تسلیتسلی داد او راتسلی دادنتسلی دهندهتسلی ناپذیرتسلیتتسلیت خاطرتسلیت گفت به اوتسلیت گفتنتسلیحاتتسلیمتسلیم … شدتسلیم دشمن کردنتسلیم شدتسلیم شدنتسلیم شدن مشروطتسلیم شرایط نشدتسلیم ناپذیرىتسلیم نشدنیتسلیم کردنتسلیم کردن یا شدنتسمهتسمه فلزیتسمه یا بند مخصوص محکم کردنتسمهء اهنیتسمیهتسهیل کرد برایتسهیل کردنتسهیلاتتسهیمتسویهتسویه پذیریتسویه حساب کردنتسویه کردنتسکینتسکین دادنتسکین دهندهتسکینیتشابهتشبیهتشبیه کردنتشبیهیتشتکتشجیح کردنتشجیع کردنتشخیصتشخیص دادتشخیص دادنتشخیص دادن قبلی مرضتشخیص دهنده