whalebone

/ˈweɪlboʊn//ˈweɪlbəʊn/

معنی: والانه، استخوان ارواره نهنگ، عاج تمساح
معانی دیگر: استخوان وال، استخوان نهنگ (که سابقا از آن کرست و غیره می ساختند)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a durable, horny, elastic substance that grows in plates or strips in the upper jaw of certain whales, serving to filter plankton from water passing through the whale's mouth.

(2) تعریف: something made of this material, such as a corset stay.

جمله های نمونه

1. The toughness, lightness, strength, and elasticity of whalebone gave it a wide variety of uses.
[ترجمه گوگل]چقرمگی، سبکی، استحکام و خاصیت ارتجاعی استخوان نهنگ کاربردهای متنوعی به آن داده است
[ترجمه ترگمان]چقرمگی، سبک، قدرت و الاستیسیته استخوان وال به طور وسیعی از آن استفاده می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. From the whalebone bodices of the nineteen hundreds to the flimsy teasers of the nineties.
[ترجمه گوگل]از بدن نهنگ های دهه نوزده تا تیزرهای ضعیف دهه نود
[ترجمه ترگمان]از the وال در نوزده صد هزار تا به نام teasers flimsy دهه نود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A whalebone whale of Arctic seas, having a very large head and an arched upper jaw .
[ترجمه گوگل]نهنگ نهنگی از دریاهای قطب شمال با سر بسیار بزرگ و آرواره بالایی کماندار
[ترجمه ترگمان]وال استخوان وال در دریاهای قطب است که سر بزرگ و فک بالایی بالایی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Very occasionally they had beautifully carved boards of whalebone on which they rubbed a high gloss on to the linen.
[ترجمه گوگل]گهگاه تخته‌هایی از استخوان نهنگ به زیبایی حکاکی شده بودند که بر روی آن‌ها براقیت بالایی به کتانی می‌مالیدند
[ترجمه ترگمان]گاهی boards که به زیبایی آن ها دیده می شد، از استخوان وال دیده می شد که روی آن ها برق می زدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. From whalebone to laparoscope.
[ترجمه گوگل]از استخوان نهنگ تا لاپاراسکوپ
[ترجمه ترگمان]از استخوان وال به laparoscope
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The cetaceans are divided into two groups: the baleen whales which have whalebone instead of teeth and the toothed whales.
[ترجمه گوگل]سیتاس ها به دو گروه تقسیم می شوند: نهنگ های بالین که به جای دندان استخوان نهنگ دارند و نهنگ های دندان دار
[ترجمه ترگمان]cetaceans به دو گروه تقسیم می شوند: نهنگ بالن که به جای دندان و نهنگ دندان دار از استخوان نهنگ بیرون آمده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It yielded twenty-five whales, seventeen hundred barrels of oil, and three tons of whalebone.
[ترجمه گوگل]بیست و پنج نهنگ، هفدهصد بشکه نفت و سه تن استخوان نهنگ به بار آورد
[ترجمه ترگمان]بیست و پنج وال و هفده بشکه روغن و سه تن از استخوان وال گیر کرده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. By the reaction, you would have thought our BlackBerry-toting president had called for a return to horse-drawn carriages, outhouses, and whalebone corsets.
[ترجمه گوگل]با واکنش، فکر می کردید رئیس جمهور بلک بری ما خواستار بازگشت به کالسکه های اسبی، بیرون خانه ها و کرست های استخوان نهنگ شده است
[ترجمه ترگمان]در اثر واکنش، شما فکر می کردید که رئیس گروه BlackBerry ما را برای برگشتن به کالسکه ها، ساختمان های قدیمی، ساختمان های قدیمی و استخوان وال گیری فرا خوانده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Mrs Harden, be it observed, was the housekeeper, a woman after Mr Brocklehurst's own heart, made up of equal parts of whalebone and iron. (Jane Eyne by charlotte Bronte).
[ترجمه گوگل]خانم هاردن، خانم هاردن، خانه دار بود، زنی به سبک قلب خود آقای بروکلهرست، که از قطعات مساوی از استخوان نهنگ و آهن تشکیل شده بود (جین آین توسط شارلوت برونته)
[ترجمه ترگمان]خانم هاردن صدا گفت: خانم هاردن، مواظب باش، زنی پس از قلب آقای براکلهرست، از استخوان وال و آهن ساخته شده است (جین Eyne)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. As time went by, the skirts of the coat and vest were stiffened with whalebone and horsehair so that they stood away from the hips.
[ترجمه گوگل]با گذشت زمان، دامن کت و جلیقه با استخوان نهنگ و موی اسب سفت شد به طوری که از باسن فاصله گرفت
[ترجمه ترگمان]هنگامی که گذشت، دامن لباس و جلیقه را با استخوان وال و موی اسب پوشانده بودند تا از کمر جدا شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. They elevated and articulated arses, did away with the need for corsets and bustles and whalebone.
[ترجمه گوگل]آنها آرس ها را بالا می بردند و مفصل می دادند، نیاز به کرست و شلوغی و استخوان نهنگ را از بین می بردند
[ترجمه ترگمان]آنان نیز با ضرورت پوشیدن کرست و آلت عاج و استخوان وال گیری به آن نیاز داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. To stiffen ( a piece of clothing ) with stays, as of whalebone.
[ترجمه گوگل]سفت کردن (تکه ای از لباس) با میماند، مانند استخوان نهنگ
[ترجمه ترگمان]برای خشک کردن (یک تکه لباس)با باقی ماندن از استخوان نهنگ
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The Yankee blockade about the Confederate ports had tightened, and luxuries such as tea, coffee, silks, whalebone stays, colognes, fashion magazines and books were scarce and dear.
[ترجمه گوگل]محاصره یانکی ها در مورد بنادر کنفدراسیون تشدید شده بود و وسایل تجملاتی مانند چای، قهوه، ابریشم، محل اقامت نهنگ، ادکلن، مجلات مد و کتاب کمیاب و عزیز بودند
[ترجمه ترگمان]محاصره یانکی ها تنگ تر و تنگ تر شده بود، و تجملات و تجملات، مثل چای، قهوه، ابریشم، و استخوان وال، و کتاب ها و کتاب ها زیاد و عزیز بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

والانه (اسم)
baleen, whalebone

استخوان ارواره نهنگ (اسم)
whalebone

عاج تمساح (اسم)
whalebone

انگلیسی به انگلیسی

• horny and elastic material taken from the upper jaw of some whales (formerly used in making the ribs of corsets)
whalebone is a hard material taken from the mouth of a whale and used, especially in olden times, as a cloth stiffer, for example in corsets.

پیشنهاد کاربران

بپرس