در لری به معنی برش و همچنین طویله هم معنی می دهد و شاید چون در قدیم چهارپایان رو در شکاف های ( قاش ) کوه یا غارها نگهداری میکردن به قاشق معروف شده
قاش کلمه ای تورکی است که در اصل به معنی ابرو می باشد و در فارسی به معنی جلوی زین بکار می رود
منبع. عکس فرهنگ پاشنگ
واژه ی قاش از ریشه ی واژه ی غاش فارسی هست
ما در زبان ترکی برای قاش چند معنا داریم معنای اول ابرو میباشد و معنای دوم فرار کن و. . .
تپه باریک سنگلاخی
قاشق غذاخوری
قاش در ترکی = ابرو
قاش در ترکی = کمان
قاش یا قاچ در ترکی = بدو فرار کن ریشهی قاچاق یعنی به طریق فراری
قاش در ترکی = نگین انگشتر
قاش در ترکی = خاریدن
در لری بویراحمدی
قاش - ghash
به معنای: آغل ، محوطه حصار شده ای که عشایر حیوانات خود را در آن نگه می دارند
به جای آن ( اوشا ) هم بکار میرود
در لهجه ی گناوه ای قاش به معنای طویله یا آغل معنا میشود
قاش در فارسی درلغت بمعنی شکاف بین دو چیز است
در اصطلاح. معانی متعدد دارد واصل ودرست آ ن محل نگهداری دام
که ب ترکی گاش شده
قاش در ترکی
۱_ابرو
۲_جلوی زین اسب
۳_ فرار کن
۴_ قاش تکه از میوه مثل خربزه
قاچ کردن در ترکی از ترکی هست
دوست عزیز هزاره ها ترک تبار هستند و معلومه که توش پر از لغت ترکی هست
قاش در گویش کرمانی به معنی شکاف میان دو باسن است! حتی نمی دونم جاهای دیگه به این بخش چی می گن
قاچ، قسمت برآمده جلوی زین؛کوهه زین
در گویش بختیاری به محل نگهداری گوسفندان در بیابان قاش می گویند
قاش در گویش بختیاری به معنای اغل یا اخور یا جایگاه نگهداری گوسفندان هم هست
در گفتار لری
شکاف کوچک در هر چیزی را قاش می گویند دَر مثل جایی از بدن که بریده شده و شکاف خورده می گویند قاش شده است.
در گویش هزارگی افغانستان
قاش= ابرو
قاش قطی= ابرو پیوندی
قاش= برشی از خربزه و تربوز و یا هرچیزی که برش خوردنی باشد و قاچ شدنی و تکه تکه شدنی باشد.
قاش= به محلی نیز گفته می شود که در کمر کوه یا تپه ای به صورت سرسبزی باشد .
در زبان ترکی علاوه بر نگین انگشتر و جلوی زین اسب به اَبرو هم قاش میگویند
قاش در زبان ترکی نگین انگشتر میباشد و قسمت جلوی زین اسب را هم میگویند که مرحوم دهخدا به درستی آنرا توضیح داده
در گویش لری قاش یعنی قاچ .
قاش : قاچ
در گو یش یزدی یعنی قاچ
قاش ب کرمانی یعنی بخش ابتدایی باسن
و معنی دیگ یعنی لوس و پیله کردن
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٣)