صفت ( adjective )
• : تعریف: prosperous or well-off; affluent.
• مشابه: affluent, fat, prosperous, rich, substantial, successful
• مشابه: affluent, fat, prosperous, rich, substantial, successful
- The private school catered to the wishes of the students' well-to-do parents.
[ترجمه Setayesh-Arya] مدرسه خصوصی خواسته های دانش آموزانی را که والدین ثروتمند دارند فراهم می کند|
[ترجمه گوگل] این مدرسه خصوصی خواسته والدین مرفه دانش آموزان را برآورده کرد[ترجمه ترگمان] این مدرسه خصوصی خواسته های دانش آموزان را به خوبی برآورده می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید