کار و بارکار کردنکار کردن مزاجکار کردنیکار کنندهکار کننده باهوای فشردهکار یا چیز دلچسبکار یکنواختکارابینکاراتهکارازمودگیکاراگاهکارامدکاراموزکاراموزیکاربرکاربردکاربست پذیرکاربست پذیریکارتکارت پستالکارتریجکارتلکارتنکارتنهکارتنککارخانهکارخانه ابجوسازیکارخانه دارکارخانه کشتی سازیکارخانه یا محل تقطیرکارخانهء اسلحه سازیکاردکارد بزرگ و سنگینکارد زدنکارد و چنگالکارد و چنگال فروشیکاردانکاردان بودنکاردانیکاردیدهکاردینالکارزارکارسازی داشتنکارشناسکارشناس چشیدن مزه شراب وچای وغیرهکارشناس فنیکارشناسان داخلى وخارجىکارشناسان مربوطهکارشکنی و خرابکاری