wilderness

/ˈwɪldərnəs//ˈwɪldənəs/

معنی: صحرا، بیابان، سرزمیننامسکون و رام نشده
معانی دیگر: برهوت، بادیه، هرز زمین، سرزمین بایر، بیدا، طبیعت دست نخورده، سرزمین وحوش، پهنه، گستره، دور افتاده، خراب آباد، خرابات، توده ی عظیم

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: an uncultivated and generally uninhabited region in its natural state.
مشابه: waste, wild

- Not all bears live in the wilderness; many actually live in populated areas.
[ترجمه گوگل] همه خرس ها در بیابان زندگی نمی کنند بسیاری در واقع در مناطق پرجمعیت زندگی می کنند
[ترجمه ترگمان] همه خرس ها در بیابان زندگی نمی کنند؛ بسیاری از آن ها در واقع در مناطق پرجمعیت زندگی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- They hope to preserve this pristine wilderness.
[ترجمه گوگل] آنها امیدوارند که این بیابان بکر را حفظ کنند
[ترجمه ترگمان] آن ها امیدوارند که این طبیعت بکر دست نخورده را حفظ کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: a large and mostly empty tract, as of desert or ocean.

- They became lost in the wilderness of the desert.
[ترجمه شهرام] آنها در طبیعت بکرکویر گم شدند.
|
[ترجمه گوگل] در بیابان بیابان گم شدند
[ترجمه ترگمان] آن ها در بیابان بیابان گم شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(3) تعریف: a large and confusing array or collection.

- a wilderness of unanswered questions
[ترجمه گوگل] بیابانی از سوالات بی پاسخ
[ترجمه ترگمان] کوهی از سوالات بی پاسخ
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. there is nothing but wilderness between here and the next town
بین اینجا و شهر بعدی چیزی جز صحرای برهوت وجود ندارد.

2. a voice crying in the wilderness . . .
صدایی که در بیابان اعلام می کرد. . .

3. for forty days he wandered in the wilderness
او چهل روز در بیابان سرگردان بود.

4. Without a friend, the world is wilderness.
[ترجمه گوگل]بدون دوست، دنیا بیابان است
[ترجمه ترگمان]بدون دوست، دنیا بیابانی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Without a friend the world is a wilderness.
[ترجمه حامد بیدل] بدون دوست، دنیا برهوته
|
[ترجمه گوگل]بدون دوست دنیا بیابان است
[ترجمه ترگمان]بدون دوست، دنیا بیابانی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. One thorn of experience is worth a whole wilderness of warning.
[ترجمه learner] یه خار ( سرسوزن ) تجربه ازرزش یه صحرا ( یه عالم ) تجربه بیشتره
|
[ترجمه learner] یه خار ( سرسوزن ) تجربه ارزش یه صحرا ( یه عالم ) هشدار و اخطار را داره
|
[ترجمه گوگل]یک خار تجربه ارزش یک هشدار کامل را دارد
[ترجمه ترگمان]یک خار از تجربه ارزش یک بیابان هشدار را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The garden is turning into a wilderness.
[ترجمه گوگل]باغ در حال تبدیل شدن به بیابان است
[ترجمه ترگمان] باغ داره تبدیل به یه طبیعت بکر میشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The wilderness campsite had its own peculiar enchantment.
[ترجمه گوگل]اردوگاه بیابان افسون خاص خود را داشت
[ترجمه ترگمان]این اردوگاه بکر سحر و جادو خاصی داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The area has reverted back to a wilderness.
[ترجمه گوگل]این منطقه دوباره به یک بیابان تبدیل شده است
[ترجمه ترگمان]این منطقه به یک بیابان برگشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The Antarctic is the world's last great wilderness.
[ترجمه گوگل]قطب جنوب آخرین بیابان بزرگ جهان است
[ترجمه ترگمان]قطب جنوب آخرین بیابان بزرگ دنیا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. She drove the herd of cattle through the wilderness.
[ترجمه گوگل]او گله گاوها را از میان بیابان راند
[ترجمه ترگمان]گله گله را از طبیعت دور می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Their garden is a wilderness of grass and weeds.
[ترجمه گوگل]باغ آنها بیابانی از علف و علف های هرز است
[ترجمه ترگمان]باغ آن ها بیابانی از علف و علف است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. We were hopelessly lost in the wilderness.
[ترجمه حامد بیدل] ما ناامیدانه در برهوت ( جای دست نخورده؛ جایی که آدم پا نگذاشته ) گم شدیم
|
[ترجمه گوگل]ما ناامیدانه در بیابان گم شده بودیم
[ترجمه ترگمان]ما ناامیدانه در بیابان گم شدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. His wilderness years in the 1990s were spent in North America.
[ترجمه گوگل]سال های بیابان او در دهه 1990 در آمریکای شمالی سپری شد
[ترجمه ترگمان]wilderness سال های دهه ۹۰ میلادی در آمریکای شمالی سپری شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Roads punched out of the wilderness by massive bulldozers.
[ترجمه گوگل]جاده ها توسط بولدوزرهای عظیم از بیابان خارج شده اند
[ترجمه ترگمان]جاده ها با bulldozers بزرگ از طبیعت وحشی بیرون اومدن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. Being lost in the wilderness for a week was an ordeal for me.
[ترجمه گوگل]گم شدن در بیابان برای یک هفته برای من یک مصیبت بود
[ترجمه ترگمان]برای من یک هفته بود که در بیابان گم شدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

صحرا (اسم)
desert, field, champaign, wilderness, wild land

بیابان (اسم)
desert, champ, wilderness, wild land

سرزمین نامسکون و رام نشده (اسم)
wilderness

تخصصی

[زمین شناسی] آشکوب آمریکای شمالی: اردوویسین میانی (بالای پورترفیلد، زیر بارنولد). -
طبیعت بکر، پهنه وحش - ناحیه یا قسمتی از زمین که در آن کشت انجام نشده و انسانی در آن زندگی نمی کند. -
[آب و خاک] زمین های بکر و طبیعی

انگلیسی به انگلیسی

• wastelands; forest; desert; range; back country; uninhabited region; garden for wild growth; wild or disordered state, jumble, confusing multitude
a wilderness is an area of natural land which is not cultivated.
if a politician spends time in the wilderness, he or she is not in an influential position in politics for that time.

پیشنهاد کاربران

طبیعتی که در آنجا رد پایی از انسان محسوس نباشد. مثل جنگل ، کوه، صحرا، که حیوانات و گیاهان آن منطقه از دست بشر در امان باشند . 😉
مناطق بکر و دست نخورده
1. بیابان. برهوت 2. طبیعت وحشی 3. پهنه. گستره
مثال:
manna is a food which God miraculously gave to the Israelites in the wilderness
�مَن� غذایی است که خدا به طور معجزه آسایی در بیابان به بنی اسرائیل داد.
منطقه ای که به دلیل شرایط سخت اب و هوایی، نه کسی زندگی میکنه و نه فعالیت کشاورزی اونجا هست
بکر
در تقابل با heaven/بهشت معنای آن �دنیا یا حیات دنیوی� است. ( منبع: ترجمه کاوی، بهاءالدین خرمشاهی )
وحوش زار ـــ به معنای خطه یا سرزمین بکری که حیوانات وحشی در آن زندگی می کنند
دوره زمانی که شما به اندازه قبل موفق نیستید
حیات وحش
در تقابل با heaven به معنای دنیاست.
wilderness ( مهندسی منابع طبیعی - محیط زیست و جنگل )
واژه مصوب: وحش بوم
تعریف: عرصه ای از طبیعت که انسان در آن دخل و تصرف نکرده باشد و تنها نقش بازدیدکننده را داشته باشد
منطقه دست نخورده و غیر مسکونی
مناطق وحشی و غیر مسکونی ، یا طبیعت وحشی
سرگردانی
منطقه غیر مسکونی
شرایط بدون امکانات
ناهنجاری محیطی
مناطق وحشی
متروکه، جای بی استفاده برای مدت طولانی
دربه دری، انزوای سیاسی
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٠)

بپرس