پسر زنپسر شوهرپسر مانندپسر کهترپسردایی یا دختر داییپسرعمو یا دختر عموپسندپسند امدنپسند کردنپسندیدپسندیدنپسندیدهپسندیده دانستپسینپشتپشت انداختنپشت بند دیوارپشت بند زدنپشت پا خوردن یازدنپشت پای گاوپشت پنجرهپشت تریبون قرار گرفتپشت چیزی نوشتنپشت دادنپشت دردپشت دریپشت دست انداختنپشت دستی یا ضربه با پشت راکتپشت سرپشت سر گذاشتپشت سر گذاشتن این مرحله حساسپشت سرهمپشت سمپشت گذاشتنپشت گردنپشت گرمیپشت گرمی داشتنپشت گرمی داشتن بهپشت گوش فراخپشت گوش فراخیپشت نویس کردنپشت هم اندازپشت و رو کردنپشت کارپشت کاردارپشتهپشته کردنپشتوارهپشتوانهپشتوانه مردمى