life assurance, life insurance, life insurance or assurance
بیمه عمر با مدت معین
endowment policy
بیمه گذار
policyholder
بیمه گر
insurer, underwriter
بیمه گر اتکایی
reinsurer
بیمه گری
insurance
بیمه گزار
insured, the insured
بیمه گزاری
insurance
بیمه مجدد
reinsurance
بیمه مدت دار
term insurance
بیمه موقت
term insurance
بیمه نامه
insurance, policy, insurance policy
بیمه کردن
assure, indemnify, insure, underwrite, to insure, to guarantee
مترادف ها
assurance(اسم)
گرفتاری، اطمینان، گستاخی، خود رایی، خود سری، تعهد، تضمین، بیمه، ضمانت، قید، پشت گرمی، خاطرجمعی، وثیقه، گروی، دلگرمی
insurance(اسم)
بیمه، حق بیمه، پول بیمه
پیشنهاد کاربران
بیمه واژه ای در زبان لری بختیاری به معنی بودم جمله ی زیر به زبان لری بختیاری کاش مو همچو بیمه تا سِیسِ بِگوومَی=کاش من همانجا بودم تا برای او بگفتم ( یعنی او را می زدم، دعوا، ، ، ) بیمه=واژه ای که آرزوی بودن در زمان گذشته را بازگو می کند ... [مشاهده متن کامل]
منبع. عکس فرهنگ ریشه واژگان فارسی دکتر علی نورایی زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود. ... [مشاهده متن کامل]
• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴ • تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴ • حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است ) • فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵ • غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶ • فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹
منبع. عکس فرهنگ فارسی یافرهنگ عمید واژه ی بیمه از ریشه ی واژه ی بیم فارسی هست.
بیمه ( به انگلیسی: Insurance ) سازوکاری است که طی آن بیمه گر، بنا بر ملاحظاتی تعهد می دهد که خسارت احتمالی بیمه گذار را به شرط وقوع یک حادثه در یک دوره زمانی مشخص، جبران یا خدمات مشخصی را به وی ارائه کند. بنابراین، بیمه یک روش مقابله با ریسک است. ... [مشاهده متن کامل]
طی هر قرارداد بیمه، ریسک مشخصی از یک طرف قرارداد ( که بیمه گذار نام دارد ) به طرف دیگر ( که بیمه گر نامیده می شود ) منتقل می شود. بنا به تعریف، بیمه گر شخص حقوقی است که در مقابل دریافت حق بیمه از بیمه گذار، جبران خسارت یا پرداخت مبلغ مشخصی را در صورت وقوع حادثه تعهد می کند. در مقابل، بیمه گذار شخص حقیقی یا حقوقی است که با پرداخت حق بیمه، جان، مال یا مسئولیت خود یا شخص ثالث را تحت پوشش بیمه قرار می دهد. به موجب قانون بیمه ایران، بیمه عبارت است از قراردادی که به موجب آن یک طرف ( بیمه گر ) تعهد می کند در ازای پرداخت وجه یا وجوهی از طرف دیگر ( بیمه گذار ) در صورت وقوع یا بروز حادثه خسارت وارده بر او را جبران نموده یا وجه معینی را بپردازد. متعهد را بیمه گر، طرف تعهد را بیمه گذار و وجهی را که بیمه گذار به بیمه گر می پردازد حق بیمه و آنچه را که بیمه می شود موضوع بیمه می نامند. به طور حتم، اولین دستاوردهای انسان در صنعت بیمه، توسط دریانوردان و بازرگانان دریایی به دست آمده است. یکی از اولین صورت های پیدایش بیمه را می توان به بازرگانان چینی نسبت داد. آن ها دریافته بودند که احتمال غرق یا مورد دستبرد واقع شدن همه قایق ها و کشتی هایی که در یک روز در یک بندر تردد می کنند، بسیار کم است؛ بنابراین برای جلوگیری از خطر نابودی همه سرمایه، بار و کالایشان را در چند کشتی و قایق مختلف بارگیری می کردند. بازرگانان فنیقی و بابلی، صورت پیشرفته تری از بیمه را آموخته بودند؛ آن ها برای تأمین هزینه کالا و کشتی، وام دریافت می کردند. بهره وام دریافتی این بازرگانان بیشتر از حد معمول بود و در صورتی که کشتی بازرگان در دریا دچار طوفان یا دستبرد دزدان دریایی واقع می شد، وام دریافتی بازرگان بخشیده می شد و به عبارت دیگر ریسک بروز حوادث غیرمترقبه برای کشتی را وام دهنده تقبل می کرد. اختلاف بهره وام پرداختی به سفرهای دریایی و وام های معمولی در آن دوران را می توان یکی از صورت های اولیه حق بیمه در تمدن های باستان تلقی نمود. این سازوکار بعدها به یونان و در قرون وسطی به ایتالیا رفت و به روشی مرسوم برای مبادلات دریایی در بندرهای مختلف ایتالیا مانند ونیز، لمباردی و جنوآ مبدل شد. قدیمی ترین گزارش مکتوبی که از قراردادهای بیمه دریایی وجود دارد نیز مربوط به یک کشتی ایتالیایی است که در سال ۱۳۴۷ میلادی در جنوآ به ثبت رسیده است.
واژه بیمه معادل ابجد 57 تعداد حروف 4 تلفظ bime نقش دستوری اسم ترکیب ( اسم ) [هندی] مختصات ( بیمه گر ) آواشناسی bime الگوی تکیه WS شمارگان هجا 2 منبع لغت نامه دهخدا فرهنگ فارسی عمید فرهنگ فارسی معین فرهنگ فارسی هوشیار
بیمه امکانی است که سازمان تأمین اجتماعی برای کارگران و کلیه افراد شاغل فراهم آورده است تا از آنان در حین کار, بیکاری, از کار افتادگی, بازنشستگی و فوت ( خانواده متوفی ) حمایت مالی کند.
در کارگه کوزه گری رفتم دوش دیدم دو هزار کوزه گویا و خموش ناگاه یکی کوزه برآورد خروش کو کوزه گر و کوزه خر و کوزه فروش ما همیشه بفکر سود وضرر هستیم ولی باور کنید بسیاری از معاملات نه سودی دارند نه ضرر
در زبان مازندرانی بَیمِه یعنی دیدم .
گویش مازنی /شدم
احتمالا از ریشه بیم گرفته شده باشد. بیمه احتیاط و ترسی است که انسان از روبه رو شدن با شرایط سخت و اضطراری دارد. آینده نگری ناشی از بیم درباره وقوع حوادث پیش بینی نشده.
گرفتن ترس و نگرانی از آینده ی اشخاص و دادن ضمانت و اطمینان و پشت گرمی و بخشیدن امید به زندگی دیگران. ضامن ریسکها و خطرهای زندگی
بیمه یعنی ترس و خطر را از خود دور کردن و به دیگر واگذار کردن در ازای پرداخت یک مبلغ و یا فروش ریسک.