4. You often lose out when you bet on horse races.
[ترجمه گوگل]وقتی روی مسابقات اسب سواری شرط بندی می کنید، اغلب شکست می خورید [ترجمه ترگمان]اغلب وقتی روی اسب روی اسب شرط می بندی، از دست می دهی [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. You bet your boots it's not my style.
[ترجمه گوگل]شما شرط می بندید که چکمه هایتان سبک من نیست [ترجمه ترگمان]شرط می بندم boots روش من نیست [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Fun and exciting, you bet, but is this the way to the Super Bowl?
[ترجمه گوگل]سرگرم کننده و هیجان انگیز است، شرط می بندید، اما آیا این راه رسیدن به سوپر بول است؟ [ترجمه ترگمان]خوب و هیجان انگیز است، اما آیا این راه برای بازی سوپر بول است؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. You bet your life she was.
[ترجمه گوگل]شما شرط می بندید که او زندگی شما بوده است [ترجمه ترگمان] تو سر زندگیت شرط می بندی که اون بوده [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. You bet him sixpence he could not eat a maggot and he promptly swallowed a live one and grabbed your tanner.
[ترجمه گوگل]شرط میبندید شش پنی برای او شرط میبندید که او نمیتوانست یک انگل را بخورد و بلافاصله یک انگل را قورت داد و دباغدهنده شما را گرفت [ترجمه ترگمان]تو شرط می بندی که من یک کرم پنیر می خورم و او به سرعت یک زندگی زنده را قورت داد و tanner را چنگ زد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Good painter, maybe. Good runner, good reader, you bet.
[ترجمه گوگل]نقاش خوب، شاید دونده خوب، خواننده خوب، شرط می بندید [ترجمه ترگمان]شاید نقاش خوبی باشد عضو خوب، خواننده خوب، شرط می بندی [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. You Bet Your Life, which has been screened on Channel was dropped due to poor ratings.
[ترجمه گوگل]You Bet Your Life، که در کانال نمایش داده شده است به دلیل رتبه بندی ضعیف حذف شد [ترجمه ترگمان]تو شرط می بندم زندگی تو که بر روی کانال مخفی شده بو [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. In 1988 you bet you would still be world champion in 2000.
[ترجمه گوگل]در سال 1988 شرط میبندید که همچنان قهرمان جهان در سال 2000 خواهید بود [ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۸۸ شما شرط می بندید که هنوز در سال ۲۰۰۰ قهرمان جهان خواهید بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Do I like movie? You bet your boots I do.
[ترجمه زهرا] تو فیلم دوست داری؟ بله قطعا
|
[ترجمه گوگل]آیا من فیلم را دوست دارم؟ شما شرط می بندید که چکمه هایتان را من انجام دهم [ترجمه ترگمان]فیلم دوست دارم؟ تو شرط می بندی که من دارم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. " You bet, " replied the man. 'she is expecting a cruise. "
[ترجمه گوگل]مرد پاسخ داد: "شما شرط می بندید " او منتظر یک سفر دریایی است " [ترجمه ترگمان]مرد جواب داد: شرط می بندم او انتظار یک سفر دریایی را دارد \" [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. You bet she could cook, She was just on it.
[ترجمه گوگل]شرط میبندید او میتوانست آشپزی کند، او فقط مشغول پختن غذا بود [ترجمه ترگمان]، شرط می بندم می تونست آشپزی کنه اون فقط روش کار می کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Anti-gambling laws aren't triggeredwhen you bet your kids an ice-cream cone that you'll bicycle home before them.
[ترجمه گوگل]قوانین ضد قمار زمانی اعمال نمیشوند که برای بچههایتان یک بستنی شرط میبندید که قبل از آنها با دوچرخه به خانه بروید [ترجمه ترگمان]قوانین مبارزه با قمار به شما توصیه نمی کنند که روی کودکان خود یک مخروط بستنی قیفی شرط ببندید تا در مقابل آن ها به خانه بروید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
انگلیسی به انگلیسی
• definitely, for sure, of course certainly!, for sure!
پیشنهاد کاربران
مثال؛ For instance, if someone asks if you want to join them for a party, you can respond with “You bet!” When a friend asks if you think they can succeed, you might say, “You bet, they’ve got what it takes!” ... [مشاهده متن کامل]
If someone asks if you’re sure about a decision, you can reply, “You bet, I’ve thought it through. ”
با کمال میل
معلومه که آره
Cirtainly
بله البته بله معلومه
بله، البته، حتما
مشکلی نداره _حتما
تایید غیر رسمی مثل اوهم، آره
حتما ، بدون شک ، مطمئن باش.
حتما، بدون شک
اشکالی نداره
صددرصد و البته ( در جواب سوال کسی ) Are you coming to the party ? You bet خواهش می کنم ( در جواب تشکر کسی ) Thanks for help. You bet
!You bet همون معنی آره رو میده
شک نکن
be sure
You bet: ( خودمونی ) زمانی استفاده میشه که بخوای حرف مخاطب رو تایید کنی و بگی که باهاش موافقی ) آره نکته: به جای yes میتونیم از you bet استفاده کنیم. Cambridge:👇👇👇👇👇 used to emphasize a statement or to mean 'certainly' ... [مشاهده متن کامل]
Eg: ‘Are you coming too?’ ‘You bet!’ تو هم میای؟ آره.
خواهش میکنم!
حتما؛قطعا همینطوره / البته که همینطوره
حتما
مطمئن باش
could you tell me more about your past please ? you bet dear! میشه از گذشته خودت بیشتر برام بگی؟ البته ( که میشه ) عزیزم، یا حتما عزیزم
( بله ) حتما! مطمئنا! مطمئن باشید! You will pick up Alice after school, won’t you?" "You bet. " ( شخص اول ) تو آلیس را بعد از مدرسه سوار میکنی می آوری، درسته? ( شخص دوم ) "حتما"