جغرافیای سیاسیجفاجفا کردنجفتجفت چپراستجفت سازیجفت شدگیجفت شدنجفت طاسجفت گیری یا عمل جنسی کردنجفت کردنجفتکجفتک انداختنجفتک پرانیجفنجفنگجگرجگر سفیدجگر سیاهجگرسوزجگنجلجلاجلا دادنجلا دارجلا زدن بهجلا ی وظنجلادجلالجلال دادنجلای وطنجلبجلب اعتمادجلب توجه کردجلب رضایت کردنجلب لطف کردنجلب نظر کردجلب کردجلب کردنجلبکجلبک دریاییجلدجلد بزرگجلد چرمی هفت تیر وتپانجهجلد و چابکجلد کردنجلسهجلسه اضطراریجلسه ایندهجلسه بسته