whatever

/ˌwəˈtevər//wɒtˈevə/

معنی: هر چه، هر چه، انچه، هر انچه، ابدا، هر قدر
معانی دیگر: هر چه که، آنچه که، هر چیز که، هرآنچه که، (برای تاکید - از what قوی تر است) پس چی، آخر چه، چه، هر گونه، هر نوع، هر کس، هر که، آن کس که، هیچگونه، اصلا، (شعر قدیم: whate'er می نوشتند)، (شعر قدیم: whateer می نوشتند)

بررسی کلمه

ضمیر ( pronoun )
(1) تعریف: anything or everything that.

- Take whatever you like.
[ترجمه A.A] هر چی دوست داری بردار
|
[ترجمه Aa] هرچی دوس داری
|
[ترجمه گوگل] هر چی دوست داری بردار
[ترجمه ترگمان] هر چی دوست داری بردار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: no matter what.

- Whatever happens, you can count on me.
[ترجمه مم] هر چه اتفاق می افتد، می توانیدروی من حساب کنید.
|
[ترجمه گوگل] هر اتفاقی بیفتد، می توانید روی من حساب کنید
[ترجمه ترگمان] هر اتفاقی که بیفته میتونی روی من حساب کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(3) تعریف: any or only one of several specified or unspecified items; anything else.

- napkins, cups, plates, or whatever
[ترجمه گوگل] دستمال سفره، فنجان، بشقاب یا هر چیز دیگری
[ترجمه ترگمان] دستمال سفره، فنجان های، بشقاب یا هر چیز دیگر،
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(4) تعریف: which thing; what.

- Whatever shall we do?
[ترجمه گوگل] هر کاری بکنیم؟
[ترجمه ترگمان] حالا باید چکار کنیم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
صفت ( adjective )
(1) تعریف: of any kind, number, or amount.

- Whatever clothes you need I will give you.
[ترجمه گوگل] هر لباسی که لازم داری بهت میدم
[ترجمه ترگمان] هر لباسی که بخوای بهت میدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: all of.

- It will take whatever energy we have left to finish on time.
[ترجمه A.A] هرمقدار انرژی برداشت شود ما قول نداده ایم کار سروقت تمام شود
|
[ترجمه ب ا] برای آنکه کار را سر وقت تمام کنیم هرچه انرژی برایمان باقی مانده لازم است.
|
[ترجمه گوگل] هر انرژی که برای ما باقی مانده است را می گیرد تا به موقع تمام کنیم
[ترجمه ترگمان] این کار هر نیرویی را که برای رسیدن به آن جا گذاشته باشیم به دست خواهد آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(3) تعریف: of any kind.

- No sweets whatever are allowed on this diet.
[ترجمه HOSEIN] در این رژیم غدایی شما اجازه استفاده از هر گونه شیرینی را ندارید
|
[ترجمه گوگل] هیچ چیز شیرینی در این رژیم مجاز نیست
[ترجمه ترگمان] در این رژیم غذایی که اجازه داده می شود، شیرینی وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. whatever action the government takes will affect me individually
هر اقدامی که دولت انجام بدهد شخصا مرا تحت تاءثیر قرار خواهد داد.

2. whatever did she mean by that?
آخر منظورش از آن (عمل یا حرف) چه بود؟

3. whatever god wills no man can change
آنچه را که خداوند مقدر کرده است هیچ بشری نمی تواند عوض کند.

4. whatever is willed strongly will be achieved
آنچه که سخت اراده شود انجام خواهد یافت.

5. whatever man told you that, it is not true
راوی هر کس که می خواهد باشد،این حرف صحت ندارد.

6. whatever position you assume, she will take the converse position
هر موضعی که اتخاذ کنی او موضع عکس آن را انتخاب می کند.

7. whatever works best
هرچه بهتر (بیشتر) به درد بخورد (به کار آید).

8. whatever you do, you'll be caught in the middle
هر کاری بکنی در مخمصه خواهی بود.

9. take whatever you want!
هر چی دلت می خواد ور دار!

10. (or) whatever
(عامیانه) و غیره،(یا) هر چیز دیگر

11. he botches whatever he puts his hand to
به هرچه دست می زند بد از آب در می آید.

12. she lost whatever she had
هر چه داشت از دست داد.

13. resign yourself to whatever god ordains!
به آنچه که خداوند مشیت می کند تسلیم شو!

14. he will disagree with whatever i say
او با هرچیزی که من بگویم مخالفت خواهد کرد.

15. i have no plans whatever
اصلا نقشه ای ندارم.

16. salt is added to whatever spoils . . .
هر چه بگندد نمکش می زنند . . .

17. i asked him to make whatever repairs are needed
از او خواستم که هر گونه تعمیرات لازم را انجام بدهد.

18. there can be no doubt whatever about it
هیچ گونه شکی در آن مورد وجود ندارد.

19. she indulged the sick child in whatever he wished to eat
او هرچه که بچه ی مریض می خواست بخورد به او می داد.

20. as the case may be (or whatever the case may be)
در هر صورت،در هر حال،به هر وجه

21. you can use a pencil, pen (or) whatever
می توانید از مداد یا قلم و غیره استفاده کنید.

22. those phrases that can be twisted to mean whatever governments want
آن عباراتی که می توان آنها را طوری پیچاند که معنی دلخواه دولت ها را برسانند

23. Wherever you go, whatever you do, I will be right here waiting for you.
[ترجمه گوگل]هر جا بروی، هر کاری بکنی، من همین جا منتظرت خواهم بود
[ترجمه ترگمان]هر جا که بری، هر کاری که بکنی، من همینجا منتظرت می مونم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

24. We shall never leave you, whatever befalls.
[ترجمه گوگل]ما هرگز شما را رها نخواهیم کرد، هر چه پیش آید
[ترجمه ترگمان]ما هرگز تو را ترک نخواهیم کرد، هر اتفاقی که رخ دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

25. We will accept ultimate responsibility for whatever happens.
[ترجمه گوگل]ما مسئولیت نهایی را برای هر اتفاقی می‌پذیریم
[ترجمه ترگمان]ما مسئولیت نهایی هر آنچه که رخ می دهد را می پذیریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

26. Whatever his shortcomings as a husband, he was a good father to his children.
[ترجمه گوگل]او به عنوان شوهر هر چه کمبودهایی داشت، پدر خوبی برای فرزندانش بود
[ترجمه ترگمان]به هر حال این نقطه ضعف او به عنوان یک شوهر، پدر خوبی برای فرزندانش بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

27. Whatever you do, try your best.
[ترجمه گوگل]هر کاری انجام می دهید، تمام تلاش خود را بکنید
[ترجمه ترگمان]هر کاری می کنی، سعی خودت رو بکن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

28. I'll try to do whatever is right.
[ترجمه گوگل]من سعی می کنم هر کاری که درست است انجام دهم
[ترجمه ترگمان]سعی می کنم هر کاری را که درست است انجام دهم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

هر چه (صفت)
whatever

هر چه (ضمير)
whatsoever, what, whatever

انچه (ضمير)
what, whatever

هر انچه (ضمير)
whatever

ابدا (قید)
nowhere near, nohow, aught, never, nowise, anywise, no, not at all, eternally, whatever

هر قدر (حرف ربط)
howsoever, whatsoever, whatever

تخصصی

[ریاضیات] بدون توجه به، اگر، هر چه باشد، هر چه، هر آنچه، اصلا، هر، دلخواه، هر قدر

انگلیسی به انگلیسی

• (slang) disregard or ignore, neglect (e.g.:"susan really whatevers me")
whichever; any; anything; any amount; so be it
whichever; any one; any; anything; what
you use whatever to refer to anything or everything of a particular type.
you also use whatever to refer to things of a particular type when you cannot be specific about their precise nature.
you say or whatever to refer generally to something of the same kind as the thing you have just mentioned; an informal use.
you also use whatever to say that something is the case in all circumstances.
you also use whatever after a noun group to emphasize a negative statement.
whatever can be used as an emphatic form of `what', usually when you are surprised about something.

پیشنهاد کاربران

یکی از معانیش عبارت I don't care هم هست.
در مکالمات وقتی میخواین با یه کلمه به طرف بفهمونین که یک موضوعی براتون مهم نیس میتونین از whatever استفاده کنین.
عامیانه و در ابتدای جمله می شود این طور هم معنی کرد:
حالا هرچی
هر چیزی
مثال: You can choose whatever you like from the menu.
می توانید هر چیزی که دوست دارید از منو انتخاب کنید.
فارغ از
1 -
The slang term "whatever" is often used to express indifference or a lack of concern about something. It can be used to suggest that the speaker is dismissive or uninterested in a particular topic, or that they are unwilling to argue or engage in further discussion about it
...
[مشاهده متن کامل]

اصطلاح عامیانه
اغلب برای بیان بی تفاوتی یا عدم نگرانی در مورد چیزی استفاده می شود. می توان از آن برای نشان دادن اینکه گوینده نسبت به موضوع خاصی بی توجه است یا علاقه ای به موضوع خاصی ندارد، استفاده کرد، یا اینکه تمایلی به بحث یا بحث بیشتر در مورد آن ندارد، بی خیال، به دَرَک
2 -
In some contexts, "whatever" can also be used as a response to indicate agreement or compliance, particularly when the speaker does not want to argue or negotiate further
در برخی متون، می تواند به عنوان پاسخی برای نشان دادن توافق یا انطباق نیز استفاده شود، به ویژه زمانی که گوینده نمی خواهد بیشتر بحث کند یا مذاکره کند.
When she asked him where he wanted to go for dinner, he shrugged and said, Whatever, I don't care
The boss told him to finish the report by the end of the day, and he replied, whatever you say, boss
After a long argument, she finally gave up and said, Whatever, it's not worth arguing about anymore
He was annoyed by her attitude and said, Whatever, I don't have time for this right now
When his friend asked him if he wanted to go to the movies, he replied, Sure, whatever works for you

منابع• https://poe.com/s/gddVPiYYPFnFsQ2duQ6q
با این حال
به عنوان جز قیدی: هر چه که
وقتی کسی چیزی میگه که مثلا ناراحتم یا رفتارت اذیتم کرد یا این چیز رو مخمه و طرف مقابل به whatever : یعنی خوب که چی _ یا به درک
I am very happy to know you and to be your close friend. Can you tell me a little more about yourself? your profession and age? OK
خوب حالا
whate'er
Hey
can you perhaps surprise my friend to subscribe to his youtube channel he is sleeping now and i would like when he wakes up that he has reached the 600 subscribers maybe you can subscribe? : )
هرچه؛هرآنچه؛ابدا؛اصلا؛هرقدربعنوان حرف ربط؛ابداوهرگزبه عنوان قیدوهرآنچه به عنوان ضمیر
مهم نیست، هر چی شد
هرچه که باشد
هرچه - هرچیز
معمولا ضمیر هستش
Whatever is the matter, Reza
رضا هرچه هست مهمه. ( یعنی یکچیزی اتفاق افتاده )

no matter what happens
هر اتفاقی هم که بیافته، تحت هر شرایطی
"we told him we'd back him whatever"
به او گفتیم تحت هر شرایطی ازش حمایت میکنیم/هواشو داریم
هر چه
علیرغم اینکه
صرفنظر از
Friends are whatever , Family members are forever
در اینجا معنی نه چندان مهم را میده ( که بود و نبودش فدقی نداره )
علی رغم هرچه
هرچی که
مهم نیست!
هر قدر
صرف نظر از اینکه
ولش کن!
حالا ( به حالت تمسخر گفتن )
جدای از اینکه، فارغ از اینکه
used to say that something is not important or makes no difference
"Can I dress casually or do I have to dress up?"
"Whatever. "
" معنی تقریبا : فرقی نمی کنه "
خوب که چی
حالا هرچی
هر چند
هرچه
Example:You can do whatever you want today
به درک
هر چی
whatsoever he says
هر آنچه او بگوید
you say
هر چی تو بگی
علی رغم
هر چیزی
همه چیز
هرچی
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٣٨)

بپرس