ترجیح دادن
یعنی اجبارگزینی یا تمایل به انجام کاری به جای کاری دیگر
"بهتر دانستن"
گاهی می توان بهتر دانستن را به جای ترجیح دادن به کار برد:
ترجیح میدم خودم رو معرفی نکنم.
بهتر میدونم خودم رو نشناسونم.
بهتر خواستن کسی
پیش داشت
پیشنهادِ واژه به جای " ترجیح، ترجیح دادن" : " پیش زیدن" با بُن کنونی " پیش زین"
بررسیِ تکواژهایِ " پیش زیدن/پیش زین" :
1 - پیش:
ما در زبانِ پارسی پیشوندِ " پیش" را داریم که عملگری برای نشان دادن " مقدم بودن" است؛
... [مشاهده متن کامل]
همچنین در زبانِ آلمانی کارواژه هایِ " vorziehen ، bevorzugen " که به مینه " ترجیح دادن" می باشند، از پیشوندهای " vor، bevor " بکارگرفته می شود که کارکردِ یکسانی با پیشوندِ " پیش" از زبانِ پارسی دارد.
2 - کارواژه " زیدن" با بُن کُنونی " زین":
من در زیرواژه هایِ " وزیر " و " زیدن" به این کارواژه و مینه هایِ آن که از ریشه اوستایی " کَی : kay" می باشد، پرداخته ام. تنها همین را در اینجا می گویم که ما در زبانِ پارسیِ کُنونی کارواژه " گُزیدن = گُ. زیدن" با بُن کُنونی " گُزین = گُ. زین" را داریم که دارایِ پیشوندِ " گُ " که عملگری برای " جداسازی" است، می باشد.
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
پس رویهم رفته، کارواژه یِ " پیش زیدن" با بُن کُنونی " پیش زین" نشاندهنده یِ " انتخابِ مقدم" است.
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
پس با بکارگیریِ کارواژه یِ " پیش زیدن" با بُن کُنونی " پیش زین" ما می توانیم واژگانی همچون " پیشزینِش ( پیش. زین. ِش ) ، پیشزینه ( =پیش. زین. ه ) ، پیشزیدار ( =پیش. زید. ار ) ، پیشزیده ( پیش. زید. ه ) و. . . " را بسازیم.
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
نکته: فراموش نکنید که پیشوندِ " پیش" پیشوندِ جدایی پذیر است و از همین رو، ما می گوییم " پیش می زینیم، پیش بِزین و. . . ".
( To select ) :با پرسونی و موشکافانه برگزیدن:هم سنگ پهلویش: ( wizidan ) ٬ ( wēxtan ) :
( wēxtan ) : ( 𐬬𐬉𐬑 ( To select ) :با پرسونی و موشکافانه برگزیدن:هم سنگ پهلویش: ( wizidan ) ٬ ( wēxtan ) :ویزیدن ٬ ویختن.
... [مشاهده متن کامل]
( wēxtan ) : ( 𐬬𐬉𐬑𐬙𐬀𐬥. ) :وِیختن٬ ویخت٬ ویخته٬ ویز٬ نام پوینده:ویختار٬ نام کنش:ویزیشن.
( wizidan ) : ( 𐬬𐬌𐬰𐬌𐬛𐬀𐬥. ) : ویزیدن٬ ویزید٬ ویزیده٬ ویزین٬ نام پوینده:ویزیدار٬ نام کنش:ویزنیشن.
( superior ) : ( Abar ) : ( 𐬀𐬠𐬀𐬭. ) : اَبَر.
واچ پیشنهادی برای ترجیح ( preference ) : اَبَرویز٬ اَبَرویزیشن.
گزینش: ( wizēn ) :ویزِین٬ ( wizin ) : ویزین٬ اندر اپاختر ( شمال ) ایران زمین هنگام برداشت برنج از واچ ویجین بهره جویی می شود که به چم جدا کردن موشکافانه ی برنج است.
مصلحت دیدن. . .
به دیگران ترجیح دادن. . .
برتری ِ افکار
ترجیح: کسی یا چیزی یا کاری را مهم تر، برتر یا بهتر دانستن.
( https://www. cnrtl. fr/definition )
همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست:
ویژید ( پارتی )
سربر sarbar ( خراسانی )
سمروچ samruc ( سنسکریت ) .
تَرجیح:
١. پسند، گزینش، برتری، برتریدهی، فزونیدهی؛ گرایشِ بیشتر، دلبستگیِ بیشتر، عشقِ بیشتر
بچه ها ترجیح بهمترادف
برگزیدن و استفاده کردن و به کار گیری ، پسند کردن
پسند،
پسندیدن = ترجیح دادن
اگر واژه ایرانی نیست ( چون دست کم هفتاد درصد عربی ایرانی و مانده ، عبری و سریانی و . . . است ما واژه ای که براستی عربی باشد ، کم داریم ) برابر درستش "گرایش بیشتر " است ، مثلن ، من گرایش بیشترم دختر بلوند است
ترجیح دادن = بَرپسندیدن
ترجیح : باما
بَراَرجیدَن.
برتری دادن
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٧)