مشت ومال دهندهمشتاقمشتاق بودنمشتاقانهمشتبه سازندهمشتبه کردنمشترکمشترک المنافعمشترک روزنامه وغیرهمشترکا استفاده کردنمشتریمشتری جلب کردنمشتریانمشتعلمشتعل بودنمشتعل شدنمشتعل کردنمشتق از زبان لاتینمشتق از< کوشک فارسی > کلا ه فرنگیمشتق شدنمشتق کردنمشتقهمشتمال دادنمشتیمشتی مزدورمشحون کردمشخصمشخص شدهمشخص کردنمشخص کردن هویتمشخصاتمشربمشرفمشرف بودنمشرف بودن برمشرقمشرق زمینمشرقیمشروبمشروب الکلیمشروب خوارافراطیمشروب خوردن یاخوراندنمشروب زدن بهمشروب قاچاقمشروب قبل از خوابمشروب مرکب از شراب ومشروبات دیگرمشروباتمشروبات الکلیمشروبات الکلی بحد افراط نوشیدنمشروبخوار