تعزیه

/ta~ziye/

فارسی به انگلیسی

تعزیه خوان
tragedian in a passion-play

پیشنهاد کاربران

تعزیه یه مراسم هست که ما شیعیان برای امام حسین ) ع ( برگزار می کنیم که اون دوران رو زنده کنیم .
تعزیه در معنای متعارف، نمایشی است که در آن واقعهٔ کربلا در قالب تئاتر خیابانی یا تئاتر میدانی نشان داده می شود. تعزیه؛ نوعی نمایش مذهبی و سنتی ایرانی - شیعه است و بیشتر دربارهٔ کشته شدن حسین بن علی در واقعه عاشورای سال ۶۲ هجری قمری و مصائب اهل بیت است. تعزیه خوانی به بالندگی تئاتر در ایران کمک کرده و در سوی دیگر، تدائی کننده هنر در مذهب شیعه است.
...
[مشاهده متن کامل]

تعزیه در لغت به معنی عرض تسلیت گفتن، برگرفته از ریشه عربی «عزی» یک فعل ثلاثی مزید است /تعزیه ( یا تعزیت ) به معنی سوگواری، برپایی یادبود عزیزان از دست رفته، تسلیت، امر کردن به صبر و پرسیدن از خویشان درگذشته، خرسندی دادن و در برخی مناطق ایران مانند خراسان به معنای مجلس ترحیم است. اما آنچه به عنوان تعزیه مشهور است گونه ای از نمایش مذهبی منظوم است که در آن عده ای اهل ذوق و کارآشنا در جریان سوگواری های ماه محرم و برای نشان دادن ارادت و اخلاص به اهل بیت، طی مراسم خاصی بعضی از داستان های مربوط به واقعهٔ کربلا را پیش چشم تماشاچی ها بازآفرینی می کنند. در تعزیه چون اهمیت خواندن هنرمندانهٔ اشعار بیش از روش اجرا و نمایش واقعه هاست، آن را — در قیاس با روضه خوانی — تعزیه خوانی نیز گفته اند. بر اساس نظریه زمخشری، «اصل تشبه» ( «ابو القاسم محمود بن عمر زمخشری ( متولد ۴۶۷ - متوفی ۵۳۸ ) که یکی از آخرین علمای معروف علم کلام و ایرانی بود، و در تهذیب اخلاق نیز کتابی به نام «اطواق الذهب فی المواعظ والخطب» دارد، بیان کرد که بنا بر روایتهای مذهبی هرکس بر حسین بگرید بهشت او را واجب شود و افزود هرکس خود را گریان نماید و دیگران را بگریاند به حکم «من تشبه بقوم فهو منهم» از زمره نیکان است و همان ثواب بر او حاصل گردد؛ یعنی وی زمینه نظری تشبه را هموار کرد و برای گریانیدن به هر واسطه ای اهمیت و ارزش بخشید ) این هنر در اصل به نام شبیه خوانی درست است، لیکن چون در آن هم عزا داری هست و هم به یکدیگر عرض تسلیت داریم و مجموع اینها موجود می باشد، فلهذا به صورت یه غلط مسطلح فقط تعزیه خوانی بر سر زبانهاست.
تاریخ پیدایش تعزیه به صورت دقیق پیدا نیست. برخی با باور به ایرانی بودن این نمایش آیینی، پاگیری آن را به ایران پیش از اسلام به پیشینهٔ سه هزارسالهٔ سوگ سیاوش پهلوان داستان های ملی ایران نسبت داده و این آیین را مایه و زمینه ساز شکل گیری آن دانسته اند. برخی پژوهشگران نیز پیشینهٔ آن را به آیین هایی چون مصائب میترا و یادگار زریران بازمی گردانند و برخی پیدایش آن را متأثر از عناصر اساطیری میان رودان، آناطولی و مصر، و کسانی نیز مصائب مسیح و دیگر افسانه های تاریخی در فرهنگ های هند و اروپایی و سامی را در پیدایش آن کارساز دانسته اند؛ ولی به گمان بسیار، تعزیه — جدا از شباهت هایش با عزاداری های آیینی گذشته — شکل تکامل یافته تر و پیچیده تر سوگواری های سادهٔ شیعیان سده های نخستین برای کشته شدگان کربلا است.

تعزیهتعزیهتعزیهتعزیهتعزیهتعزیه
منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/تعزیه
ماتمپرسی
تعزیه از عزا گرفته شده یعنی عزاداری کردن. نمایشی است آیینی، ایرانی وشیعی، دربرگیرنده چندهنر مانندآواز، موسیقی، شعروتآتر.
میگویندریشه درسوگ سیاوش دارد، هرچه بوده اکنون جنبه مذهبی آن غالب است، اوجش مربوط به دوره ناصرالدین شاه قاجاراست وتکیه دولت، به ماندگاری آواز ایرانی کمک کرده ودرکیفیت آن تاُثیرگذاربوده است، به آن شبیه خوانی هم می گویند، که به نظرشبیه اعم ازتعزیه است، تعزیه بخش محزون شبیه است، همانگونه که مخالف خوان وموافق خوان دارد، مخالفان و موافقانی هم دارد. مرحوم میرزای قمی درجامع الشتاب فتوا به جواز آن داده است. برخی ازخوانندگان نامدار آواز مانند ابوالحسن اقبال آذر وحسینعلی خان نکیسا تعزیه خوان بوده اند. سیدمصطفی کاشانی معروف به میرعزا وفرزندش میرغم از مشهورترین تعزیه سرایان زمان قاجارند که مجالس تعزیه زیادی ساخته اند.
...
[مشاهده متن کامل]


تعزیه
تعزیه تغییر شکل و محتوای نقالی روزگار باستان است که رعایای ایرانی خاطره قهرمانان اسطورهای آریایی را گرامی میداشتند . در ایران پس از اسلام تعزیهها زی
ر ن. ک: ایران; آیین و فرهنگ.
مجموعهء حماسه عاشورا هستند. در فرهنگ مردم تعزیه بخشی از بزرگداشت عاشورا محسوب میشود که پا به پای برگزاری مراسم سوگواری عاشورا در گوشه گوشه ایران از دیرباز برگزار میشده است.
...
[مشاهده متن کامل]

تعزیه مردمیترین صورت سوگواری ایرانی است و تعزیهها حاوی همهء عناصر و صور فرهنگ ملی ایران میباشند چرا که قلمرو تعزیه فرا تاریخی و اسطورهای است، مرز و محدودیتی ندارد، در تعزیه صور ازلی روح سوگوار ایرانی آن گونه که باید و میخواهد خود را نشان میدهد.
ادبیات تعزیه از پایینترین سطح فرهنگ ملی آغاز شد و سرانجام اعیان و اشراف ایرانی را به خود جلب کرد و مورد توجه دولتها قرار گرفت تا آنجا که خود مروّج و مشوق و برگزارکننده تعزیه شدند. همین امر باعث شد تا تعزیه از شکل سنتی عامیانه و بسیار ساده و مردمی خود به اشکال نوین هنر نمایش ارتقا یابد و از دانش و ابزار پیش رفته آن بهره گیرد. زبان و ادبیات تعزیه در همه بحور و اوزانِ نظم فارسی جا گرفت و برخی دستگاههای موسیقی اصیل ایرانی را استخدام کرد، اما موضوع و محتوای آن همچنان زبان حال روح سوگوار ایرانی ماند چرا که صورت ازلی روح سوگوار ایرانی در نقطهء اوج تراژدی نهفته است و آن مرگِ سخت مظلومانه قهرمان و شقاوت بیشرمانه ضد قهرمان است. از این رو موضوع تعزیه باید سوگمند ، غمبار ، اشک خیز ، حسرتانگیز ، فراقمند و ناکامی قهرمان باشد، و این ویژگی روح و خلق و خوی ایرانی است. عنصر رجز و حماسه و ادبیات پهلوانی و اسطورهای که ویژه ادبیات و فرهنگِ ملی ایران است در ادبیات تعزیه حضور دارد اما مغلوب عناصر غمبار و مظلومانهء مرگِ قهرمان است چرا که هدف; شکستنِ دل و تخلیهء روح و آرامشِ روان بیقرار است.
عشق و ایمان ایرانی به ذریهء رسول 6 و علی و آل : باعث شد تا در تعظیم و تکریم و بزرگداشت یاد و نام و خاطرهء تاریخی آنان، از قوّهء نیرومند متخیله و صور ایدهآل خیال خود بهره گیرد و ارادت خویش را به ساحت آن بزرگواران نشان دهد و همهء عناصر محبوب و مطلوب فرهنگ ملی خویش را در ماتمشان به کار برد. از این رو برای همهء اسوههای عقیدتی تاریخی خویش مرثیهای سروده و تعزیهای برپا داشته و در هر شرایطی به آن وفادار بوده و آن را بخشی از تاریخ و ادبیات و تعزیههای مشهور و معمول که هر کدام سروده و ساخته روزگاری است عبارتند از:
تعزیه آب کشی امام حسین : ; امام : در کودکی دزدیده میشود و مظلومانه او را به باغبانی و آب کشی میگمارند. این تعزیه حاوی این ماجراست. این تعزیه اساس تاریخی ندارد.
تعزیه ابن ملجم; در این تعزیه ابن ملجم با لباس های سرخ و ژنده و وضعی ناخوشایند و دلقک وار نشان داده میشود. ابن ملجم قاتل امام علی و ضد قهرمان است.
تعزیه احمد صفاح; ( ؟ ) در این تعزیه فردی که احمد صفاح نام گرفته از سرداران عرب است که بعد از فاجعه کربلا به خونخواهی امام حسین : برمیخیزد.
تعزیه امام باقر : ; چگونگی مسمومیت امام باقر به دست هشام.
تعزیه امیر تیمور; تیمور در کربلا سوگند یاد میکند که انتقام واقعه کربلا را بگیرد و شهر حلب را ویران میکند. والی شام دختر خود را به او میدهد. تیمور دستور میدهد لباسها را از تن دختر درآورند و بعد والی را به چوب میبندد و از شهر انتقام میگیرد.
تعزیه انار آوردن جبرئیل; حضرت فاطمه 3 بیمار میشود، پزشکان انار تجویز میکنند. علی : انار نمییابد، به خانهء شمعون یهودی میرود و طلب انار میکند. شمعون یک انار دارد و آن را به حضرت میدهد. علی در راه بیماری میبیند که شفایش در انار است، انار را به او میدهد و دست خالی به خانه میآید. در همین احوال جبرئیل سبد اناری برای حضرت فاطمه به ارمغان میآورد.
تعزیه ایوب پیامبر; تعزیه بنی اسد و دفن اجساد شهیدان کربلا. تعزیه بیرالعلم; دیوی است مردمآزار، علی او را میکشد و زعفر حبنی مردم دوست را به جای او میگمارد.
تعزیه مردی که پسرش را فروخت; مردی نذر میکند که هر سال تعزیهداری کند، در تنگدستی نمیتواند، فرزندش را برای فروش میبرد، خریدار فرزند امام حسین : است که پس از خرید او را آزاد میکند.
تعزیه پشیمان شدن یزید; یزید در خواب، روز محشر و سرنوشت شوم خود را میبیند و از وحشت بیدار میشود و از کرده خود پشیمان میگردد و حضرت زینب را میطلبد و از او پوزش میخواهد.
پشم رشتن حضرت فاطمه; حضرت فاطمه برای یک یهودی پشم میریسد و مزد آن را خرج زندگی و انفاق در راه خدا میکند.
تعزیه تخت سلیمان و ازدواج او با بلقیس; تعزیه توپ زلزله; حوادث روز قیامت.
تعزیه خروج مختار، تعزیه خروج مصیّب; از سرداران عرب که به خون خواهی امام حسین برمیخیزد. تعزیه خیبر; داستان فتح قلعه خیبر به دست امام علی : .
تعزیه دختر نصرانی; دختر نصرانی عاشق علی اکبر میشود و به قصد دیدارش راهی کربلا میگردد. وقتی به کربلا میرسد که علیاکبر شهید شده است.
تعزیه دُرّ و صدف; دُرّ و صدف دو دختر زیبا و رشید هستند که دختر عمو میباشند و به امام حسین : سخت علاقه دارند، لباس مردانه میپوشند و به جنگ میروند و شهید میشوند.
دل درد یزید; یزید دل درد دارد، با شنیدن شهادت امام حسین : و ورود اسیران به شام، دلش خوب میشود.
تعزیه دیر راهب; ماجرای اسیران کربلا در راه شام با یک راهب نصرانی، پذیرایی و مسلمان شدن راهب و . . . ازدواج امام زینالعابدین با شیرین دختر راهب و . . .
تعزیه تولد امام حسین; امام حسین پس از تولد در کنار مادر با هم به خواب میروند، بعد مادر او را نمیبیند و ناراحت میشود، پیامبر 6 میگوید: حسین به عرش رفته و . . .
تعزیه تولد زینب، تعزیه جابر بن عبد الله انصاری، تعزیه حجة الوداع، تعزیه حُرّ ریاحی، تعزیه حضرت عباس، تعزیه حضرت ذکریا
تعزیه خار مغیلان; چون حسین : کشته میشود و خاندانش را به اسارت میبرند، برای اینکه عبدالله برادر شهربانو به خون خواهی امام حسین برنخیزد و آنها را تعقیب نکند، اسرا را از راهی به شام میبرند که بیراهه است و پر از خار مغیلان میباشد.
تعزیه خاک بازی امام حسین : ; امام حسین : در کودکی هم مورد ستم ابن سعد بوده است. امام حسین و ابن سعد در کودکی سرگرم خاک بازی بودند، ابن سعد که نسبت به امام کینه و حسادت میورزیده حضرت را آزار میداده است.
تعزیه شاه چراغ، تعزیه شهادت امام حسین، تعزیه شهادت امام رضا، تعزیه شهادت قاسم، تعزیه شهادت مسلم، تعزیه شیر افکن، تعزیه شیر و فضه، تعزیه ضربت خوردن حضرت امیر، تعزیه ضیغم شیر شکار، تعزیه طفلان زینب، تعزیه طفلان مسلم، تعزیهء عابس و شوذب، تعزیه عاق والدین، تعزیه عباس تعزیه ذبح اسماعیل، تعزیه ذبح عبد الله، تعزیه روزه گرفتن اهل بیت، تعزیه زوار نجف، تعزیه سرقت ردای امام حسین، تعزیه سلمان فارسی، تعزیه عبد الله عفیف
تعزیه عروسی شهربانو; ازدواج امام حسین با شهربانو شاهزاده خانم ساسانی
تعزیه علی اکبر
تعزیه عقیل بن عبد الله
تعزیه غارت خِیمهء شهربانو; در این تعزیه شهربانو بنا به وصیت امام حسین برای اینکه اسیر نشود فرار میکند.
تعزیه غلام ترک، تعزیه فاطمه صغری، تعزیه فروش نخلستان، تعزیه جوانمرد قصاب، تعزیه گریه امام سجاد، تعزیه گل و بلبل، تعزیه مالک اشتر، تعزیه مردن زائر کربلا، تعزیه مرغ خونین، تعزیه مهلت خواستن شب عاشورا
تعزیه میهمانی یهود; زنی از دوستداران امام حسین روزی به تعزیه میرود و چنان تحت تاثیر قرار میگیرد که بیهوش میشود و نمیتواند به خانهاش برود و برای مهمانان یهودی خود غذا بپزد، فاطمه و زینب و سکینه به خانهاش میروند و غذا درست میکنند!
تعزیه نان پختن حضرت امیر، تعزیه عروسی حضرت زهرا، تعزیه ورود اسیران کربلا به شام، تعزیه ورود اسیران کربلا به مدینه، تعزیه رحلت حضرت ابراهیم، تعزیه وفات امام کاظم، تعزیه وفات رسول اسلام، تعزیه وفات امام حسن، تعزیه وفات حضرت خدیجه، تعزیه وفات حضرت رقیه در زندان شام، تعزیه وفات حضرت زینب در شام، تعزیه وقات حضرت معصومه در قم، تعزیه وفات قنبر، تعزیه هابیل و قابیل، تعزیه هفتاد و دو تن، تعزیه هند جگرخوار، تعزیه عمامهء خون چکان امام حسین، تعزیه یحییبن ذکریا و . . . ن. ک: همایونی / تعزیه 300 310.
کتاب شناسی تعزیه:
بهرام بیضایی / نمایش در ایران ( تهران. 1344 ) . صادق همایونی / تعزیه و تعزیه خوانی ( تهران. جشن هنر 1354 ) . صادق همایونی / تحولات و سیر تکامل تعزیه در ایران ( مجله کاوه. ش 1953/46/45 ) . صادق همایونی / تعزیه مجموعه دلپذیر ( مجله فردوسی. شماره 1090. تهران 1351 ) . پرویز ممنون / نخستین تعزیهها در ایران ( رودکی . شماره 3. تهران، 1341 ) . محمد جعفر محجوب / نمایش خوانی ایران و نقالی ( جشن هنر تهران. 1346 ) . جنتی عطایی / بنیاد نمایش در ایران ( تهران، 1955 ) . مرتضی هنری / تعزیه در خور ( ؟ ) . سیروس طاهباز / تعزیه شهربانو ( تهران. 1340 ) . پرویز صیاد / تعزیه حُرّ ( جشن هنر. تهران، 1350 ) . احسان یار شاطر / تعزیه و آیینهای سوگواری در ایران باستان ( مقاله: مندرج در مجموعه مقالات تعزیه، هنر پیشرو ایران. ؟ ) . مایل بکتاش / تحول موقع اجتماعی و جهات ارزیابی تعزیه ( مجله بامشاد. ش 98 109. سال 1347 تهران ) .
فرهنگِ ملی خود کرده است.
در تعزیهء سنتّیِ شهادت علی اکبر : ، زبان، ادبیات، عناصر فرهنگ، صور خیال و صورت ازلی روح سوگوار ایرانی را میتوان دید:
قهرمانان : علی اکبر ، امام حسین : ، لیلا ، زینب .
ضد قهرمانان : ابن سعد ، شمر .
زبان حال روح سوگمند و فراقمند و ناکام ایرانی از زبان قهرمانان;
لیلا :
نوجوانِ من با کمالِ من دادهای زینت قدّ و بالا را
میروی میدان ای گلِ خندان میکنی مجنون اُمِ لیلا را
من به قربانِ طاقِ ابرویت مُشگ میریزد تار گیسویت
نامزد مانده دختر عمویت یوسفم رحمی کن ذلیخا را
ملاحظه میشود که همهء عناصر برجسته جهان بینی و فرهنگ ایرانی در این زبانِ حال حضور دارند: قهرمانِ شهید، زیبا روی جهان است، در آستانه عشق ورزی و شکوفایی جوانی، ناکام شهید میشود.
شقاوتِ ضد قهرمان;
ابن سعد :
طُبّال بلرز آر دل خسروِ جم را افکن حیّ جان ارض و سما لوح قلم را
تا من روم پشت سرا پردهء عصمت سوزم جگر شاه عرب میر عجم را
و . . .
شمر :
خسرو مُلکِ عرب سپاه ندارد بیکس و یار است دادخواه ندارد
جنگ و دف و نی مغنیان بنوازید گشته حسین دستگیر و راه ندارد
و . . .
زبان زار و نزار و روان سوگوار ایرانی;
امام حسین : :
آه شدند یاوران من همه کُشته عابد بیمار غمگسار ندارد
بنال ای خواهر از مرگ برادر حسین را گشته گویا روز آخر
شده وقتی سیه بر سر نمایی یتیمان مرا باشی تو یاور
و . . .
زینب :
هر چه گفتم مرا مَبَر به غریبی شمرِ لعین حرمتم نگاه ندارد
آه به دنیا چه پای غم بنهادم دیدهء من غیر اشک و آه ندارد
شادروان استاد محمد تقی بهار در نقد از زبانِ زار و نزار ایرانی و علل آن میگوید: <. . . آهنگِ صدای ما نیز چون مخارج حروف ما ضایع شده است; نه به فارسی شبیه است و نه حتی به عربی، و گویا بعد از ضربتِ مغول و نشر تصوف و بسط قتلعامهای تیمور و شاه اسماعیل و محمود و نادر و آقا محمد خان به تدریج این الحان عاجزانه و صوتهای نازک و شکسته بسته و حروف جویده جویدهء مظلومانه و حیلت گرانه به وجود آمده است و درست علتِ سُستی و زشتی و نالهدار بودنِ آواز ما همان عللی است که آواز یهود را سُست و نالهدار ساخته است> ن. ک: بهار / سبک شناسی 197/1 198.
بیگمان حوادث سیاسی اجتماعی و علل یاد شده، در خُلق و خُو و ادبیاتِ ما تأثیر منفی داشته و ادبیاتِ بیمارگونه ، چاپلوس و نفاقآلود ساخته است. میدانیم که فرهنگ قومی ما از آغاز هماره بر ادبیات طبقاتی استوار بوده است; زبان زاز و نزار ایرانی زبان روح سوگمند و فراقمند اوست، عامل سازندهء اشک و آه و سوز در خود و مخاطبان خویش، و این تجلی خلق و خوی سوگوار ایرانی است. در ادبیات طبقاتی ایران باستان نیز این ویژگی برجسته است. در روزگار پس از باستان و پیش از یورش ویرانگر مغولان و . . . این ویژگی آشکار است. مراثی قوامی رازی شاعر شیعی ایران سدهء پنجم و ششم هجری همین ویژگی را در خود دارد.
روز دهم زماه محرم به کربلا ظلمی صریح رفت بر اولاد مصطفی
آن تشنگان آل محمد اسیروار بر دشت کربلا به بلا گشته مبتلا
اطفال و عورتان پیامبر برهنه تن از پرده رضا همه افتاده برقضا
در آرزوی آب چنویی بداد جان نعمت برین جهان به نفرین بیوفا
آن روزها که بود در آن شوم جایگاه مانده چو مرغ در قفس از خوف بی رجا
لب خشک از آتش دل و رخ زاب دیده تر دل با خدای برده و تن داده در قضا
ایشان قوی زآلت و ساز و سلاح و اسب و اینها ضعیف و تشنه و بی برگ و بی نوا
ن. ک: دیوان بدرالدین قوامی ( چاپ محدث اُرموی، تهران 1334 خورشیدی )
در تعزیه قاسم نیز وضع این گونه است; در این تعزیه همهء صور و سنن ملی کهن ایرانی به کار رفته و روایت آن حکایتِ روحِ سوگوار و روانِ ناکام ایرانی است.
عناصر ایرانی تعزیهء قاسم عبارتند از: زبان و ادبیات عامیانه ایرانی، سننِ کهنِ ایرانی، صورتِ ازلی روحِ سوگوار ایرانی، صُوَر عامیانه ایدهآل خیالِ ایرانی، عناصر فرهنگِ ملی ایرانی; حنا، حجله، خلعت، نقل و شیرینی، کله قند، حنا بستن عروس و داماد.
روایت ایرانی تعزیه قاسم : قاسمِ نوجوان، نامزد دارد، فاطمه نامزد قاسم است، پیش از شهادتِ قاسم عقد انجام میپذیرد، حجله آماده میشود، قاسم به خواهش مادر لباس دامادی علی اکبر شهید ناکام را میپوشد، به خواهش مادر قاسم، لیلا مادر علی اکبر شهید جامه عزا از تن در میآورد و دست حنا میکند، زینب به دست و پای عروس و داماد حنا میبندد و نقل و گلاب و خلعت نزد عروس میآورد و میگوید که رختِ عروسی به تن کند و مبارک باد میگوید. مادر قاسم دوباره دستهای قاسم را حنا میبندد، مراسم عروسی برگزار میشود، به دستور امام حسین : زینب به فاطمه میگوید سوار اسب علی اکبر که عقاب نام دارد بشود و به حجله برود، فاطمه از عناوین باستانی و اساطیری ایران.
حاضر نیست اسب برادر شهیدش را سوار شود، امام میپذیرد که فاطمه سوار ذوالجناح اسب خود امام شود، امام حسین : برای شمر و ابن سعد کله قند تبرکی میفرستد، عروس و داماد روانهء حجله میشوند، عروس نوحه سرایی میکند. نقطهء اوج تراژدی از اینجا آغاز میشود: قاسم اندکی بعد عروس را ترک میگوید، عروس اعتراض میکند که:
فدای جان تو این رسم بیوفایی نیست بیا دمی بنشین موسم جدایی نیست
قاسم میگوید در چنین وضعی عروسی روا نیست وعدهء دیدار در قیامت، عروس از داماد میخواهد که به او نشانی بدهد تا در صحرای محشر قاسم را باز شناسد، قاسم میگوید: نشان من آستین دریده و تنِ صد چاک من است، قاسم در آخرین وداع سفارش عروس را به مادر میکند، امام حسین : برای قاسم دعا میکند، قاسم روانه نبرد میشود و به شهادت میرسد . . .
ن. ک: همایونی / تعزیه قاسم 16 28.
در تعزیهء علی اکبر و قاسم ، تنها عناصر مُشخصِ تاریخی وجود حقیقی قهرمانان است اما زبان حال و روایت آن برخاسته از فرهنگ و سُننِ خالص ایرانی است. این وضعیت در همهء تعزیهها وجود دارد هرچند که در برخی از آنها حتی یک عنصر تاریخی هم نمیتوان یافت و سراسر ساختهء قوهء خیال و روح سوگوار ایرانی است که در گذر سدهها ساخته و سروده شده و امروز بخشی از فرهنگ ملی مردم ایران است. به نقل از:کتاب نایاب:اسلام و ایران؛ مذهب و ملیت ایرانی . نوشته:دکترمحمودرضاافتخارزاده.
این کتاب پس از چاپ در سال 1377خورشیدی و توزیع آن در کتابخانه های
سراسر کشور ، اندکی بعد ، ازکتابخانه ها گرد آوری شد و بدین سان
کتاب نایاب گردید

عزاداری مذهبی

بپرس