محل نشو ونمامحل نقشه کشی وتوطلهمحل نگاهداری اطفال شیر خوارمحل هراسناکمحل کشتی سازیمحل کوچکی از شهر که محل سکونت اقلیت هااستمحلات پر جمعیت و پست شهرمحلهمحله کثیفمحله کلیمی هامحلولمحلول طبی مخصوص شستشویا ضد عفونی کردن صورت وغیرهمحلول غلیظ قندی داروییمحلول یا بخار امونیاکمحلیمحلی کردنمحملمحمولهمحموله دریاییمحنتمحنت بارمحنت زامحنت زده کردنمحومحو شدنمحو نشدنیمحو کردنمحورمحور بادامکمحور تقارنمحوریمحوریت دادنمحوطهمحوطه بسیار وسیع و بی انتهامحوطه کوچکمحوطه یا میدانمحول کرد بهمحول کردنمحول کردن بهمحوکامل رژیم صهیونیستیمحکمحک زدنمحکممحکم افتادن یا افکندنمحکم بستنمحکم بسته شدهمحکم بودنمحکم زدنمحکم شدنمحکم گرفتن