young man

جمله های نمونه

1. A young man married is a man that’s marred.
[ترجمه گوگل]مرد جوان متاهل مردی است که آسیب دیده است
[ترجمه ترگمان]مرد جوانی ازدواج کرده، مردی است که به او لطمه خورده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A young man idle, an old man needy.
[ترجمه گوگل]یک جوان بیکار، یک پیرمرد نیازمند
[ترجمه ترگمان]یه مرد جوون تنبل، یه پیرمرد نیازمند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I would rather see a young man blush than turn pale.
[ترجمه گوگل]من ترجیح می دهم یک مرد جوان را ببینم که سرخ می شود تا اینکه رنگ پریده شود
[ترجمه ترگمان]من ترجیح می دهم که یک مرد جوان از این که رنگش پریده باشد سرخ شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Young man may die but old men must die.
[ترجمه گوگل]مرد جوان ممکن است بمیرد اما پیرمردها باید بمیرند
[ترجمه ترگمان]جوان ممکن است بمیرد، اما پیرمرد باید بمیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Don't jest with me, young man.
[ترجمه گوگل]با من شوخی نکن، مرد جوان
[ترجمه ترگمان]با من شوخی نکن، مرد جوان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The young man gave a clear proposition at the meeting.
[ترجمه گوگل]مرد جوان در جلسه پیشنهاد روشنی داد
[ترجمه ترگمان]مرد جوان در جلسه یک پیشنهاد روشن داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The judge did not jail the young man, but put him on probation for a year.
[ترجمه گوگل]قاضی این جوان را زندانی نکرد، بلکه او را به مدت یک سال تحت تعقیب قرار داد
[ترجمه ترگمان]قاضی زندان را ترک نکرد، اما یک سال او را آزاد گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The handsome young man excited affection in a girl.
[ترجمه گوگل]مرد جوان خوش تیپ محبت را در دختری برانگیخت
[ترجمه ترگمان]جوان خوش و خوش قیافه دوست دختر را به هیجان آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The young man went down well with his girlfriend's parents on his first visit.
[ترجمه گوگل]مرد جوان در اولین ملاقات با پدر و مادر دوست دخترش خوش گذشت
[ترجمه ترگمان]جوان در نخستین دیدارش با پدر و مادر دوست دخترش به خوبی پیش رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. On the way, a young man waved to me.
[ترجمه گوگل]در راه مرد جوانی برایم دست تکان داد
[ترجمه ترگمان]به هر حال یک مرد جوان برای من دست تکان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He is an eligible young man.
[ترجمه گوگل]او یک مرد جوان واجد شرایط است
[ترجمه ترگمان]جوان شایسته ای است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Don't bandy words with me, young man!
[ترجمه گوگل]با من حرف نزن، جوان!
[ترجمه ترگمان]مرد جوان، با من حرف نزن!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The young man has been accustomed to hard work.
[ترجمه گوگل]جوان به کار سخت عادت کرده است
[ترجمه ترگمان]جوان به کاره ای سخت عادت دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He was a very earnest young man.
[ترجمه گوگل]او یک جوان بسیار جدی بود
[ترجمه ترگمان]جوان بسیار جدی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• boy, male teenager
some people refer to a girl's boyfriend as her young man; an old-fashioned expression.

پیشنهاد کاربران

بپرس