writing pad


دسته یادداشت، زیردستی، زیر مشقی

جمله های نمونه

1. Then he got pen and writing pad and sat at the table.
[ترجمه Sebastian] سپس قلم و زیردستی را برداشت و پشت میز نشست.
|
[ترجمه گوگل]سپس خودکار و صفحه تحریر گرفت و پشت میز نشست
[ترجمه ترگمان]سپس قلم و قلم برداشت و کنار میز نشست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. C : will you please give me a writing pad and bundle of envelopes?
[ترجمه گوگل]ج: لطفاً یک صفحه نوشتن و یک بسته پاکت نامه به من بدهید؟
[ترجمه ترگمان]ک - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She got up, fetched a writing pad and pen.
[ترجمه گوگل]او از جایش بلند شد، یک پد و خودکار آورد
[ترجمه ترگمان]برخاست و قلم و قلم را آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Would you please give me a writing pad and a bundle of envelopes?
[ترجمه گوگل]لطفاً یک پد تحریر و یک بسته پاکت نامه به من بدهید؟
[ترجمه ترگمان]لطفا یک تکه کاغذ و یک بسته نامه به من بدهید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. These frontline soldiers are cheap, disposable small fry attached to writing pads, booklets, and smart Post-it notes.
[ترجمه گوگل]این سربازان خط مقدم، ماهی های کوچک یکبار مصرف ارزان قیمت هستند که به پدهای نوشتن، کتابچه ها و یادداشت های هوشمند Post-it متصل می شوند
[ترجمه ترگمان]این سربازان خط مقدم ارزان و disposable کوچکی هستند که به نوشتن پدهای نوشتاری، کتابچه های پستی و پست الکترونیکی وصل می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He was about to call Bodie when he noticed a small white writing pad in the opened kitchen drawer.
[ترجمه گوگل]او می خواست با بادی تماس بگیرد که متوجه یک پد کوچک سفید رنگ در کشوی باز شده آشپزخانه شد
[ترجمه ترگمان]می خواست به Bodie زنگ بزند که چشمش به یک دفترچه یادداشت کوچک سفید افتاد که در کشوی آشپزخانه باز می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A small writing board spring clip at the top for holding papers or a writing pad.
[ترجمه گوگل]یک گیره فنری تخته تحریر کوچک در بالا برای نگهداری کاغذ یا یک پد تحریر
[ترجمه ترگمان]یک گیره فنر کوچک در بالای صفحه برای نگه داشتن کاغذها و یا یک یادداشت نوشتاری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He went over to his roll of bedding and drew out a writing pad.
[ترجمه گوگل]او به سمت رول تختخوابش رفت و یک پد نوشتن بیرون آورد
[ترجمه ترگمان]از رختخواب بیرون رفت و یک یادداشت کتبی بیرون آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Finally, unable to concentrate any longer(Sentence dictionary), she fell to doodling on the writing pad.
[ترجمه گوگل]در نهایت، که دیگر نمی‌توانست تمرکز کند (فرهنگ لغت جملات)، روی صفحه نوشتن دودل می‌کرد
[ترجمه ترگمان]در نهایت، او نتوانست بیش از این تمرکز کند (فرهنگ لغت جملات)، او در حالی که روی سکوی نویسندگی طراحی شده بود، افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Oh, yes. I need a package of air mail envelopes and a writing pad.
[ترجمه گوگل]آه بله به یک بسته پاکت نامه هوایی و یک پد تحریر نیاز دارم
[ترجمه ترگمان] اوه، آره یه بسته پست هوایی و یه کاغذ نوشتن میخوام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A small writing board with a spring clip at the top for holding papers or a writing pad.
[ترجمه گوگل]یک تخته تحریر کوچک با یک گیره فنری در بالا برای نگهداری کاغذ یا یک پد تحریر
[ترجمه ترگمان]یک صفحه نوشتاری کوچک با یک گیره فنر در بالای آن برای نگه داشتن کاغذها و یا یک یادداشت نوشتاری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• paper pad, note pad, block of papers connected (by glue or metal spiral) at one end so that individual pages can be used and than removed

پیشنهاد کاربران

بپرس