[ترجمه گوگل]او با انتقام دست به کار شد [ترجمه ترگمان] اون با یه انتقام کار کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. He's been working with a vengeance over the past few weeks to make up for lost time.
[ترجمه مریم سالک زمانی] چند هفته ای می شود که با تمام وجود کار می کند تا جبران مافات کند.
|
[ترجمه گوگل]او در چند هفته گذشته با انتقام جویی کار کرده است تا زمان از دست رفته را جبران کند [ترجمه ترگمان]او در این چند هفته اخیر با یک انتقام کار می کرده تا زمان از دست رفته را جبران کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. After two days the infection came back with a vengeance.
[ترجمه مریم سالک زمانی] عفونت دو روز بعد دوباره با شدت بیشتر ی بروز کرد.
|
[ترجمه گوگل]بعد از دو روز عفونت با انتقام برگشت [ترجمه ترگمان]بعد از دو روز، عفونت دوباره برگشت و انتقامش را گرفت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The rain came down with a vengeance.
[ترجمه گوگل]باران با انتقام بارید [ترجمه ترگمان]باران به شدت می بارید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. After a poor season last year, he's back with a vengeance.
[ترجمه گوگل]پس از یک فصل ضعیف در سال گذشته، او با انتقام بازگشته است [ترجمه ترگمان]بعد از یک فصل فقیر، اون با یه انتقام برگشت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Davis began incorporating funk, rock and electric instrumentation with a vengeance.
[ترجمه گوگل]دیویس شروع به ترکیب فانک، راک و سازهای الکتریکی با انتقام گرفت [ترجمه ترگمان]دیویس با شروع دوباره شروع به نفس کشیدن کرد و شروع به نفس کشیدن کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Not surprisingly, she returned with a vengeance last year, winning her second world 400m title in Seville.
[ترجمه گوگل]جای تعجب نیست که او سال گذشته با انتقام بازگشت و دومین عنوان جهانی خود را در دوی 400 متر در سویا به دست آورد [ترجمه ترگمان]او در سال گذشته با یک انتقام بازگشت و دومین عنوان قهرمانی جهان در سویل را به دست آورد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه گوگل]ای کاش بتوانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید! [ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید! [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Hit the free-agent market with a vengeance.
[ترجمه گوگل]با یک انتقام به بازار ماموران آزاد بروید [ترجمه ترگمان] با یه انتقام فروش به بازار آزاد بزن [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Mark was now speaking out with a vengeance.
[ترجمه گوگل]مارک اکنون با انتقام صحبت می کرد [ترجمه ترگمان]مارک داشت با یه انتقام حرف می زد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. This is indeed conditioning training-behavior modification with a vengeance.
[ترجمه گوگل]این در واقع اصلاح رفتار آموزشی را با یک انتقام شرطی می کند [ترجمه ترگمان]این در واقع اصلاح رفتار - رفتار با یک انتقام است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Luckily, the Dow rebounded with a vengeance, enjoying record trading Tuesday.
[ترجمه گوگل]خوشبختانه، داو با انتقامجویانه بازگشت و از معاملات رکورد روز سهشنبه لذت برد [ترجمه ترگمان]خوشبختانه داو داو با یک انتقام باز شد و از تجارت بی سابقه روز سه شنبه لذت برد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
انگلیسی به انگلیسی
• furiously, angrily; more intensely, with great strength
پیشنهاد کاربران
با تمام نیرو بدجوری مثلِ چی با شدت بی امان
قوی تر از قبل breaking bad season 1 episode 1: I am back with a vengeance.