💢 دوستان کلمات زیر همگی مترادف هم هستند:
🔘 Abolishment🔘 Abrogation🔘 Annulment🔘 Cancellation🔘 Destruction🔘 Dissolution🔘 Elimination🔘 Eradication🔘 Nullification
... [مشاهده متن کامل]
🔘 Overthrow
🔘 Repeal
🔘 Revocation
🔘 Termination
🔘 Withdrawal
🔘 Abolition
✅ Definition:
👉 The act of formally ending or abolishing something, especially a law, practice, or institution.
در حوزه درمان اختلالات مرتبط با مصرف مواد مخدر کاربرد دارد و به علائم ناشی از ترک مصرف مواد مخدر اتلاق می گردد.
در مواردی به جزء ترک اعتیاد به معنی بازپسگیری به عنوان مثال زمانی که مقاله ای به مجلات علمی ارسال می گردد این گزینه برای نویسنده وجود دارد که امکان باز پس گیری مقاله وجود داشته باشد و از این اصطلاح استفاده می شود.
... [مشاهده متن کامل] Withdrawal در پزشکی:
علائم ناشی از قطع یا کاهش دوز انواع دارو ها و مواد تفریحی
"withdrawal" به معنی "برداشت" یا "خروج" است و به عملی اشاره دارد که در آن مواد ( مانند نفت یا گاز ) از مخزن استخراج می شوند. به عبارت دیگر، "withdrawal" به فرآیند کاهش حجم یا برداشت از یک منبع اشاره دارد.
Withdrawal refers to the physical and mental symptoms that occur after stopping or reducing intake of a drug that one has become dependent on. It symbolizes the struggle and discomfort faced when trying to break free from addiction.
... [مشاهده متن کامل]
✍️ترک یکباره اعتیاد
✍️✍️ "Withdrawal " به علائم جسمی و روانی اشاره دارد که پس از قطع یا کاهش مصرف دارویی که به آن وابستگی وجود دارد، رخ می دهد.
✍️✍️✍️ این اصطلاح نماد مبارزه و ناراحتی است که هنگام تلاش برای رهایی از اعتیاد تجربه می شود.
👇مثال؛
He experienced severe withdrawal symptoms after quitting heroin.
Withdrawal from alcohol can be life - threatening without medical supervision.
The clinic offers support for those going through drug withdrawal.
👈مترادف: Detoxification, abstinence, cessation
👈متضاد: Continued use, addiction, dependence
در صنعت بیمه به معنای " برداشت از محل اندوخته بیمه نامه زندگی" است.
عقب نشینی
در پزشکی و اصطلاحات پزشکی به معنی تخلیه است
مثلا withdrawal of urine
عقب نشینی کردن ( نظامی )
صرف نظر کردن
برداشتن پول از حساب
علائم قطع مصرف ماده اعتیاد آور ( خماری )
[حقوق]رجوع
Withdrwal slip
فیش برداشت بانکی
دامپزشکی و علوم دامی
قطع یا حذف ( مثلا در ترشح یک هورمون ) ، برداشتن یا خارج کردن یا قطع ( مثلا CIDR )
He was suffering of the alcohol withdrawal
[پزشکی] محرومیت، ترک، کناره گیری، پس زدگی،
مثلاً Alcohol Withdrawal : ( علائم ) محرومیت الکل، ( علائم ) ترک الکل
به عوارض و افسردگی ناشی از مواد مخدر اشاره داره
گوشه نشینی - عزلت - گوشه گیری - کناره گیری - انزوا
در arthrocentesis به معنای کشیدن مایعات مفصل
ترک - زدن چیزی - از شیرگرفتن - محرومیت از چیزی
Not wanting to participate ( n )
استحصال
پس نِشینی - پس رَوی
NATO: This is not a real withdrawal of Russian forces
( سازمان ) ناتو: این یک عقب نشینی/پس رویِ واقعی از ( سمتِ ) نیروهای روسی نیست.
a simultaneous withdrawal from the classroom experience
به معنای کناره گیری
withdrawal symptoms علایم محرومیت
دوری گزینی - انزوا طلبی
طبیعی. مثلا در اصطلاح تخصص روش طبیعی ( پیشگیری از بارداری )
withdrawal method
به معنای removal , move away یا حذف , انصراف
withdrawal ( علوم نظامی )
واژه مصوب: عقب نشینی
تعریف: نوعی عملیات پدافندی که در آن نیروی درگیر با دشمن از ادامۀ درگیری پرهیز می کند و از دشمن فاصله می گیرد
حذف کردن یا پایان دادن ( مثلا تحریم ها, امتیازات و یا کمک ها )
withdrawal of government aid
ترک
از واژگان تخصصی سازمان استاندارد میباشد. به معنای ابطال
شانه خالی کردن از زیرکار
اسم است به معنای انصراف ( مثلا از مسابقه یا رقابت )
ترک ( مواد اعتیاد آور )
باید ببینیم توی چه جمله ای استفاده میشه
اگر در مورد حساب بانکی بود خوب معنی برداشت پول رو میده
اگه در مورد یه جمع یا یه گروه بود یا به طور کلی مجموع چند جامعه مثل اتحادیه اروپا بود خوب میشه خروج از اون مجموعه
... [مشاهده متن کامل]
اگر در مورد مواد مخدر بود خوب به خماری اون اشاره داره
و اگر در مورد استرس و این چیزا بود معنی گوشه گیری میده
The withdrawal agreement
توافقنامۀ خروج ( مثلا برای خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا )
( . n )
A period during which somebody feels sick because they have stopped taking a drug or other substance that they are
: addicted to
دوره ناخوشی پس از ترک مصرف مواد مخدر
﴿Inter 2 ، درس ۸، کانون زبان ایران﴾
دوره ناخوشی پس از ترک مواد مخدر
قطع ناگهانی دارو، علائمی که در اثر قطع ناگهانی دارو رخ میدهد.
[بانکداری، حسابداری، امور مالی] برداشت، برداشت از حساب، از حساب برداشت کردن، برداشتن
کناره گیری
( n. )
A period during which somebody feels sick because they have stopped taking a drug or other substance that they are
: addicted to
دوره ناخوشی پس از ترک مصرف دارو یا مواد مخدر
خماری
در بازار فارکس به مفهوم برداشت پول از حساب می باشد
پس گرفتن
خروج ، استخراج
برداشت از حساب
برداشت پول
جدا از
گوشه گیرانه
خماری
دوره زمانی و احساسی که شخص پس از ترک چیزی که بهش اعتیاد داشته پیدا میکنه
برداشت ( از منابع آب )
علایم ترک ( مواد و دارو )
رجوع
اعتیادآور
صرف نظر کردن، پس گرفتن
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٥٤)