white wine

/ˈwaɪtˈwaɪn//waɪtwaɪn/

معنی: شراب سفید
معانی دیگر: شراب سفید

جمله های نمونه

1. He served a light white wine with the lunch.
[ترجمه گوگل]همراه ناهار یک شراب سفید ملایم سرو کرد
[ترجمه ترگمان]با ناهار یک شراب سفید روشن کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Poach the salmon in white wine and water.
[ترجمه گوگل]ماهی سالمون را در شراب سفید و آب بپزید
[ترجمه ترگمان]ماهی قزل آلا در شراب سفید و آب
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. May I suggest a white wine with this dish, Sir?
[ترجمه گوگل]آیا می توانم یک شراب سفید با این غذا پیشنهاد کنم، قربان؟
[ترجمه ترگمان]اجازه می دهید یک شراب سفید با این ظرف بدهم، آقا؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Marinate the chicken in white wine for a couple of hours before frying.
[ترجمه گوگل]مرغ را چند ساعت قبل از سرخ کردن در شراب سفید قرار دهید
[ترجمه ترگمان]برای چند ساعت قبل از سرخ کردن مرغ، مرغ را با شراب سفید می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Gregory poured another glass of white wine and went back to his bedroom.
[ترجمه گوگل]گریگوری یک لیوان دیگر شراب سفید ریخت و به اتاق خوابش برگشت
[ترجمه ترگمان]گری گوری یک گیلاس دیگر شراب سفید پر کرد و به اتاق خواب خود بازگشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The waiter offered him red wine or white wine with his meal.
[ترجمه گوگل]گارسون همراه با غذا به او شراب قرمز یا شراب سفید تعارف کرد
[ترجمه ترگمان]پیشخدمت شراب قرمز یا شراب سفید را تعارف کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. White wine makes an excellent accompaniment to fish.
[ترجمه گوگل]شراب سفید یک همراهی عالی برای ماهی است
[ترجمه ترگمان]شراب سفید با ماهی ترکیب فوق العاده ای می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. 1 doz bottles white wine 25 a bottle; ditto red
[ترجمه گوگل]1 بطری شراب سفید 25 بطری؛ قرمز همینطور
[ترجمه ترگمان]۱ بطری شراب سفید ۲۵ بطری، یک بطری، هم چنین قرمز
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Sparkling white wine is the poor man's champagne.
[ترجمه گوگل]شراب سفید گازدار شامپاین مرد فقیر است
[ترجمه ترگمان]شراب سفید شراب سفید مرد بیچاره است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Marinate the veal in white wine for two hours.
[ترجمه گوگل]گوشت گوساله را به مدت دو ساعت در شراب سفید قرار دهید
[ترجمه ترگمان]گوشت گوساله را دو ساعت تمام کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. We have a taste of the white wine he's brought.
[ترجمه گوگل]ما طعم شراب سفیدی را که او آورده است، می چشیم
[ترجمه ترگمان]ما یه مزه شراب سفید داریم که اورده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. This is a kind of white wine that will drink deliciously for many years.
[ترجمه گوگل]این نوعی شراب سفید است که سالیان سال به طرز خوشمزه ای نوشیده می شود
[ترجمه ترگمان]این یک نوع شراب سفید است که برای سال ها شیرین خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Try some of this sparkling white wine — the poor man's champagne.
[ترجمه گوگل]مقداری از این شراب سفید درخشان - شامپاین مرد فقیر را امتحان کنید
[ترجمه ترگمان]بعضی از این شراب سفید درخشان را امتحان کن شامپاین مرد بیچاره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Add the white wine and let it bubble up.
[ترجمه گوگل]شراب سفید را اضافه کنید و بگذارید حباب بزند
[ترجمه ترگمان]شراب سفید را اضافه کنید و بگذارید حباب بالا بیاید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

شراب سفید (اسم)
riesling, white wine

انگلیسی به انگلیسی

• alcoholic drink made from squeezed green grapes

پیشنهاد کاربران

بپرس