(rin) storm
فارسی به انگلیسی
مترادف ها
خروش، سر و صدا، غرش، صدا، بانگ، غریو، توف
طنین صدا، طنین، پژواک، انعکاس صدا، عکس، توف
پیشنهاد کاربران
اگر خاکستر آتشفشانی در دریاهای کم عمق ته نشین شود، توف آتشفشانی را ایجاد می کند.
مثل توف های سبز البرز که به دلیل وجود گاز کلر یا آهن فریک در آن به رنگ بسیار زیبایی دیده می شود.
مثل توف های سبز البرز که به دلیل وجود گاز کلر یا آهن فریک در آن به رنگ بسیار زیبایی دیده می شود.
دربختیاری به خیرش یا جهش یا فوران مایع بمعنی اعم آن گویند.
مانند:توفنیدن=بفارسی توفان کردن
آو توفنید=بفارسی آب توفان کرد
سرس اشکست ، خین توفنید=بفارسی سرش شکست
وخون فوران کرد.
مانند:توفنیدن=بفارسی توفان کردن
آو توفنید=بفارسی آب توفان کرد
سرس اشکست ، خین توفنید=بفارسی سرش شکست
وخون فوران کرد.
نام یک نوع سنگ آتشفشانی میباشد که خیلی زیباست
معنی غوغا ، سرو صدا و توفان
در سیرجان. به کسی که در حال درروغ گفتن است میگویند توف و اگر باز هم به دروغ گفتن ادامه دهد با تاکید میگویند توف ایق
توف با تلفظ roof
در گویش بختیاری به آبشار توف می گویند ، شاید اصل آن تاف باشد .
در گویش بختیاری به آبشار توف می گویند ، شاید اصل آن تاف باشد .