whistler

/ˈwɪslər//ˈwɪslə/

معنی: فلوت زن، سوت زن
معانی دیگر: (انسان یا حیوان) سوت زننده، انواع پرندگانی که سوت می زنند، مرغ سوتی، سوت مرغ، رجوع شود به: marmot hoary، اسب دارای تنگی نفس، اسب خس خسو، جیمز ویسلر (نقاش امریکایی)، سار طوقی

جمله های نمونه

1. She told Whistler that his portrait of her was finished and to stop fiddling with it.
[ترجمه گوگل]او به ویسلر گفت که پرتره او از او به پایان رسیده است و دیگر با آن دست و پا نزند
[ترجمه ترگمان]به من گفت که پرتره یی که از او کشیده شده بود تمام شده بود و دیگر با آن بازی نمی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. One of the goals of Whistler is to provide hardware and software with a single version of Windows to work with.
[ترجمه گوگل]یکی از اهداف Whistler ارائه سخت افزار و نرم افزار با یک نسخه از ویندوز برای کار است
[ترجمه ترگمان]یکی از اهداف ویسلر رسیدن به سخت افزار و نرم افزار با یک نسخه از ویندوز است که با آن کار کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Whistler was dining at Tudor House, and the wombat was brought on the table with coffee and cigars.
[ترجمه گوگل]ویسلر در خانه تودور در حال صرف غذا بود و وومبت را با قهوه و سیگار بر روی میز آوردند
[ترجمه ترگمان]ویس لر در خانه تئودور شام می خورد و the را با قهوه و سیگار همراه آورده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Now the secretive whistler with the woodwind song was revealed.
[ترجمه گوگل]حالا سوت زن مخفی با آهنگ بادی چوبی فاش شد
[ترجمه ترگمان]اکنون کسی که سوت می زد، سوت خود را بلند می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Whistler stuck red and green feathers into his cloth cap and then forgot to take them off.
[ترجمه گوگل]ویسلر پرهای قرمز و سبز را به کلاه پارچه ای خود چسباند و سپس فراموش کرد آنها را در بیاورد
[ترجمه ترگمان]ویسلر با پره ای قرمز و سبز به کلاه پارچه ای می پیچید و فراموش می کرد که آن ها را ببرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The whistler is the son of our school's headmaster.
[ترجمه گوگل]سوت زن پسر مدیر مدرسه ماست
[ترجمه ترگمان]سوت زنان پسر مدیر مدرسه ما است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Dashan: Look at this. A ski trip to Whistler. Whistler is a famous ski resort.
[ترجمه گوگل]دشان: اینو ببین سفر اسکی به ویسلر ویسلر یک پیست اسکی معروف است
[ترجمه ترگمان]Dashan: به این نگاه کنید یک سفر اسکی به ویستلر ویسلر یک پیست اسکی معروف است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Blade roamed the streets until Caylo's friend Whistler took him in.
[ترجمه گوگل]بلید در خیابان ها پرسه می زد تا اینکه دوست کایلو ویسلر او را وارد خانه کرد
[ترجمه ترگمان]شمشیر تا زمانی که دوست Caylo ویس لر او را به داخل آورد، در خیابان ها پرسه می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Second picture: Whistler follows Michael through the cellar to the escape tunnel.
[ترجمه گوگل]تصویر دوم: ویسلر مایکل را از طریق زیرزمین به تونل فرار تعقیب می کند
[ترجمه ترگمان]عکس دوم: ویس لر به دنبال مایکل از سرداب به سوی تونل گریخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. James Mcnell Whistler was a painter with strong characteristics in nineteenth century while European art was changing from classicalism to modernism.
[ترجمه گوگل]جیمز مکنل ویستلر نقاشی با ویژگی‌های قوی در قرن نوزدهم بود، در حالی که هنر اروپایی از کلاسیکالیسم به مدرنیسم تغییر می‌کرد
[ترجمه ترگمان]جیمز Mcnell ویسلر با ویژگی های قوی در قرن نوزدهم نقاش بود در حالی که هنر اروپا از classicalism به مدرنیسم تغییر می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Whistler, with all his faults, was never guilty of writing a line of poetry.
[ترجمه گوگل]ویسلر، با همه ایراداتش، هرگز در نوشتن یک بیت شعر مقصر نبود
[ترجمه ترگمان]ویستلر، با همه معایبش، هرگز به نوشتن یک خط شعر متهم نشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Check out Whistler, Vancouver's famous ski resort.
[ترجمه گوگل]ویسلر، پیست اسکی معروف ونکوور را ببینید
[ترجمه ترگمان]بررسی ویستلر، پیست اسکی معروف ونکوور را بررسی کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Look at this. A ski trip to Whistler. Whistler is a famous ski resort.
[ترجمه گوگل]به این نگاه کن سفر اسکی به ویسلر ویسلر یک پیست اسکی معروف است
[ترجمه ترگمان]این را نگاه کن یک سفر اسکی به ویستلر ویسلر یک پیست اسکی معروف است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Not only is she a good whistler, but she can sing and dance too.
[ترجمه گوگل]او نه تنها سوت زنی خوبی است، بلکه می تواند آواز بخواند و برقصد
[ترجمه ترگمان]نه تنها او می تواند سوت بزند، اما می تواند آواز بخواند و برقصد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

فلوت زن (اسم)
fifer, flautist, flutist, piper, oboist, whistler

سوت زن (اسم)
whistler

تخصصی

[برق و الکترونیک] ویستلر اثری که به هنگام ایجاد اغتشاش الکتریکی با عبور تخلیه رعد و برق از خطوط نیروی مغناطیسی زمین و بازتابش آن مبدأ از نقطه مزدوج مغناطیسی آن روی سطح زمین ،به وجود می آید . مشخصه ای که از پایین آمدن ارتفاع ویستلر ایجاد می شود ،اثر پراکندگی است که به دلیل سرعت بیشتر مؤلفه های بسامد بالاتر اغتشاش به وجود می آید . سیگنالهای رادیویی را می توان در طول مسیرهای ویستلر از نیمکره ی جنوبی ارسال کرد .

انگلیسی به انگلیسی

• family name; james abbott mcneill whistler (1834-1903), american writer and artist, creator of the etchings "the bridge" and "the doorway", author of "the gentle art of making enemies"; resort town in british columbia (canada)
someone or something that whistles; any of various birds that make a whistling sound; horse with respiratory problems; north american marmot with a whistling cry; sound made by electromagnetic disturbance (physics)

پیشنهاد کاربران

( اصطلاح )
خبرچین، جاسوس.
افشاگر ، خبر چین
مرغ فلوتی

بپرس