بخار یا گاز معدهبخار یادمه مسموم کنندهبخار)بخارج پرتاب کردنبخارداربخاریبخاری تو دیواریبخاطربخاطر اوردنبخاطر خطورکردنبخاطر داشتنبخاطر سپردنبخانه برگشتنبخاک سپاریبخاک سپردنبختبخت ازماییبخت برگشتهبختکبختیاربخدابخدا سپردیمبخشبخش پهن وگردی که بچیزی اویخته یا پیش امده باشدبخش قسمتبخش کردنبخش یا ناحیه قلمرو کشیش کلیسابخشایشبخشایشگربخشایندگیبخششبخشش پذیربخشم اورندهبخشنامهبخشنامه کردنبخشندگیبخشندهبخشودگیبخشیبخشی از عضله یا مغزبخشی از غذابخشی از… را به خود اختصاص دادبخشیدنبخشیدنیبخصوصبخطر انداختنبخل ورزیدنبخوبخواب زمستانی رفتنبخوبی