رسن، رشته، بند، تاب
حمید رضا مشایخی - اصفهان
رَسَن؛ ریسنده، ریسمان باف، کسی که الیاف ریز را به هم می ریسَد یا الیاف را به هم می رساند و تألیف می کند جهت بافته شدن ریسمان.
رساننده و ریسندگی الیاف ریز به همدیگر
طناب؛ تنابیده شدن یا تنیده شدن رشته های الیاف به همدیگر.
قید
سازو
بند. . . .
اگر چه استادِ گرامی - دهخدا - "مان" در "ریسمان" را "کلمه نسبت" می داند ولی به نظر عقلانی تر می آید که این واژه ( یا بهتر است بگوییم پسوند ) "نشان دهنده انجام شدن کاری " یا "نتیجه انجامیدن آن کار" باشد.
... [مشاهده متن کامل]
یعنی ریسمان =" چیزی است که ریسیده شده" نه "چیزی که مربوط به ریسیدن است"
و بر اساس همین منطق، و البته مانستگی آوایی، واژه ساختمان ( آوایانه مانند آپارتمان ) به معنی "چیزی که ساخته شده" برساخته شده.
البته این اِنگاره و فرض بنده است.
رشا
جادگران عصا و ریسمان بینداختند مار شد، موسی ع عصا بینداخت ماری بزرگ شد و مارها را بخورد.
کنایه از عصا راهنمایی و کنایه از ریسمان بندها و دروغهای جادوگران است که به صورت مار و ابلیس و شیطان برای در بند نگاه داشتن مردم بکار می برند و موسی ع با عصای راهنمایی خود آنها را از بین برد و کلام وحدت یهوه را بیان کرد.
... [مشاهده متن کامل] طنب
بند، تار، حبل، رسن، رشته، طناب، مقود، نخ
اگر در آینده دور و نزدیک تلسکوپ های نسل فعلی و نسل های آینده یک سطح هندسی غول پیکر و عظیم الشان را مشاهده نمودند، بدانید و آگاه باشید که سیمرغ وجود احتمالی ( خیلی ضعیف ) آنرا در همین جا و همین لحظه از قبل پیش بینی نموده است و نامگذاری آن غول پیکر سطحی هم توسط سیمرغ صورت گرفته است و جزو موروثیات این مرغ ملکوتی می باشد، که در طول تاریخ و طی اعصار جهت استراحتی کوتاه در آشیانه رایانه ای خود در قله کوه افسانه ای قاف ، سفیر دو آوای خویش را به اسرافیل تحت عنوان صور و یا شیپور در رسم وام دهی ، به وام داده بود و هم اکنون پس از استراحت ، سفیر خودرا از اسرافیل پس گرفته است.
... [مشاهده متن کامل]
طوریکه مشاهده کردیم اگر دانشمند بزرگ ریاضی فیزیک عصر جدید، با صندلی چرخدار و روان خود، بطور تفننی و انجام یک آزمایش خیالی که آیا سقف یا گنبد نیوتون قابل تونل زدن و عبور کردن است یا نه ( البته آن دانشمند ارزشمند در قید حیاط به سقف و گنبد مطلق ( اما محدود ) ) نیوتون باور نداشت و به گنبد نسبی انشتین نظر مبارک خود را معطوف داشته بود. هر انیشمند دیگری ( بخصوص اندیشمندان دینی ) که حالت فلجی اورا از دوران ناجوانی تا لحظه گذر ، تجربه می کرد ، نه تنها خدارا منکر نمی شد، بلکه اورا از اریکه آسمانی به زمین میکشید و اورا روی زمین پهن می کرد و با صندلی چرخ دار خود بار ها و بارها روی سر و گردن او عبور میکرد و گردنش را قطع میکرد و جمجمه اش را له و لورده میکرد، بابت انتقام از آن تقدیر جسمی . این تقدیر عظیم روحی عظیم همه شاهد آنیم.
طی این آزمایش با صندلی چرخ دار و روانش با سرعتی برابر با ۶۰۰ هزار کیلومتر ( یعنی با سرعت دور شدن دو ذره یا دو موج بسته نوری یا دو فوتون که هر کدام با سرعت نور در یک لحظه از کنار هم و در دو جهت مخالف هم میگذرند و مسیر آنها پس از عبور از نقطه ناچیز تماس به اندازه طول پلانک به سمت چپ یا راست همدیگر خم می شوند ) به پرواز در آید و پس از عبور از گنبد نسبی انشتاین و پس از طی فاصله بین این دو سقف سر انجام به گنبد ساکن نیوتون بر خورد کند، اگر از خاصیت الاستیسیته یا به زبان خودمان انعطاف پذیری برخوردار نباشد که بتواند بعد از عمل ضربه زدن و ضربه خوردن متقابل بجای اولیه خود باز گردد، وجود مبارک خود و صندلی چرخ دار و روانش به یک سطح بزرگ هندسی تبدیل خواهد گشت و چون آن سقف چسب ناپذیر است، لذا آن سطح از سقف بر اثر واکنش ضد ضربه جدا میشود و به سمت فضای درونی کیهان به ملق خوردن و وارو زدن مشغول میشود تا اینکه یک روزی در آینده های دور دست تلسکوپ نزول اورا از سقف انشتین به درون گنبد نسبی مشاهده نمایند و قدم مبارک اورا خیر تقدیم نمایند. خطوط یک بعدی هندسی با چشم قابل رویئت نیستند اما سطوح دو بعدی هندسی قابل رویئت؟
توب
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)