wise guy

/ˈwaɪzˈɡaɪ//waɪzɡaɪ/

معنی: مردرند، ادمی که خود را دانا پندارد، نادان دانانما
معانی دیگر: پرمدعا، فضل فروش، مدعی همه ی فنون، عاقل نما، متظاهر به عقل و دانش

جمله های نمونه

1. OK, wise guy, what do we do now?
[ترجمه مریم حسینی] خیلی خب، عقل کل، حالا چیکار کنیم؟
|
[ترجمه ایتاگرام] اوکی، وایس گای، وات دو وی دو نو؟
|
[ترجمه گوگل]باشه پسر عاقل حالا چیکار کنیم؟
[ترجمه ترگمان]خیلی خب، آدم عاقل، حالا چیکار کنیم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Okay, wise guy, if you're so damned smart, you can tell everyone how it's done!
[ترجمه گوگل]باشه، پسر عاقل، اگر اینقدر باهوشی، می‌توانی به همه بگوئید که چگونه این کار را انجام می‌دهد!
[ترجمه ترگمان]بسیار خوب، آدم عاقل، اگر این قدر باهوش هستید، می توانید به همه بگویید که این کار چگونه انجام شده است!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. OK, wise guy, shut up and listen!
[ترجمه گوگل]باشه، پسر عاقل، ساکت شو و گوش کن!
[ترجمه ترگمان]! خیلی خب، آدم عاقل، خفه شو و گوش کن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. All right wise guy, I don't need to hear any more jokes out of you!
[ترجمه گوگل]بسیار خوب پسر عاقل، من دیگر نیازی به شنیدن جوک از شما ندارم!
[ترجمه ترگمان]خیلی خب، آدم عاقل، من دیگه نیازی به این شوخی ندارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Which just leaves De Niro, whose charismatic wise guy routine is disappointingly adequate and no more.
[ترجمه گوگل]که فقط دنیرو را ترک می کند، که روال مرد عاقل کاریزماتیکش به طرز ناامیدکننده ای کافی است و دیگر هیچ
[ترجمه ترگمان]که به تازگی \" \"دنیرو\" را ترک می کند \" دنیرو \" که فرد خردمند charismatic آن به طور ناامیدانه کافی است و نه بیشتر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. But you better deliver the goods, wise guy.
[ترجمه گوگل]اما شما بهتر است کالا را تحویل دهید، پسر عاقل
[ترجمه ترگمان] اما بهتره کالاها رو تحویل بدی، آدم عاقل
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. How can I cheat a wise guy like you?
[ترجمه گوگل]چگونه می توانم مرد عاقلی مثل شما را فریب دهم؟
[ترجمه ترگمان]چطور میتونم یه آدم عاقل مثل تو رو گول بزنم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Look, wise guy. Leave or I'll call the cops.
[ترجمه گوگل]ببین پسر عاقل برو وگرنه به پلیس زنگ میزنم
[ترجمه ترگمان]ببین، آدم عاقل برو وگرنه زنگ می زنم به پلیس
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. And who was the wise guy that insisted on practicing?
[ترجمه گوگل]و چه کسی عاقل بود که اصرار به تمرین داشت؟
[ترجمه ترگمان]و اون آدم عاقل که اصرار داشت تمرین کنه کیه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Bill is a wise guy and displeases others by what he says.
[ترجمه گوگل]بیل آدم عاقلی است و با حرف هایش دیگران را ناراضی می کند
[ترجمه ترگمان]بیل آدم عاقلی است و دیگران را ناراحت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Who's the wise guy that took my lunch box?
[ترجمه گوگل]آن مرد عاقلی که جعبه ناهار مرا گرفت کیست؟
[ترجمه ترگمان]اون کیه که جعبه ناهارم رو ازم گرفت؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He had been such a wise guy that all of us felt he deserved his punishment.
[ترجمه گوگل]او آنقدر مرد عاقل بود که همه ما احساس می کردیم او مستحق مجازاتش است
[ترجمه ترگمان]او آنقدر عاقل بود که همه ما احساس می کردیم لیاقت تنبیه او را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. But to be honest, I like to see a little bit of a wise guy in my coaches.
[ترجمه گوگل]اما صادقانه بگویم، من دوست دارم در مربیانم یک آدم عاقل ببینم
[ترجمه ترگمان]اما اگه بخوام صادق باشم، دوست دارم یه خورده از یه آدم عاقل تو coaches ببینم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Tom's all right, I guess, but sometimes he's such a wise guy.
[ترجمه گوگل]حدس می‌زنم تام خوب است، اما گاهی اوقات او مرد عاقلی است
[ترجمه ترگمان]گمان می کنم حق با تام باشد، اما بعضی وقت ها آدم عاقلی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مردرند (اسم)
con artist, wise guy

ادمی که خود را دانا پندارد (اسم)
wise guy

نادان دانانما (اسم)
wise guy

انگلیسی به انگلیسی

• witty person, wisecracker

پیشنهاد کاربران

=wise ass= smart ass=smart aleck=wise guy
همشون به معنیه عقل کل هس ولی wise ass و smart ass بی ادبتره
wise guy ( n ) =a person who speaks or behaves as if they know more than other people, e. g. OK, wise guy, what do we do now. =a member of the Mafia
wise guy
۱. عقل کل. علامه دهر
۲ متلک گو
US
a member of the Mafia
در امریکا/ عضو مافیا
"he was the boss of the biggest crime family in the country—300 wise guys"
واژه ی مورد نظر در تداول عام جامعه ی آمریکای معاصر به معنی "گانگستر" و به طور اخص به معنی اعضای گروه های "مافیا" می باشد.
( دیدن فیلم های مارتین اسکورسیزی از قبیل "Good Fellas" و . . . توصیه می شود )
بچه زرنگ
نادان عاقل نما
عقل کل ( با دید تمسخر )
آدم خوشمزه ، خوشمزه بازی درآوردن

بپرس