زد

/zad/

فارسی به انگلیسی

زد و برد
rapine

زد و بند
jobbery, collusion, collusion

زد و بند کردن
league, tamper

زد و خورد
dispute, fracas, tussle, conflict, fight, donnybrook, punch-up, set-to, scrimmage, conflict, fight, scuffle

زد و خورد اتفاقی
skirmish

زد و خورد از فاصله کم
infighting

زد و خورد پر سر و صدا
affray, melee, mle

زد و خورد در هم و برهم
melee, mle

زد و خورد هوایی
dogfight

زد و خورد و جنجال
brawl

زد و خورد کردن
fight
skirmish, to fight, to skirmish

زد و خورد کردن با سر و صدا
brawl

زد و خورد کوتاه
brush

پیشنهاد کاربران

به معنای افزودن در آیه قرآنی زیر:
أَوْ زِدْ عَلَیْهِ وَرَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِیلاً ( آیه 4 سوره مزمل )
یا بر نصف آن بیفزا، و قرآن را با دقّت و تأمّل بخوان
زِد ( در اصل به معنی او زنده است ) فیلمی فرانسوی زبان ساختهٔ کوستا گاوراس، کارگردان یونانی الاصل، و با بازی ایو مونتان، ایرنه پاپاس و ژان لویی ترنتینیان است. داستان فیلم پیرامون نامزد ریاست جمهوری است که حزب حاکم سعی در حذف نامزد و بقیهٔ اعضا دارد؛ که در سال ۱۹۶۹ بر اساس رمانی به همین نام از واسیلیس واسیلیکوس ساخته شده است. موسیقی این فیلم ساختهٔ میکیس تئودوراکیس، آهنگساز بزرگ یونانی و سازندهٔ موسیقی فیلم های حکومت نظامی و زوربای یونانی است.
...
[مشاهده متن کامل]

فیلم با نگاهی به وقایع مربوط به ترور گریگوریس لامبراکیس، سیاستمدار دموکرات یونانی در سال ۱۹۶۳ ساخته شده است.
در کشوری_ که در فیلم نامی از آن نمی برند فردی مخالف حکومت بعد از سخنرانی اش مورد حمله قرار می گیرد و کشته می شود …

زد
منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/زد_(فیلم)
بَزا
گویش طالقانی
واژه زد کاملا پارسی است چون در عربی می شود یضرب در ترکی می شود vurmak این واژه یعنی زد صد درصد پارسی است.
معین زر
زُد، در گویش شهرستان بهاباد به گوشت بدون استخوان و چربی /گوشت زد/می گویند، لُخم.
کتک زدن. ضربه زدن.

بپرس