• : تعریف: a man who lives or works in the woods or is skilled at woodcraft.
جمله های نمونه
1. A woodsman and his family dwelt in the middle of the forest.
[ترجمه محمدرضا شریفی] یک مرد جنگلی و خانواده اش در وسط جنگل زندگی می کردند
|
[ترجمه گوگل]یک جنگلکار و خانوادهاش در وسط جنگل زندگی میکردند [ترجمه ترگمان]مردی بزرگ و قوی هیکل در وسط جنگل سکونت داشت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The door opened and out came a woodsman.
[ترجمه گوگل]در باز شد و مرد جنگلی بیرون آمد [ترجمه ترگمان]در باز شد و بیرون آمد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Martin went to the woodsman for a round. There days later he came back without arzer.
[ترجمه گوگل]مارتین برای دور زدن نزد جنگلبان رفت آنجا روزها بعد او بدون ارزر برگشت [ترجمه ترگمان]مارتین به طرف جنگل بان رفت و دور شد چند روز بعد بدون arzer برگشت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. All at once the woodsman said, Why do I hear a cricket?
[ترجمه گوگل]یکدفعه جنگلکار گفت: چرا صدای جیرجیرک میشنوم؟ [ترجمه ترگمان]ناگهان جنگل بان گفت: چرا من صدای جیر جیر می شنوم؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. A tall, brawny woodsman stood leaning against a tree whichupon the bank of the river.
[ترجمه گوگل]یک جنگلبان قد بلند و تنومند به درختی تکیه داده بود که در ساحل رودخانه قرار داشت [ترجمه ترگمان]جنگل بان بلند قد بلندی ایستاده بود و به درختی تکیه داده بود که در ساحل رودخانه قرار داشت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The Maine woodsman sits on a stump whose rings number centuries of growth.
[ترجمه گوگل]مرد جنگلی مین روی کنده ای نشسته است که حلقه های آن قرن ها رشد کرده است [ترجمه ترگمان]جنگل بان مین به روی یک تنه درختی می نشیند که rings چند قرن رشد داشته است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. A woodsman was walking down Fifth Street in New York City with a friend.
[ترجمه گوگل]مردی جنگلی با یکی از دوستانش در خیابان پنجم شهر نیویورک قدم می زد [ترجمه ترگمان]جنگل بان با دوستی در خیابان پنجم نیویورک قدم می زد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. One day he spied an old woodsman laden with rich furs.
[ترجمه گوگل]یک روز او پیرمرد جنگلی را جاسوسی کرد که با خزهای غنی پر شده بود [ترجمه ترگمان]یک روز چشمش به پیرمردی افتاد که از پوست خز پوشیده شده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Just a local woodsman here to warn you.
[ترجمه گوگل]فقط یک جنگلبان محلی اینجاست که به شما هشدار دهد [ترجمه ترگمان]فقط یه جاسوس محلی اینجاست که بهت هشدار بده [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The woodsman carried the firewood down the hill.
[ترجمه گوگل]هیزمفروش هیزمها را به پایین تپه برد [ترجمه ترگمان]جنگل بان هیزم ها را در میان تپه حمل کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Where the hell did woodsman come from?
[ترجمه گوگل]جنگلبان از کجا آمد؟ [ترجمه ترگمان]اون از کدوم جهنمی اومده؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. His admiration of the woodsman returned.
[ترجمه گوگل]تحسین او از مرد جنگلی برگشت [ترجمه ترگمان]حس تحسین و تحسین نسبت به آن مرد غریب بازگشت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The furious woodsman lay low for a few days, waiting for his chance.
[ترجمه گوگل]جنگلدار خشمگین چند روزی دراز کشیده بود و منتظر فرصتش بود [ترجمه ترگمان]جنگل بان خشمگین مدت کوتاهی دراز کشید و منتظر فرصت ماند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The woodsman explained that he served an ancient wood sprite.
[ترجمه گوگل]مرد جنگلی توضیح داد که او یک جن چوبی باستانی را خدمت کرده است [ترجمه ترگمان]آراگون توضیح داد که او به یک جن چوبی قدیمی خدمت کرده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
جنگل بان (اسم)
ranger, forester, woodman, woodsman
چوب بر (اسم)
woodsman, logger, lumberjack
انگلیسی به انگلیسی
• forest dweller, hunter in forest, seller of wood