معنی: چیز جالبمعانی دیگر: (ندای حاکی از شگفتی یا لذت و غیره) اوه !، آه !، وای !، عالی، محشر، (ضبط صوت و غیره) معیوب شدن صدا، دش آوایی، امر، اسکاتلند فریاد حاکی از خوشحالی و تعجب وحیرت، موفق شدن
• : تعریف: (informal) used to express amazement, pleasure, enthusiasm, or the like. • مشابه: boy, goodness, gracious
- Wow! What a beauty!
[ترجمه زهرا] وای! چه زیبا
|
[ترجمه ترجمه مهدی] وای!چه جالب
|
[ترجمه گوگل] وای! چه زیبایی! [ترجمه ترگمان] ! وای چه زیبایی! [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
فعل گذرا ( transitive verb )حالات: wows, wowing, wowed
• : تعریف: (informal) to impress very favorably; astonish; amaze.
- We were wowed by her singing voice.
[ترجمه گوگل] صدای آواز او ما را شگفت زده کرد [ترجمه ترگمان] از صدای آواز او شگفت زده شدیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
اسم ( noun )
• : تعریف: a slow variation or distortion of the pitch of sound reproduced from a recording.
جمله های نمونه
1. I thought, "Wow, what a good idea".
[ترجمه یوسف نادری] با خودم فکر کردم، " وای، چه فکر خوبی".
|
[ترجمه گوگل]فکر کردم: "وای، چه ایده خوبی" [ترجمه ترگمان]فکر کردم \"واو، چه ایده خوبی\" [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Elton teamed up with Eric Clapton to wow thousands at a Wembley rock concert.
[ترجمه گوگل]التون با اریک کلاپتون همکاری کرد تا هزاران نفر را در کنسرت راک ومبلی شگفت زده کند [ترجمه ترگمان]التون جان با اریک Clapton به هزاران نفر در کنسرت راک اند رول ملحق شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Wow ! That car certainly goes fast ! !
[ترجمه گوگل]وای ! آن ماشین مطمئناً سریع می رود! ! [ترجمه ترگمان]! وای! اون ماشین حتما خیلی سریع میره! !! !! ! [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Wow, you're on a winning streak.
[ترجمه گوگل]وای، شما در یک برد پیروز هستید [ترجمه ترگمان]واو، تو روی خط برنده برنده شدی [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Wow! Did you make that cake? It looks delicious!
[ترجمه گوگل]وای! اون کیک رو درست کردی؟ به نظر خوشمزه میاد! [ترجمه ترگمان]! وای اون کیک رو درست کردی؟ ! خوش مزه به نظر میاد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Wow, you look like a million dollars.
[ترجمه گوگل]عجب یک میلیون دلاری به نظر میرسی [ترجمه ترگمان]واو، مثل یه میلیون دلار شدی [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Wow! That's totally awesome!
[ترجمه گوگل]وای! این کاملاً عالی است! [ترجمه ترگمان]! وای! !! !! !! !! !! !! !! !! ! [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The new play at the National Theatre's a wow.
[ترجمه گوگل]نمایش جدید در تئاتر ملی عجب [ترجمه ترگمان]نمایش جدید در تئاتر ملی a [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Don't worry. You'll be a wow.
[ترجمه گوگل]نگران نباشید تو عجبی میشی [ترجمه ترگمان]نگران نباش تو یک واو خواهی شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Wow! She is really well - built!
[ترجمه گوگل]وای! او واقعاً خوب ساخته شده است! [ترجمه ترگمان]! وای! اون واقعا خوب ساخته شده [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Wow! You've got the beach right on your doorstep !
[ترجمه گوگل]وای! شما ساحل را درست در آستانه خانه خود دارید! [ترجمه ترگمان]! وای! تو ساحل رو درست جلوی در گرفتی [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Wow! This scenery really knocks me out.
[ترجمه گوگل]وای! این مناظر واقعاً من را ناامید می کند [ترجمه ترگمان]! وای این مناظر واقعا منو بی هوش میکنه [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Hey wow, man! Where d'you get those boots?
[ترجمه گوگل]هی وای مرد! آن چکمه ها را از کجا می آوری؟ [ترجمه ترگمان]! هی وای پسر اون چکمه ها رو از کجا گیر آوردی؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Wow! Those cakes sold out fast.
[ترجمه گوگل]وای! آن کیک ها به سرعت فروخته شدند [ترجمه ترگمان]! وای اون کیک خیلی سریع فروخته شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
چیز جالب (اسم)
wow
کلمات اختصاری
عبارت کامل: World Of Warcraft موضوع: کامپیوتر دنیای وارکرافت یا به اختصار WoW، یک بازی سبک خیال پردازی از سری وارکرافت که توسط بلیزارد انترتینمنت ساخته شده و در سال 2004 توسط شرکت بلیزارد انترتینمنت برای رایانه منتشر شده است.
این بازی چهارمین سری از مجموعه بازی وارکرافت می باشد، که اولین بازی از این سری با عنوان وارکرافت: ارک ها و انسان ها در سال 1994 منتشر شده است.
تخصصی
[برق و الکترونیک] زوزه لرزش بسامد - پایین . اگر سوراخ صفحه گرامافون درست در مرکز آن نباشد ،این لرزش یکبار در هر دور گردش ایجاد می شود . [سینما] واو
انگلیسی به انگلیسی
• distorted sound; great success (slang); barking, howling (slang) excite; impress; bark, howl (slang) cry of enthusiasm, cry of amazement, cry of surprise you say `wow' when you are impressed or pleased by something; an informal word. if something wows people, it impresses them because it is so good; an informal word.
پیشنهاد کاربران
( به عنوان فعل ) : شگفت زده کردن، متعجب ساختن
شگفت زده شدن، ذوق کردن، په زیبا و . . .
سبحان الله پشمام پرام وای
Wow مخفف world of warcraft دنیای وارکرافت هم میشه
چه زیبا
1. ضبط لرزش آهسته گام در تجهیزات ضبط یا بازتولید صدا ناشی از سرعت ناهموار صفحه گردان یا نوار 2. لهجه اسکاتلندی و انگلیسی شمالی 3. زوزه، ناله، پارس کردن، ناله کردن، یا میو 4. waiting on weather: used esp in the oil industry ... [مشاهده متن کامل]
waiting on weather مخفف ( مهندسی استخراج: توسعه میدانی، عملیات ) WOW زمانی استفاده می شود که یک عملیات به دلیل آب و هوای بد متوقف شود یا به تاخیر بیفتد
شگفتا
Wow thanks mom معنی :وای مرسی مامان
برای مثال wow thanks mom معنی :وای مرسی مامان
چه رویایی چه زیبا قشنگ و زیبا
تحت تأثیر قرار دادن
انگشت به دهان ماندن ( بیشتر واژه آوایی است ) حیرت زده شدن - شفت زده و بسیار متعجب شدن ذوق از سر خوشحالی فراوان
فوق العادست!! سوپررایز
چه جالب!!! Please rate me Thank you 😘😘😘😘
بنام خدا با سلام ، یعنی به به. how good نیز به همین معنی هست. با تشکر.
ذوق کردن، ذوق زده شدن
سبب شدن که کسی از تعجب و شگفتی دهانش باز بماند ( صدای "واو" دربیاورد )
