، بازسِتانی ، بازسِتاند
مَتَل : اَموال اِختلاسگر مصادره شد. = دارایی های سِپُرده دزد بازگرفته / بازسِتانده شُد.
روشن سازی :این واژه ، برساخته از ستاک صَدَرَ و در ریختار مُفاعِله می باشد که واژه های اَرَبی بسیاری در این ریختار به پارسی درآمده اند مانند : مناظره ، مصاحبه ، مُخابره. . .
...
[مشاهده متن کامل]

این ریختار نشان می دهد که کُنش این برساخته دوسویه است :مصاحبه: گفت و گو ، گفت و شنید، . . .
بر این پایه هر چند از نگر ساختار دراز مینماید ولی می توان این آمیختار را هم برساخت و در جاهای دیگری از آن بهره بُرد :
مُصادره :وا داد و گرفت ، واداد و سِتاند
سِپارش ( توصیه ) می شود با کارواژه ها ، پیش وندها و پس وندهای آشنای پارسی نوواژه برساخته شود چِرا که زبان پارسی در این زمینه توانایی فراوانی دارد و هم اینکه در این بخش بسیار کم کاری شده است.

چمیدارگیری { زبر " چ" }

بپرس