waterless

/ˈwɔːrtəlɪs//ˈwɔːtəlɪs/

معنی: خشک، بی آب
معانی دیگر: بی آب، خشک

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: waterlessly (adv.)
(1) تعریف: having no water; dry.
متضاد: watered

- a waterless land
[ترجمه گوگل] یک زمین بی آب
[ترجمه ترگمان] سرزمینی بی آب و علف
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: requiring no water.

- waterless cooking
[ترجمه گوگل] آشپزی بدون آب
[ترجمه ترگمان] آب و هوای بدون آب
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. Waterless offset : Offset printing using waterless plate, thus the damping system may be eliminated.
[ترجمه گوگل]افست بدون آب: چاپ افست با استفاده از صفحه بدون آب، بنابراین سیستم میرایی ممکن است حذف شود
[ترجمه ترگمان]آفست چندضلعی: چاپ افست با استفاده از plate waterless، در نتیجه ممکن است سیستم میرایی حذف شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. White Horse: Do you still remember Waterless? Help me fetch it, set off tonight!
[ترجمه گوگل]اسب سفید: آیا هنوز بی آب را به یاد دارید؟ به من کمک کن تا آن را بیاورم، امشب حرکت کن!
[ترجمه ترگمان]هنوز \"waterless\" رو یادت میاد؟ به من کمک کنید آن را بیاورم، امشب حرکت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Except for the waterless offset printing technology, normal flatbed printing machines all use the water supply device to swear fountain solution and ink supply device to swear ink over the plate.
[ترجمه گوگل]به جز فناوری چاپ افست بدون آب، ماشین‌های چاپ تخت معمولی همگی از دستگاه تامین آب برای قسم خوردن محلول فواره و دستگاه تامین جوهر برای قسم خوردن جوهر روی صفحه استفاده می‌کنند
[ترجمه ترگمان]به جز برای تکنولوژی چاپ افست، ماشین های چاپ طبیعی تخت همه از دستگاه تامین آب برای قسم خوردن شیر آب و دستگاه تامین جوهر برای قسم خوردن بر روی بشقاب استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. When they become waterless, they are silent, When it is hot, they vanish from their place.
[ترجمه گوگل]وقتی بی آب می شوند ساکت می شوند وقتی هوا گرم است از جای خود محو می شوند
[ترجمه ترگمان]وقتی از آن آب become، ساکت می شوند، وقتی هوا گرم است، از جای خود ناپدید می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. a waterless barren region.
[ترجمه گوگل]منطقه بایر بی آب
[ترجمه ترگمان]یک منطقه بی آب و علف بی آب و علف
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A broken blue line means the course of a waterless valley.
[ترجمه گوگل]خط آبی شکسته به معنای مسیر یک دره بی آب است
[ترجمه ترگمان]یک خط آبی شکسته یعنی مسیر یک دره waterless
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. There was a good article in the Dodge magazine last May and July, which showed waterless embalming on a difficult case.
[ترجمه گوگل]در ماه مه و ژوئیه گذشته مقاله خوبی در مجله دوج وجود داشت که مومیایی کردن بدون آب روی یک کیس دشوار را نشان می داد
[ترجمه ترگمان]یک مقاله خوب در مجله داج در ماه می و جولای گذشته وجود داشت که در این مجله بی آب و علف embalming را در یک پرونده دشوار نشان می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. You would not believe the amount of fluid used, it was true waterless embalming - fascinating.
[ترجمه گوگل]مقدار مایع استفاده شده را باور نمی کنید، مومیایی کردن بدون آب واقعی بود - بسیار جذاب
[ترجمه ترگمان]شما باور نمی کنید که مقدار مایعی که مورد استفاده قرار می گیرد، از کویر بی آب و علف هرز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. consumption or dual - flush toilets; low - consumption or waterless urinals; and low - flow lavatory, sink and shower
[ترجمه گوگل]توالت های مصرفی یا دوگانه ادرار کم مصرف یا بدون آب؛ و کم جریان دستشویی، سینک و دوش
[ترجمه ترگمان]توالت کم فشار، مصرف کم و یا waterless urinals؛ و دستشویی با جریان پایین، سینک کردن و دوش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Thus it is the reasonable basis to put forward extending the waterless lithography printing in China.
[ترجمه گوگل]بنابراین، این مبنای منطقی برای ارائه گسترش چاپ لیتوگرافی بدون آب در چین است
[ترجمه ترگمان]بنابراین، این اساس منطقی برای گسترش چاپ سنگی waterless در چین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. In this paper, using the thin shell theory we put forward a calculation method of the internal force of waterless gasholder sealing with flexible sealing and give its example.
[ترجمه گوگل]در این مقاله، با استفاده از تئوری پوسته نازک، یک روش محاسبه نیروی داخلی آب‌بندی گازگیر بدون آب با آب‌بندی انعطاف‌پذیر ارائه کرده و مثالی از آن ارائه می‌کنیم
[ترجمه ترگمان]در این مقاله، با استفاده از نظریه پوسته نازک، روش محاسبه نیروی درونی و آب بندی انعطاف پذیری را با مهر و موم نرم به کار بردیم و نمونه ای از آن را به دست آوردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The author makes a summary of the latest technicology, the waterless, key less, gearless environmental news press, CORTINA of KBA Company according to aspects of technology and market.
[ترجمه گوگل]نویسنده خلاصه ای از آخرین فن آوری، مطبوعات محیطی بدون آب، بدون کلید، بدون چرخ دنده، CORTINA شرکت KBA را با توجه به جنبه های تکنولوژی و بازار ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]با توجه به جنبه های فن آوری و بازار، نویسنده خلاصه ای از آخرین technicology، the، key اخبار محیطی، CORTINA شرکت KBA را با توجه به ابعاد تکنولوژی و بازار ارایه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خشک (صفت)
barren, abstract, dry, arid, withered, waterless, hollow, sere, thirsty, droughty, jejune, severe, sec, brut, husky

بی آب (صفت)
dry, waterless, anhydrous, thirsty, droughty

انگلیسی به انگلیسی

• completely dry, lacking water, arid

پیشنهاد کاربران

بپرس