woodsman

/ˈwʊdzmæn//ˈwʊdzmən/

معنی: جنگل بان، چوب بر
معانی دیگر: (آدم) جنگلی، جنگل زی، ساکن جنگل، شکارچی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: woodsmen
• : تعریف: a man who lives or works in the woods or is skilled at woodcraft.

جمله های نمونه

1. A woodsman and his family dwelt in the middle of the forest.
[ترجمه محمدرضا شریفی] یک مرد جنگلی و خانواده اش در وسط جنگل زندگی می کردند
|
[ترجمه گوگل]یک جنگل‌کار و خانواده‌اش در وسط جنگل زندگی می‌کردند
[ترجمه ترگمان]مردی بزرگ و قوی هیکل در وسط جنگل سکونت داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The door opened and out came a woodsman.
[ترجمه گوگل]در باز شد و مرد جنگلی بیرون آمد
[ترجمه ترگمان]در باز شد و بیرون آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Martin went to the woodsman for a round. There days later he came back without arzer.
[ترجمه گوگل]مارتین برای دور زدن نزد جنگل‌بان رفت آنجا روزها بعد او بدون ارزر برگشت
[ترجمه ترگمان]مارتین به طرف جنگل بان رفت و دور شد چند روز بعد بدون arzer برگشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. All at once the woodsman said, Why do I hear a cricket?
[ترجمه گوگل]یکدفعه جنگل‌کار گفت: چرا صدای جیرجیرک می‌شنوم؟
[ترجمه ترگمان]ناگهان جنگل بان گفت: چرا من صدای جیر جیر می شنوم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A tall, brawny woodsman stood leaning against a tree whichupon the bank of the river.
[ترجمه گوگل]یک جنگل‌بان قد بلند و تنومند به درختی تکیه داده بود که در ساحل رودخانه قرار داشت
[ترجمه ترگمان]جنگل بان بلند قد بلندی ایستاده بود و به درختی تکیه داده بود که در ساحل رودخانه قرار داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The Maine woodsman sits on a stump whose rings number centuries of growth.
[ترجمه گوگل]مرد جنگلی مین روی کنده ای نشسته است که حلقه های آن قرن ها رشد کرده است
[ترجمه ترگمان]جنگل بان مین به روی یک تنه درختی می نشیند که rings چند قرن رشد داشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A woodsman was walking down Fifth Street in New York City with a friend.
[ترجمه گوگل]مردی جنگلی با یکی از دوستانش در خیابان پنجم شهر نیویورک قدم می زد
[ترجمه ترگمان]جنگل بان با دوستی در خیابان پنجم نیویورک قدم می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. One day he spied an old woodsman laden with rich furs.
[ترجمه گوگل]یک روز او پیرمرد جنگلی را جاسوسی کرد که با خزهای غنی پر شده بود
[ترجمه ترگمان]یک روز چشمش به پیرمردی افتاد که از پوست خز پوشیده شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Just a local woodsman here to warn you.
[ترجمه گوگل]فقط یک جنگل‌بان محلی اینجاست که به شما هشدار دهد
[ترجمه ترگمان]فقط یه جاسوس محلی اینجاست که بهت هشدار بده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The woodsman carried the firewood down the hill.
[ترجمه گوگل]هیزم‌فروش هیزم‌ها را به پایین تپه برد
[ترجمه ترگمان]جنگل بان هیزم ها را در میان تپه حمل کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Where the hell did woodsman come from?
[ترجمه گوگل]جنگل‌بان از کجا آمد؟
[ترجمه ترگمان]اون از کدوم جهنمی اومده؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. His admiration of the woodsman returned.
[ترجمه گوگل]تحسین او از مرد جنگلی برگشت
[ترجمه ترگمان]حس تحسین و تحسین نسبت به آن مرد غریب بازگشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The furious woodsman lay low for a few days, waiting for his chance.
[ترجمه گوگل]جنگل‌دار خشمگین چند روزی دراز کشیده بود و منتظر فرصتش بود
[ترجمه ترگمان]جنگل بان خشمگین مدت کوتاهی دراز کشید و منتظر فرصت ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The woodsman explained that he served an ancient wood sprite.
[ترجمه گوگل]مرد جنگلی توضیح داد که او یک جن چوبی باستانی را خدمت کرده است
[ترجمه ترگمان]آراگون توضیح داد که او به یک جن چوبی قدیمی خدمت کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

جنگل بان (اسم)
ranger, forester, woodman, woodsman

چوب بر (اسم)
woodsman, logger, lumberjack

انگلیسی به انگلیسی

• forest dweller, hunter in forest, seller of wood

پیشنهاد کاربران

بپرس