مرغ

/marq/

    bird
    hen
    fowl
    hen-bird
    meadow
    couch-grass
    pasture
    avian
    biddy
    tuft
    turf
    chicken
    couch grass

فارسی به انگلیسی

مرغ انجیر خور
beccafico

مرغ اواز خوان
warbler

مرغ بریانی
fryer

مرغ بهشت
bird of paradise

مرغ بهشتی
bird of paradise, lyre - bird

مرغ دام
decoy

مرغ دانه
birdseed

مرغ در مقابل خروس
hen

مرغ دریا
seabird

مرغ دریایی بومی ابهای قطبی
fulmar

مرغ زیبا
lapwing, pewit

مرغ سقا
pelican

مرغ شاخدار
guinea-fowl
guinea fowl

مرغ شناس
ornithologist

مرغ شناسی
ornithology

مرغ شکاری
bird of prey

مرغ لگ هورن
leghorn

مرغ ماهی خوار
kingfisher
cormorant

مرغ مقلد
mockingbird

مرغ مگس
hummingbird

مترادف ها

bird (اسم)
پرنده، مرغ، جوجه

fowl (اسم)
پرنده، مرغ، ماکیان

poultry (اسم)
مرغ، ماکیان، مرغ خانگی، مرغ وخروس

hen (اسم)
مرغ، ماکیان، مرغ خانگی

hen bird (اسم)
مرغ

پیشنهاد کاربران

منبع. عکس فرهنگ ریشه واژگان فارسی دکتر علی نورایی
زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود.
...
[مشاهده متن کامل]

• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴
• تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴
• حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است )
• فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵
• غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶
• فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹

مرغمرغمرغمرغ
منبع. عکس فرهنگ پاشنگ
مرغمرغمرغمرغ
سلیم
مٌرغ: پرنده خانگی که از گوشت و تخم او استفادهای بسیار می کنند.
* مَرغ: سبزه زار، زیستگاهایی که پر از سبزه، پرندگان و چراگاهایی که همواره چشم انداز و چشم نواز ست.
مُرغ:شاید مَرغ بوده چون در مَرغزارها زندگی می کرده اند و مَرغها ، و به روند به مُرغ گراییده است.
مَرِغ به معنای کشتن و نابود کردن
مرغ در پهلوی به شیوه murw بوده است
واژه مرغ
معادل ابجد 1240
تعداد حروف 3
تلفظ morq
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم ) [پهلوی: morv] ( زیست شناسی )
مختصات ( مُ ) [ په . ] ( اِ. )
آواشناسی marq
الگوی تکیه S
شمارگان هجا 1
منبع واژگان مترادف و متضاد
فرهنگ بزرگ سخن
فرهنگ لغت معین
🧸 کلماتی کاربردی برای توصیف صدای حیوانات مختلف: 📢
❗️نکته: بعضی صداها در حیوانات مختلف مشترک است. . .
✅ سگ: bark / woof 🐶
✅ سگ ( در حین عصبانیت ) : growl 🐶
✅ توله سگ: yap 🐶
...
[مشاهده متن کامل]

✅ بز یا گوسفند: bleat 🐏
✅ پرنده یا میمون: chatter 🐧 🐒
✅ قورباغه: croak / ribbit 🐸
✅ مار: hiss 🐍
✅ گرگ یا سگ: howl / growl / bay 🐺
✅ گربه: meow / purr 🐈
✅ گاو: moo / low 🐄
✅ خوک: oink / grunt 🐖
✅ فیل: trumpet 🐘
✅ پرنده: chirp / tweet / twitter / sing 🕊
✅ اسب ( شیهه ) : neigh / whinny / nicker 🐎
✅ زنبور: buzz 🐝
✅ مرغ: cluck / cackle 🐔
✅ خروس: cock - a - doodle - doo / crow 🐓
✅ غاز: honk / quack 🪿
✅ اردک: quack 🦆
✅ موش: squeak 🐀
✅ عقاب: screech / scream 🦅
✅ جغد: hoot / screech 🦉
✅ خفاش: screech 🦇
✅ شیر، خرس، ببر: roar 🦁 🐅 🐻
✅ کلاغ: caw 🐦‍⬛️
✅ خر، گورخر، الاغ: bray 🦓
✅ شتر: grunt 🐪
✅ جیرجیرک: chirp / creak 🦗
✅ دلفین: click 🐬
✅ بوقلمون: gobble 🦃
✅ زرافه: bleat 🦒
✅ صدای هر جوجه پرنده: cheep 🐥
✅ شغال: howl
✅ کفتار: laugh / scream
✅ صدای هر حیوانِ نر بزرگ: bellow 🐋
✅ صدای هر حیوانی که از روی خشم باشه: snarl 😾
✅ صدای کشیدن هوا داخل بینی: sniff 😪
✅ صدای بیرون دادن هوا از داخل بینی: snort 😤

آفرین بر دوستان خوب بهابادی که هم زبانشان بسیار کهن و زیباست وهم پیوسته همه جا بهین نوشته ها را مینویسند مرغ گیاه سرسبزی و همچنین دشتیست که تابستان و زمستان پیوسته گیاهش سبز است و انرا مرغ مرو مرگ مرج نیز گویند و نام رود مرغاب نیز از انست و این واژه پارسی است در اروپا انرا مرس نیز گویند و نام مرسیا
...
[مشاهده متن کامل]

دوستی که گفت مرغ مرو بچم نمیرود است ایا گمان میکند مرغ تنها ماکیانمرغ خانگی است/ مرغ به همه پرندگان گویند آیا کبک نمیرود غاز و کرکی نمیرود مرغابی نمیرود هزاران مرغ کوچرو نمیرود؟

کِرک = مرغ ( در پهلوی و مازنی امروز )
مَرْغ
دکتر کزازی در مورد واژه ی " مرغ" می نویسد : ( ( مرغ در شاهنامه سرزمینی است که مانند" دنبر "و" مای "جغرافیای آن به درستی روشن و دانسته نیست. مرغ در واژه، ریختی از مرو می تواند بود که ریخت کهن تر آن را مرغو می توان شمرد که از مرغوش و مرگوش، نام مرو در سنگ نبشته ی داریوش بزرگ، بازمانده است؛ بدین سان، در یک ریخت، "غ" سترده شده است و در دیگری "و". ) )
...
[مشاهده متن کامل]

( ( سوی کشور هندوان کرد رای
که در کابل و دنبر و مَرْغ و مای ) )
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، ۱۳۸۵، ص۳۹۹ . )

پرنده 🐦 ای که نمی تواند پرواز کند
مرغ در اصل ( مرو ؛ ک ) از ترکیب ( مرو ) به معنی نمی رود و پسوند تصغیر ( ک ) درست شده ورویهم یعنی موجود کوچکی که اهلی است و نمی رود
این روستای خوش آب و هوا متاسفانه به علت مهاجرت اهالی آن بجز ایام تعطیل تقریبا خالی شده بود که خدارو شکر جدیدا به علت بازگشت عده ای از اهالی این روستا پس از بازنشستگی
مجددا داره زنده میشه
فقط کمی همدلی و پشتکار نیاز داره تا به منطقه ی گردشگری تبدیل بشه
به امید خدا
مرغ: در پهلوی مرو murw بوده است . و مرغ خرد یا مرغک مرویزک murwīzag .
( ( دد و مرغ و نخچیر گشته گروه
برفتند ویله کنان سوی کوه. ) )
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 246. )

مَرغ مترادف چمن است. و مَرغزار معنی چمن زار می دهد
( مَ ) . یا پنجه مرغی که در استان کرمان و شهرستان بهاباد به نام مور ( mowr ) معروف می باشد گیاهی است از تیرة گندمیان که علفی است و دارای ساقة زیرزمینی افقی و گره داری است که از محل هر گره ریشه های کوچک خارج می شود این گیاه تعداد زیادی ریزوم و ساقه خزنده زیر زمینی تولید می کندکه به سرعت در زیر زمین گسترش می یابند لذا سرعت انتشار این گیاه بسیار زیاد است و یک علف هرزی بسیاری مهاجم است که کنترل آن دشوار می باشدسریع ترین رشد این علف هرز در آب و هوای گرم است و هنگامی که شرایط محیطی برای رشدش نامطلوب می شودبه صورت ساقه های زیر زمینی خواب به حیات خود ادامه می دهد مبارزه مکانیکی برای کنترل این علف هرز ممکن است منجر به تشکیل اندام های هوایی جدید در آن شود در هر دو نوع خاک رسی سنگین و ماسه ای سبک رشد کرده و به اسید، قلیا و تا حدودی به نمک سازگاری دارد ودر زمین هایی که کود داده می شود واکنش آن در برابر کود بسیار مساعد است این علف هرز سمج در باغ ها و مزارع خسارت زیادی وارد می کند و یکی از علف های هرز شایع در باغات پسته می باشد البته اسم مرکب مرغزار زمینی که مرغ در آن بسیار رسته باشد یادآور جای خرم و مفرحی است و به معنای سبزه زار و چمن زار امده است پس فوایدی بر آن مترتب است
...
[مشاهده متن کامل]

از جمله می توان به استفاده از ارقام این گیاه به عنوان پوشش چمنی یا علوفه در بسیاری از مناطق دنیا اشاره کرد که اغلب این گیاه را سلطان گیاهان چرا گاهی می نامندزیرا در برابر لگدمال شدن و چرای ممتد و شدید هم مقاومت زیادی دارد و از دیگر فواید آن بحث گیاه دارویی است که خواص بسیار زیادی دارد و در طب سنتی برای درمان بسیاری از بیماریها از ان استفاده می شود.

زمانقدیم به علت ابسالی های زیاد نوعی گیاه مرغ یا مرغزار زیاد بود اسم این روستا را مرغ گزاشتن
کیچن
پرنده طیر
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٠)

بپرس