bed-wetting
فارسی به انگلیسی
مترادف ها
ادرار کردن، شاشیدن
ادرار کردن، شاشیدن، پیشاب کردن
شاشیدن
پیشنهاد کاربران
( آب تاختن ) آب تاختن. [ ت َ ] ( مص مرکب ) میختن. میزیدن. ( صحاح الفرس ) :
ز قلب آنچنان سوی دشمن بتاخت
که از هیبتش شیر نر آب تاخت.
رودکی.
و سنگ اندر کمیزدان و دشخواری آب تاختن. ( التفهیم ) .
ز قلب آنچنان سوی دشمن بتاخت
که از هیبتش شیر نر آب تاخت.
رودکی.
و سنگ اندر کمیزدان و دشخواری آب تاختن. ( التفهیم ) .
با عرض پوزش
در لری بختیاری
مِسْتِن: شاشیدن
بِمِهز: بشاش
مِسْتِه: شاش
مِسْتِن: شاشیدند
در لری بختیاری
مِسْتِن: شاشیدن
بِمِهز: بشاش
مِسْتِه: شاش
مِسْتِن: شاشیدند
آب زرد، نم، جیش، فرو ریختن آب زرد، کوه قهوه ای
شاش به معنای آب زرد، نم زدن، جیش،
دستشویی کردن - ادرار کردن - به گفته ی کودکانه جیش کردن😂