قابل سکنیقابل شستشوقابل شناساییقابل شکستن و تقسیمقابل عبورقابل عرضهقابل عرضه در بازارقابل عفوقابل علا ج و درمانقابل فرا فرستیقابل فراموشیقابل فروشقابل فهمقابل قبولقابل گفتنقابل لمسقابل مبادلهقابل مجازات مرگقابل مذاکرهقابل مراعاتقابل مشاهدهقابل معاوضهقابل معنی کردنقابل مقایسهقابل ملا حضهقابل ملاحظهقابل نسبت دادنقابل نقل و انتقال بانکیقابل هدایتقابل هضمقابل واگذاریقابل وصولقابل کشتکاریقابل کشتیرانیقابلت قبولقابلهقابلیتقابلیت ارتجاعیقابلیت استفادهقابلیت استماعقابلیت انعطافقابلیت پذیرشقابلیت تبدیل به پولقابلیت تمدیدقابلیت توافق و سازشقابلیت جذبقابلیت دیدنقابلیت سکنیقابلیت عرضه در بازارقابلیت نقل وانتقال مالکیت