you bet


یقین داشته باش

بررسی کلمه

عبارت ( phrase )
• : تعریف: (informal) to be sure; of course.

- You bet I like her!
[ترجمه ریحانه شاه محمدی] یقین داشته باش ازش خوشم میاد
|
[ترجمه صبا] یقین داشته باش دوستش دارم.
|
[ترجمه ...] حتما از او خوشم می اید
|
[ترجمه گوگل] شرط میبندید که من او را دوست دارم!
[ترجمه ترگمان] شرط می بندی که من دوستش دارم!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. Which horse did you bet on?
[ترجمه گوگل]روی کدام اسب شرط بندی کردی؟
[ترجمه ترگمان]روی کدوم اسب شرط بستی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. You bet I won't.
[ترجمه Mhii] مطمئن باش این کارو نمیکنم!
|
[ترجمه گوگل]شما شرط می بندم که نخواهم کرد
[ترجمه ترگمان]شرط می بندم که این کارو نمی کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. You bet it is.
[ترجمه گوگل]شرط ببندید که هست
[ترجمه ترگمان] حتما همینطوره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. You often lose out when you bet on horse races.
[ترجمه گوگل]وقتی روی مسابقات اسب سواری شرط بندی می کنید، اغلب شکست می خورید
[ترجمه ترگمان]اغلب وقتی روی اسب روی اسب شرط می بندی، از دست می دهی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. You bet your boots it's not my style.
[ترجمه گوگل]شما شرط می بندید که چکمه هایتان سبک من نیست
[ترجمه ترگمان]شرط می بندم boots روش من نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Fun and exciting, you bet, but is this the way to the Super Bowl?
[ترجمه گوگل]سرگرم کننده و هیجان انگیز است، شرط می بندید، اما آیا این راه رسیدن به سوپر بول است؟
[ترجمه ترگمان]خوب و هیجان انگیز است، اما آیا این راه برای بازی سوپر بول است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. You bet your life she was.
[ترجمه گوگل]شما شرط می بندید که او زندگی شما بوده است
[ترجمه ترگمان] تو سر زندگیت شرط می بندی که اون بوده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. You bet him sixpence he could not eat a maggot and he promptly swallowed a live one and grabbed your tanner.
[ترجمه گوگل]شرط می‌بندید شش پنی برای او شرط می‌بندید که او نمی‌توانست یک انگل را بخورد و بلافاصله یک انگل را قورت داد و دباغ‌دهنده شما را گرفت
[ترجمه ترگمان]تو شرط می بندی که من یک کرم پنیر می خورم و او به سرعت یک زندگی زنده را قورت داد و tanner را چنگ زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Good painter, maybe. Good runner, good reader, you bet.
[ترجمه گوگل]نقاش خوب، شاید دونده خوب، خواننده خوب، شرط می بندید
[ترجمه ترگمان]شاید نقاش خوبی باشد عضو خوب، خواننده خوب، شرط می بندی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. You Bet Your Life, which has been screened on Channel was dropped due to poor ratings.
[ترجمه گوگل]You Bet Your Life، که در کانال نمایش داده شده است به دلیل رتبه بندی ضعیف حذف شد
[ترجمه ترگمان]تو شرط می بندم زندگی تو که بر روی کانال مخفی شده بو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. In 1988 you bet you would still be world champion in 2000.
[ترجمه گوگل]در سال 1988 شرط می‌بندید که همچنان قهرمان جهان در سال 2000 خواهید بود
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۸۸ شما شرط می بندید که هنوز در سال ۲۰۰۰ قهرمان جهان خواهید بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Do I like movie? You bet your boots I do.
[ترجمه زهرا] تو فیلم دوست داری؟ بله قطعا
|
[ترجمه گوگل]آیا من فیلم را دوست دارم؟ شما شرط می بندید که چکمه هایتان را من انجام دهم
[ترجمه ترگمان]فیلم دوست دارم؟ تو شرط می بندی که من دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. " You bet, " replied the man. 'she is expecting a cruise. "
[ترجمه گوگل]مرد پاسخ داد: "شما شرط می بندید " او منتظر یک سفر دریایی است "
[ترجمه ترگمان]مرد جواب داد: شرط می بندم او انتظار یک سفر دریایی را دارد \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. You bet she could cook, She was just on it.
[ترجمه گوگل]شرط می‌بندید او می‌توانست آشپزی کند، او فقط مشغول پختن غذا بود
[ترجمه ترگمان]، شرط می بندم می تونست آشپزی کنه اون فقط روش کار می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Anti-gambling laws aren't triggeredwhen you bet your kids an ice-cream cone that you'll bicycle home before them.
[ترجمه گوگل]قوانین ضد قمار زمانی اعمال نمی‌شوند که برای بچه‌هایتان یک بستنی شرط می‌بندید که قبل از آنها با دوچرخه به خانه بروید
[ترجمه ترگمان]قوانین مبارزه با قمار به شما توصیه نمی کنند که روی کودکان خود یک مخروط بستنی قیفی شرط ببندید تا در مقابل آن ها به خانه بروید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• definitely, for sure, of course
certainly!, for sure!

پیشنهاد کاربران

حتما همین طوره. صد درد صد
مثال؛
For instance, if someone asks if you want to join them for a party, you can respond with “You bet!”
When a friend asks if you think they can succeed, you might say, “You bet, they’ve got what it takes!”
...
[مشاهده متن کامل]

If someone asks if you’re sure about a decision, you can reply, “You bet, I’ve thought it through. ”

با کمال میل
معلومه که آره
Cirtainly
بله البته
بله معلومه
بله، البته، حتما
مشکلی نداره _حتما
تایید غیر رسمی مثل اوهم، آره
حتما ، بدون شک ، مطمئن باش.
حتما، بدون شک
اشکالی نداره
صددرصد و البته ( در جواب سوال کسی )
Are you coming to the party ? You bet
خواهش می کنم ( در جواب تشکر کسی )
Thanks for help. You bet
!You bet همون معنی آره رو میده
شک نکن
be sure
You bet:
( خودمونی ) زمانی استفاده میشه که بخوای حرف مخاطب رو تایید کنی و بگی که باهاش موافقی ) آره
نکته: به جای yes میتونیم از you bet استفاده کنیم.
Cambridge:👇👇👇👇👇
used to emphasize a statement or to mean 'certainly'
...
[مشاهده متن کامل]

Eg: ‘Are you coming too?’ ‘You bet!’
تو هم میای؟ آره.

خواهش میکنم!
حتما؛قطعا همینطوره / البته که همینطوره
حتما
مطمئن باش
could you tell me more about your past please ? you bet dear!
میشه از گذشته خودت بیشتر برام بگی؟ البته ( که میشه ) عزیزم، یا حتما عزیزم

( بله ) حتما! مطمئنا! مطمئن باشید! You will pick up Alice after school, won’t you?" "You bet. " ( شخص اول ) تو آلیس را بعد از مدرسه سوار میکنی می آوری، درسته? ( شخص دوم ) "حتما"
اعلام موافقت به انجام کاری
اختیار دارید! قابل شما رو نداره! ( عامیانه )
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٥)

بپرس